شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۷ مطلب با موضوع «ائمه :: درد غریبی» ثبت شده است

۱۲آذر

به نام خدا

سلام

****************************************

در تحف العقول حدیثی از امام صادق-علیه السلام- نقل شده که شیعیان رو به سه دسته تقسیم میکنند. 

هر کس که خود رو شیعه میداند (لفظ شیعه به صورت اصطلاحی) باید در یکی از این گروه ها قرار بگیرد. حالت دیگه ای وجود نداره.

******************************

دَخَلَ عَلیهِ [ أی الإمام الصّادق علیه السلام ]: مِمّنِ الرَّجلُ؟ فقالَ : مِن مُحِبّیکُم و مُوالیکُم ... ثمّ قال لَه : مِن أیِّ مُحِبِّینا أنتَ ؟ فَسَکَتَ الرجُلُ ، فَقالَ لَه سُدیرٌ : و کَم مُحِبُّوکم یا بنَ رسولِ اللّه ِ ؟! فقالَ : على ثَلاثِ طَبَقاتٍ : طَبَقةٌ أحَبُّونا فِی العَلانِیَةِ و لَم یُحِبُّونا فِی السِّرِّ ، و طَبَقةٌ یُحِبُّونا فِی السِّرِّ و لَم یُحِبُّونا فِی العَلانِیَةِ ، و طَبَقةٌ یُحِبُّونا فی السِّرِّ وَ العَلانِیَةِ هُمُ النَّمَطُ الأعلى شَرِبُوا مِنَ العَذبِ الفُراتِ و عَلِموا تَأویلَ الکِتابِ و فَصلَ الخِطابِ و سَبَبَ الأَسبابِ، فَهُمُ النَّمَطُ الأَعلى، الفَقرُ و الفَاقَةُ و أنواعُ البَلآءِ أسرَعُ إلَیهِم مِن رَکضِ الخَیلِ، مَسَّتهُمُ البَأساءُ و الضَّرّاءُ و زُلزِلوا و فُتِنوا، فَمِن بَینِ مَجروحٍ و مَذبوحٍ مُتَفَرِّقینَ فی کُلِّ بِلادٍ قاصِیَةٍ ، بِهِم یَشفِى اللّه ُ السَّقیمَ و یُغنِی العَدیمَ و بِهِم تُنصَرونَ و بِهِم تُمطَرونَ و بِهِم تُرزَقونَ و هُمُ الأَقَلُّونَ عَدَدا، الأَعظَمونَ عِندَ اللّه ِ قَدْرا و خَطَرا . و الطَّبقَةُ الثانیةُ : النَّمَطُ الأسفَلُ ، أحَبُّونا فی العَلانِیَةِ و سارُوا بسِیرَةِ المُلُوکِ ، فَألسِنَتُهُم مَعَنا و سُیوفُهُم علَینا . و الطَّبَقةُ الثالثةُ : النَّمَطُ الأوسَطُ ، أحَبُّونا فی السِّرِّ و لم یُحِبُّونا فی العَلانِیَةِ ، و لَعَمرِی لَئن کانُوا أحَبُّونا فی السِّرِّ دُونَ العَلانِیَةِ فهُم الصَّوّامُونَ بالنهارِ القَوّامُونَ بِاللیلِ تَرى أثَرَ الرَّهبانیَّةِ فی وُجُوهِهِم ، أهلُ سِـلمٍ وَ انقِیادٍ . قالَ الرَّجُلُ : فأنا مِن مُحِبِّیکُم فِی السِّرِّ و العَلانِیَةِ ، قالَ جعفرٌ علیه السلام : إنّ لِمُحِبِّینا فی السِّرِّ وَ العَلانِیَةِ علاماتٍ یُعرَفُونَ بها ، قالَ الرجُلُ : و ما تِلکَ العَلاماتُ ؟ قالَ علیه السلام : تلکَ خِلالٌ أوَّلُها أ نَّهُم عَرَفُوا التَّوحیدَ حَقَّ مَعرِفَتِهِ و أحکَمُوا عِلمَ تَوحِیدِهِ 

----------------------------

مردى بر امام صادق علیه السلام وارد شد و ادعا کرد که من از دوستداران و علاقه مندان شما هستم... . حضرت فرمود : تو از کدام دوستداران ما هستى؟ مرد سکوت کرد . سُدیر پرسید : یا بن رسول اللّه ! مگر شما چند نوع دوستدار دارید؟

