شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

کوه نوردی

پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ب.ظ

به نام خدا

سلام

********************************

زندگی شبیه جریان آبه و ماهم سنگیم.

تا وقتی دور از آبیم تیزیم و هم خودمون اسیب پذیریم هم به دیگران اسیب میزنیم.

وقتی در جریان آب قرار گرفتیم، هر چی عمرمون بیشتر بشه و تجاربمون بیشتر بشه نرم تر میشیم. 

صیقل داده میشیم. اون وقته که صبرمون بیشتره، تحملمون بیشتره، مقاومتمون بیشتره.

**********************

امروز ناگهانی خانواده تصمیم گرفتن برن گردش و آهار رو مقصد قرار دادن.

قبلتر ها هم این مسیر رو طی کرده بودم، پیش تر ها هم کوه رفته بودم ولی این بار با همیشه فرق داشت.

قبلا فقط میرفتم که همراه باشم با خانواده... فقط به جهت تنوع

اما این بار در لحظه لحظه ی حرکت تو فکر تمام چیزایی بودم که از گذشته تا به امروز در مورد کوه نوردی شنیده بودم.

حرفایی که شاید خیلیاشون به سنم قد نمیداده برای تجربه کردن

امروز فهمیدم چرا قبل از انقلاب کوه نوردی جزو ورزش های ثابتشون بوده. 

این که واسه تمرین استقامت کوه رو انتخاب میکنن علتش اینه که طی مسیر برای رسیدن به قله یا هر هدفی همه ی لحظاتش درسه.

همون جور که توی زندگی برای رسیدن به هدفمون کلی سختی میکشیم تو کوه هم همین جوره. 

کلی سر بالایی میریم، ممکنه لیز بخوریم، خسته میشیم، شاید جایی برای نشستن نداشته باشیم مجبور باشیم یک نفس بریم

همه ی این سختی ها اون موقعی لذت بخش میشه که به هدف رسیدی.

و از اون به بعدش مسیر برگشتت سراشیبی. دیگه آن چنان انرژی ازت نمی گیره هر چند بازم دقت عمل میخواد.

این بندی که بالا در مورد زندگی گفتم، یه جور دیگه هم بهش فکر کردم.

ادمای کم تجربه دقیقا مثل اون سنگ ریزه های مسیر خاکی کوهن.

تیزن به پای ادم فشار میارن. استحکام ندارن واسه همین اگه هواست نباشه و روش پا بذاری زیر پات رو خالی میکنه و تعادلت رو بهم میزنه.

واسه همینه که ادمای ناشی -از جهت کوه نوردی- تا برسن به مقصد چندین بار ممکنه زمین بخورن یا مجبور باشن دست کسی رو بگیرن تا نیفتن.

اما کسی که حرفه ای شده قدم هاش استواره. پا جایی میذاره که مطمئنه خالی نمیشه، که میدونه تعادلش بهم نمیخوره.

به نظرم هنوز هم مثل گذشته ها باید کوه نوردی جزو برنامه ی هفتگی باشه البته خب شادابی انسان به تنوع وابسته س و شاید بشه تو انتخاب محیط ها تنوع ایجاد کرد.

البته مفیدتر خواهد بود اگر با برنامه بره و با تفکر و تامل

حیف که ما زمانی پا بر عرصه ی وجودی نهادیم که دیگه همه درگیر کار و زندگی شدن و البته هر کسی یه مشکلی واسه پیاده روی داره. کمردرد و پادرد و نفس تنگی و...

***********************************

و اما در باب مزایا و معایب آهار:

آهار نسبت به دربند خوبیش اینه که مسیرش نسبتا همواره. مثل دربند پله پله نیست که به زانوی ادم فشار بیاد

امروز که پنج شنبه بود و ما هم نسبتا زود رفتیم خلوت هم بود.

هواش هم خوب بود، خنک.

رودخانه ش قابلیت این رو داره که ادم بخواد کنارش بشینه و نفسی تازه کنه و چیزی بخوره

و اما در معایبش این که جاده ش خاکیه و رفت و آمد موتور ها حسابی به ادم فیض میرسونه

و از نظر نظافت محیطی هم تک و توک جاهایی بودن که محل تجمع زباله بود و همچین مطبوع :دی

------------------------------------

یه چیز خوب هم داشت اونم این که افرادی که اومده بودن اکثرا مذهبی بودن.

مث بقیه جاها نبود که کلی تعجب کنیم از دیدن یه چادری. اینجا که روحانی هم دیدیم :)

تازه کوچه باغ هاشون هم خلوت بود و پدر هوای خواندن هم کردن و البته یه سریا که رد شدن نظر هم دادن :دی

در کل روز خوبی بود جای همه ی دوستان خالی.

فقط شما خواستین برین با کفش مناسب برین مث من پادرد نگیرین ؛)

**************

خدایا این شادیا رو ازمون نگیر...

بودن در کنار پدر و مادر..

------------

خدایا به امید تو..!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۲۳

نظرات  (۳)

معلومه که خوبم!
(خخخخخ به این میگن نارسیسیسم مزمن!!!)
پاسخ:
ها همون
هه هه... اون پادردت هم تقصیر خودت بود
اون آدمی که به حرف پدر و مادرش گوش نده همین میشه....
درکل عالی بود... مثل همیشه..
پاسخ:
باوشه بابا تو خوب :دی

  ســـلام...

با ( یک نمــــاز خوبــــــ ) به روزیم...

در صودت تمایل برای تبادل لینک خبرم کنید...

یاعلی...

http://shiehblog.blog.ir/
پاسخ:
سلام 
چشم میرسم خدمتتون.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی