به نام خدا
سلام
*************************************
بعضی وقتا تو اوج یه حس، یه اتفاق، یه ماجرا
یهو یه چیزی، یه حرفی، یه صحبتی
میاد تمام حالتو بهم میزنه.
یهو احساس میکنی نفست بالا نمیاد!
یهو احساس میکنی داری غرق میشی!
البته ها اینا دو جور میشه
یا اون حسه و اتفاقه و ماجراهه خوب باشه که اون چیزه و حرفه و صحبته ضد حال باشه! یا به قول خودمون گند بزنه به حالت.
یا اون حسه و اتفاقه و ماجراهه بد باشه که اون چیزه و حرفه و صحبه بشه تلنگر! بشه یه هشدار! بشه هر چی که شما اسمشو میذارین!
حالا شما بگیرین دومیش واسه من!
حالا میدونین چیه؟!
حالا باید بگم شاید دیر شده باشه
شاید خیلی وقته غرق شدم اما حالا فهمیدم
اما نمیخوام اون مثل رو قبول کنم که میگه اب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب!
خدایا میشه خودت غریق نجاتم بشی!
میدونم که میتونی!
دیر دوزاریم افتاده ولی بالاخره که افتاده!
....
********************************************
گوشه نوشت:
دقیقا شده حال الانم!
نذاشت بخوابم!
به سرعت اجازه از پدر و عین جت با تالاپ تالاپ اومدم سر لپ تاپ! که بنویسم بلکه خوابم برد!
دعا بفرمایید لطفا!
***************************
خدایا به امید تو..!