حضرت فرمود : دوستداران ما سه طبقه اند : طبقه اى که در ظاهر ما را دوست دارند ، اما در باطن دوستمان ندارند ؛ طبقه اى که در باطن دوستمان دارند اما در ظاهر ما را دوست ندارند و طبقه اى که هم در باطن و هم در ظاهر ما را دوست دارند . اینان طراز اولند از آب گواراى زلال نوشیدند و علم تأویل کتاب و تشخیص حق و باطل به دست آوردند و ریشه اسباب را شناختند. اینان زبده ترین گروهند. نادارى و بینوایى و گرفتارى هاى گوناگون، شتابان تر از تاخت اسب به آنان هجوم آورد. سختى و تنگدستى آنان را فرا گرفت و تزلزل و فتنه زده شدند. تعدادى از آن ها مجروح و تعدادى سر بریده شدند و در شهرهاى دور افتاده پراکنده گردیدند. به وسیله آنان بیمار شفا مى یابد و نادار توانگر مى شود. به وسیله آن ها شما یارى مى شوید و باران بر سرتان مى بارد و روزى داده مى شوید. آنان هرچند تعدادشان کم است، اما در پیشگاه خداوند قدر و منزلت بزرگى دارند.

طبقه دوم ، طراز پایینند ؛ در ظاهر دم از محبّت ما مى زنند اما به شیوه پادشاهان زندگى مى کنند . زبانهایشان با ماست و شمشیرهایشان بر ضدّ ما .

طبقه سوم ، در مرتبه متوسط جاى دارند ؛ در دل ما را دوست دارند ، اما در ظاهر دوست ما نیستند . به جان خودم، اگر در باطن ما را دوست داشتند ، روزه داران روز و عابدان شب بودند و اثر عبادت را در چهره آنان مى دیدى و تسلیم و فرمانبردار بودند .

مرد گفت : پس [بر اساس این تقسیم بندى ]من از دوستداران باطنى و ظاهرى شما هستم . امام صادق علیه السلام فرمود : دوستداران باطنى و ظاهرى ما نشانه هایى دارند که با آنها شناخته مى شوند .

مرد پرسید : آن نشانه ها چیست؟ حضرت فرمود : چند خصلتند . اولین خصلت آن است که خداى یگانه را چنان که باید شناخته اند و علم توحید او را خوب آموخته اند ... .

*****************************

پس شدند سه دسته

1) ظاهر و باطن دوست دار اهل بیت -علیهم السلام-، گروهی اندک ----> بالاترین دسته، شیعیان واقعی

2) ظاهرا دوست دارند، اما ملوکانه زندگی میکنند، یعنی هر کار دوست دارن انجام میدن ----> پایین ترین طبقه ، بر امامان شمشیر می کشند

3) در باطن دوست دارند، در ظاهر رفتارشون مطابق اهل بیت -علیهم السلام- نیست. این ها محبت دارند اما به حدی نیست که عامل حرکتشون باشه (مودت ندارند) 

******************

خدایا به امید تو...!

۱۲آذر

به نام خدا

سلام

****************************************

روز رحلت پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم-

مجلسی دعوت بودیم که اقای میثم فتحی سخنرانی کردن.

موضوع این بود که یکی از وهابی ها کتابی نوشته و در اون کتاب بیان کرده که شیعیان خودشان امامشان را کشته اند. به چه دلیل به ما ایراد وارد میکنند؟

در ذیل این بحث دو حدیث نقل کردن در مورد این که شیعیان چند دسته هستند.

------------------------------------------------

یه جستجو برای پیدا کردن منبع حدیث باعث شد کلی حدیث دیگه پیدا کنم.

به نظرم رسید خوبه که بعد از مدت ها وبلاگ رو راه بندازم با همین موضوع. 

یه سری پست پشت سر هم

ان شاءالله که خودم اول از همه بتونم عامل باشم.

******************************

به نقل از اقای فتحی:

کوفه زمانی تشکیل شد که خلیفه ی دوم برای دسترسی راحت به فرماندهان و تشکیل یک سپاه منظم همه ی فرماندهان و خانواده هاشون رو اونجا جمع کرد.

در زمان حضرت امیر -علیه السلام- حضرت در یکی از جنگ ها میگن کوفیان بالاترین اعراب در مودت به ما هستند.

کلمه ی مودت به معنای محبتی است که عامل حرکت میشه. 

حالا چی میشه این کوفیان به جایی میرسند که سپاه یزید و عبیدالله رو تشکیل میدن و امام زمانشون رو به قتل می رسونن؟

چطور میشه که اینا شیعه بودن ولی خاصیتی براشون نداشت؟

این نکته رو لازمه بدونین که کوفیان خیلی اقتصادی فکر میکردن. 

در همه جا به دنبال اون چیزی میرفتن که منفعت بیشتری براشون داشت.

