ما و جام جهانی
به نام خدا
سلام
*********************************
ساعت : 12:27
اینجا منزل ما یه گوشه از شهر بزرگ تهران
--------------------------------
حدود یک ساعت یا بیشتره که چراغ هامون خاموش شده. همه ی اعضای خانواده به جز من در حال حاضر در خواب ناز به سر می برند و به قول پدر تا الان خواب 7 پادشاه که چه عرض کنم خیلی بیشتر از این ها را دیده اند.
ما جام جهانی را دنبال نمی کنیم. به برزیل هم نرفتیم. اصلا ما فوتبال نمی بینیم. به موقع تخمه هم میخوریم دور هم بدون دیدن بازی دیگران.
ما حرص هم نمی خوریم. خب بالاخره بازیه دیگه یکی میبره یکی می بازه. اصلا به ما چه.
زندگیمان خوب است. در آمدمان از تبلیغات جام جهانی هم نمی گذرد.
یوز پلنگ ایرانی هم حیوان خداست حق زندگی دارد. خدا حفظش کند.
ما از خوابمان به خاطر بازی با نیجریه نمی زنیم. یعنی اصلا دست بزن هم نداریم. ما انسان های رئوف و مهربانی هستیم.
زورمان به موچه ها هم نمی رسد وگرنه تا به حال از خانه مان بیرونشان کرده بودیم.
همسایه هامان هم آدم های خوبی هستند. شب های دگیر اگر نمی گذاشتند بخوابیم امشب چراغ هاشان را هم خاموش کرده اند صداشان هم در نمی آید یحتمل آن ها هم خوابند.
شاید هم بعضی شان در حالت رمانتیک فوتبال می بینند یا شاید هم میخواهند ترسناک شود بیشتر بچسبد.
به هر حال به جهت آن که فرشته ها منتظرند روحم از بدنم خارج شود و بدنم وارد گور شود تا سوال کنند که آیا بازی امشب را مشاهده نمودم یا خیر و به جهت آن که می خواهند نظرم را در باب بازی و بازیکنانش و سبک داوری و کار مربی و نوع لباس ها و روش تشویق و میزان انرژی مثبت و میزان تضعیف روحیه ی طرف مقابل و مسائل جانی دیگر بپرسند من هم با یک عدد لامپ شاید هم چراغ خواب به مطالعه ی کتاب پرداختم. بلکه در باب سبک زندگی همه ی دوستان بیاموزم!
در کل خواستم بگویم زندگی ما به فوتبال بسته نیست (نقطه)
*************************
یه تبلیغی میذاشت شایدم کارتون بود نمیدونم که دانش اموزه میرفت سر کلاس انشای تصویری نشون میداد، این متن رو به لهجه ی اون بخونین :دی
*************
خدایا به امید تو...!
:))