شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۷ ثبت شده است

۰۹ارديبهشت

به نام خدا
سلام
*****************************
عصر، عصر سرعته. از کجا میگم؟ چیزهای زیادى وجود دارند که به نمایندگى ویژگی های یک دوره رو به یدک میکشن. چیزهایی که برا همه ملموسن. قابل فهم و تجربه شده ن.
مثلا تو حرف زدنامون. سرعت شده ویژگی مثبت هر کلمه ای. زودجوش، زودپز، زودخور (معادل فست فود)، زودرو (مثلا مترو که تو ترافیک گیر نمیکنه، البته بیشتر به موتور اشاره داره)، زودبازده و...
همین حرفا تو عمل هم اثر میذارن و تشکیل دهنده ی عناصر فیزیکی اند. به جز زودبازده که یه مقدار انتزاعیه بقیه نمود مادی هم دارن.
دیگه مثل چی؟ مثل سرعت پیشرفت. پیشرفت علم، پیشرفت تکنولوژی، پیشرفت کمیت. این که میگم کمیت چون به نظرم کیفیت نمیتونه به سرعت نور پیشرفت کنه زمان میبره.
اینا دیگه رفتارین. من تند حرف میزنم. عجولم. زود میخوام به جواب برسم.
شاید بهتر باشه به جای عصر سرعت، بگم عصر زود(بودن/شدن)
حالا این حرفا به چه درد میخورد؟ شاید به درد این که بخوای زود به این سوال پاسخ بدی که چرا ادمای امروزی تلاش نمیکنن؟ چرا دنبال جهاد علمی نیستن؟ چرا درس نمیخونن؟ و هزارتا چرای دیگه که تو ذهن اساتید میگذره.
******************
خدایا شمام مارو زود از پل صراط رد کن. زود به راه راست هدایت کن. زود حسابرسی کن و زود ببرمون بهشت.
********
خدایا به امید تو...!

۰۸ارديبهشت

به نام خدا

سلام
***************************
سیر تغییر و تحول جوامع همراه با تغییر ظواهر به چشم میخوره. اگر فرهنگ و ارزش ها و سلایق افراد نمود ظاهری نداشت، هیچ وقت نمیشد متوجه تغییرات شد. چون مردم عامی لزوما به انتزاعیات فکر نمیکنند؛ به همین دلیل هم خودشون متوجه تغییرات نمیشن.
وقتی از بیرون و به عنوان یه ناظر عاقل بررسی کنی اون وقت به چشمت میاد.
موزه ی مردم شناسی کاخ گلستان هر چند صرفا مربوط به دوره ی قاجار بود اما گذر تاریخ کشور و سرعت متفاوت شدن رو نشون میده.
این که بعضی از اقوام هنوز هم نسبت به پوشش و گویششون حساسن به نظرم جای شکر و البته تشویق و تقویت داره.
این که رضا امیرخانی از قول "لیا" تو کتاب رهش حرف از تاریخچه و اصل و نسب میزد. این که ادم ها تو هر شهر و دیار و هر مدل ساختمون و منطقه ای زندگی کنن بازم اصلشون همون پدربزرگ مادربزرگاشونن.
انیمیشن "کوکو" به عنوان یک داستان برای مخاطب کودک خوب به تصویر کشیده بود که اجداد ادم خانواده ی ادمن.
درسته که ما در اسلام یاد میگیریم بدون فکر و کورکورانه از اجدادمون پیروی نکنیم، اما دقیقا به همین دلیل باید خوبی هاشون رو بدونیم و بشناسیم و حتی اگر حالا نمیشه اون طور زندگی کرد بهشون افتخار کنیم.
نسل ما که تا سه چهار دهه ی دیگه خودمون مادربزرگ و پدربزرگ میشیم، باید بتونیم حرف ها و خاطرات خوبی برای نوه هامون داشته باشیم. باید انقدر حرف هامون شیرین باشه که نوه ها از دیدنمون خوشحال بشن و به بودنمون افتخار کنن و برای موندن پیشمون رقابت کنن.
اگر برای احیای فرهنگمون، اصلاح زبانمون، بازگرداندن پوشش محلیمون تلاش نکنیم، اگر تاریخ برامون مهم نشه، ایندگان از حال فعلی ما هم بیشتر حسرت خواهند خورد.
قرن ١٤شمسی داره به پایان میرسه
و ماییم که راویان این قرن برای نسل بعدیم
کاش موفق بشیم.

**************
خدایا به امید تو...!