شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۱ ثبت شده است

۳۱ارديبهشت

به خدا

عشق یعنی چی؟چه رنگیه؟چه مزه ایه؟ترشه؟شیرینه؟شوره؟

حس داره؟ادم میفهمه عاشق شده یا از حال و روزش مشخص میشه؟

کاش میدونستم.میگن عاشق شدی

نمیخوام باور کنم.میگن این رفتارا حال و روزه یه عاشقه نمیخوام باور کنم

میگم دلم شور میزنه اما واسه چی؟ نمیدونم

میگم هرکی این کارو باهام کرده « مرا در گیر خود کردی و رفتی»

نامردی کرده

از اولشم گفتم من دارم سقوط میکنم هیشکی باورش نشد!

گفتم راهش خطرناکه تنهام نذارین هیشکی باهام نیومد

منی که همیشه دم میزدم اینا عشقای الکیه اقتضای سنه حالا خودم افتادم تو چاه

البته تقصیر خودم بود که به نصایح ادما و اطرافیانم گوش ندادم

حافظم که زد تو خال گفت کارت اشتباس زندگیتو خراب نکن عمرتو  تلف نکن

خدا بدادم برسه

والسلام

۲۵ارديبهشت

به نام خدا

اولا بعد از مدتها سلام

دوم: مثل دفعه های پیش شروع میکنم هرچی تو دلم هست رو بگمافسوس

******************************

از اول اردیبهشت که با هجوم امتحانای نیم ترم و دوره روبه رو شدیم کلا مخم داره میترکه و منفجر میشه.نمره هام که تا دلتون بخواد درخشان حسابی

تو این ماجرا هم خودم مقصرم هم کامپیوتر هم اعتیاد هم مدرسه

و خودم با کمال میل میپذیرمساکت

********************************

درگیری انتخاب رشته و مدرسه و دبیرستان و اینام که بماند.

اگر بخوام گوشه ای از این ماجرا جان گداز رو بگم اینه که با توجه به این که هم انسانی دوست دارم و هم ریاضی دوست داشتم بهترین انتخاب رو داشته باشم اما عملا نمیتونم از طرفی هم اعصابم بهم میریزه که همه بهم میگن برو ریاضی این شد که دل رو بدریا زدم و امروز برای انتخاب روشنگر یا فرهنگ استخاره کردم که روشنگر بهتر اومد و امروز به لطف خدا ثبت نام کردیم که ان شاءالله موفق میشویم.عینک

*******************************

عملا این چند وقته هیچ کدوم از معلما ازم راضی نیستن و این خیلی چیز بدیه خودم هم میدونم اما چی کار کنیم دست خودمان نیستیول

***************************

این چند وقته هیچی تکلیف انجام ندادم.

فردا هم باید کارای حرفه رو تحویل بدم که اونم انجام ندادماز خود راضی

*********************************

این چند وقته مدرسه اصلا مراعات حال ما بد بخت بیچاره ها رو نمیکنه بی ادب

ولی ما استواریم و نمیگذاریم مدرسه بر ما غلبه کنه(اره جون خودمون)

**********************

نکته ی بعدی اینه که خواهرم برام یه چشم انداز 20 ساله(البته 5 ساله ولی چون باکلاس باشه میگم 20 ساله) برام ترسیم کرده که به شرح زیر است:

تا قبل از سوم دبیرستان شوهرت میدیم اصلا چرا انقد دیر همین تابستون شوهرت میدیم

بعدم درست رو میخونی لیسانس میگیری بعدش میشینی تو خونه چرا که جهاد المرات حسن التبعل(فکر کنم همین جوری نوشته میشه) و میشینی بچه تربیت میکنی

مامانم میگن تو باید بری ریاضی معلم بشی مدرسه ها احتیاج دارن و خواهرم با توجه به این جمله میگه که «حالا یه شوهر گیرت میاد که اصلا نمیذاره درس بخونی»

بهش میگم این که شد فقط تا 20 سالگی بقیش چی؟

داداشم میگه بعدش میشی مثل عمه جون بچه هاتم تربیت میکنی میشن شیخ صدوق و علامه مجلسی و...

این است که ما تمام زندگیمان  توسط خانواده ترسیم شد

نیشخندالبته بگما من علاقه ی وافری دارم که زودتر ازدواج کنم و چه بهترنیشخند

*****************************

نکته ی بعدی این که پنجشنبه به رسم هرسال نمایشگاه داریم هر کی میخونه اگه تهرانه خودش با زبون خوش پاشه بیاد البته هیچ اجباری توش نیست

مدرسمون هم که روشنگره دیگهچشمک

********************************

بعدشم از هفته ی دیگه امتحانای خرداد با برنامه ریزی بیخود اموزش پرورش شروع میشه من از همین کرسی ازاد اندیشی اعلام میکنم که اموزش و پرورش ما اگر اسلامی بود نظم داشت که نداره البته نمیگم اصلا اسلامی نیستا بیشتر غربزده است دیگه خود دانید و خدای خودتانابرو

***************

در هرصورت من برای خودم ارزوی موفقیت و مویدیت مینمایمفرشته

*********************

دوست دار خودم : ناشناخته ی اصلزبان