بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
*********************************
آدم اگر همین طور یکجا بنشیند و هیچ نبیند و هیچ نشنود و هیچ هم فکر نکند و اصلا از ابتدا این طور باشد که چیزى براى اندیشیدن بیشتر نداشته باشد، حتم دارم که نه خطا میکند و نه گناهى مرتکب میشود.
یعنى اگر آدم ها سنگ بودند این طور میشد.
---------------------------
آکویناسِ فیلسوفْ میگفت چطور کودک معصوم است در حالى که آتش حسادت نمیگذارد شیر مادرش که تمام نشدنى است را با برادرش شریک شود.
اما من فکر میکنم این نه آتش حسادت، که حس شیرین مالکیت است...
اصلا آدم است و لذت داشتن مال و اموال و دارایى از خودِ خودش
حالا کار ندارم که همه چیز براى خداست
حرف این است که این بشر دو پا هر چه را که نسبتى با خودش داشته باشد دوست دارد، برایش جنگ میکند، به خاطرش جان مى دهد حتى
چه فرق مى کند شیر مادرش باشد یا عروسک و ماشینِ کوکیش یا بعدتر کیف و کفش و لباس و بعدتر تر خانه و ماشین و زمین...
همین جاى گوشه ى کلاس ِ نزدیک ِ استاد هم ملک اجاره اى چند ساله اى ست که حال ادم را یک جور دیگر مى کند
یا همین نام رئیسِ جمهورى که مى شود چهار سال بیشتر مال یک آدمى باشد...
سخت هم هست، مثل آمپول هم هست؛ اول مى سوزاند بعد چند روزى جایش درد مى کند، بعدتر که نبودش و تَرکَش آدم را عاقل کرد شاید تاسف برانگیز باشد... ولى... کارى است که باید بشود دیگر...
بیچاره آدم...
******************
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
خدایا به امید تو...!