به نام خدا
سلام
*********************************
یعنی میشه که زیر علم بمیرم
یا بیام یه گوشه از حرم بمیرم
یعنی میشه اونقدر زنده باشم تا
تو طواف دستای قلم بمیرم....
****************************************
دلم گرفته، دلم تنگ شده، داره میترکه.
داره منفجر میشه!
پر از درده پر غصه است.
نفسم گرفته
سخت میره،
سخت میاد.
راهش صعب العبوره.
دلم راهشوگرفته.
نفسم رو گروگان گرفته ، زندانی کرده ،
شاید اشکام بیاد.
می خواد سبک شه،
می خواد راحت بشه.
دلتنگی همیشه به خاطر چیزای دنیایی نیست، بعضی وقتا ادم دلش برا عالم زر تنگ میشه.
اخه ماها همه مون یه روزی اونجا بودیم، زندگی کردیم، پاکی اونجا رو دوست داریم.
یه وقتایی ادم دلش میگیره به خاطر این که نمیتونه اونجوری که باید از نعمت هاش استفاده کنه.
خدا یه ارباب بهم داده تکه تو دنیا...
هیشکی مثلش رو نداره!
یعنی خودش رو داره اما مثل و شبیه اش رو نداره.
حالا من، قدر اربابمو نمیدونم. قدر آقام رو نمیدونم، دلش رو میشکنم و ....
آقاجونم! دلم برا حرمت تنگ شده، برا آرامش اونجا، برا بین الحرمین ، برای محرم.
محرم اول سال قمریه. هر چقدر آدم تو محرم فیض ببره به همون اندازه سالش پر برکته.
خدایا! کی میشه از این دلتنگی بمیرم؟ یعنی میشه به عشق آقام بمیرم؟
یعنی میشه نفس آخری که میکشم بگم یا حسین؟!
آقا! خودتون باید قولش رو بدین.
آقاجون، هر چقدر هم که بد باشم از کوچکی تو مجلس شما بزرگ شدم!
آقاجون به عشق شما سینه زدم!
عمری آرزو کردم تا بیام حرمتون!
آقجا هر چقدر بد باشم دوستون دارم.
****************************************
محرم و صفر تنها وقتی تو ساله که آدم میتونه به اندازه ی یه عمر گریه کنه!
آرزو میکنم بذارن این دو ماه برا خودمون باشیم!
مدرسه اذیت نکنه!
یقین دارم آقا امام حسین خودشون تو درسا کمک میکنن!#
*********************************
خدایا به امید تو...!!
****************************
#نوشته شده در روز جمعه 19/8/1391