وقتی که حضرت مسلم وارد کوفه میشن، همه همراهیشون میکنن. حتی دارالحکومه رو میگیرن. 

استدلاشون هم این بوده که بعد از معاویه، یزید حکومت داری نمی داند. پس بنی هاشم قدرت بیشتری دارند. 

اما دار و دسته ی عبیدالله شایعه میکنند که سپاه یزید با هزاران سرباز داره به سمت کوفه میاد. وقتی تعداد رو میشنون میگن ئه پس یزید خیلی هم اوضاعش خراب نیست. بلده حکومت کنه پس به نفعمونه به دنبال او بریم. همین میشه که بعد از نماز حضرت مسلم میبینن هیچکس پشت سرشون نیست.

حالا ایا این ها واقعا شیعه بودن؟ این نکته رو بر اساس چند روایت میشه بررسی کرد.

*******************************

احادیث رو به صورت پست های زنجیره ای میذارم ان شاءالله.

*********************

خدایا به امید تو...!

۲۳اسفند

به نام خدا

سلام

********************************************

خانه ی بی مادر... امشب چه خاموش و دلگیر است...

خانه ی فاطمه، عزیز دل رسول خدا، بی فاطمه...

چهار کودک... باید وداع کنند با مادری که فقط 18 بهار گذرانده بود...

همسری که عزیزه اش را با دستان خود غسل می دهد... با دستان خود کفن می کند... و به تنهایی دفن می کند...

این چند ماه هر چقدر در نیم سوخته، داغی بر دل کودکان بود... از امشب جای خالی مادر را به رخ می کشد...

چاه های مدینه و کوفه از امشب می شوند گوش دردهای پدر...

علی و یک عالم مظلومیت...

علی و دوری زهرا...

علی و غصه ی کودکان...

علی و 25 سال استخوان در گلو...

اصلا همه چیز از ثقیفه شروع شد...

مظلومیت از کوچه ی بنی هاشم و در و مسمار شروع شد...

از امشب روضه ها شروع می شود...

دلتنگی کودکان... غربت پدر... چاه های کوفه... فرق شکافته... جگر پاره پاره... خورشید بر نی... کاروان اسرا...

و جمعه هایی که می گذرند و...

--------------------------------------------

ما و

دنیا و

عجله برای شادی های کاذب...

...

*********************

خدایا به امید تو...!

۲۹آذر

به نام خدا

سلام

*************************************

6 سال امامت...

فقط 6 سال...

غربت چیز دیگه ای هم میتونه باشه...؟

چجوری میتونم بگم شیعه م...؟

وقتی کم میدونم... کم کار میکنم... کم تلاش میکنم...

وقتی ته دانسته هام در حد چند تا تاریخ و یکی دو تا حدیثه...؟

ولی چقدر این خانواده کریمن... چقدر مهربون و بزرگوارن...

که با تمام این کم کاری ها... ادعاهای پوچ و بی اساس... با این همه اشتباه...

بازم لطفشون زیاده... بازم هر چی داریم از عنایاتشون داریم...

اون سالی که رفتم سامرا... ضریح نبود... یه اتاقک چوبی... با یه سری پارچه ی سبز...

...

***************************

وقتی میبینم 12-13 ساله اسمش اینه که دارم تو یه مدرسه ی مذهبی درس میخونم...

اسمش اینه سال ها کلاس قرآن رفتم...

اسمش اینه که 18 ساله تو یه خانواده های به نسبت مذهبی زندگی کردم...

ولی بازم هیچ کاری نمیتونم بکنم... بلد نیستم از دینم... از اعتقاداتم... دفاع کنم...

دلم میگیره...

نمیتونم بفهمم چرا اینجوریم...

چرا نمیتونم مثل خیلی های دیگه از چیزی که قبول دارم دفاع کنم...

ادما واسه اعتقادات غلطشون هم تبلیغ میکنن... جواب دارن... توجیه میکنن...

مشتری جمع می کنن...

اون وقت من... بلد نیستم حرف بزنم... جواب یک شبهه ی ساده رو هم نمیتونم بدم...

چه برسه مهم تراشو...

هر روز شبهات بیشتر میشه...

جنگ نرم سخت تر میشه...

هر روز حملات دشمن بیشتر میشه...

اما من هیچ کاری برای مقابله باهاش نکردم... 

خیلی بده ادم زمین تا اسمون با ادعاهاش فاصله داشته باشه...

و خیال کنه که داره بهشون نزدیک میشه اما همه ش در جا بزنه...

...

*******************

خدایا...

من گم شدم...

خودت کمک کن پیدا شم...

به حق این ایام...

به حق صاحبان این ایام...

-----------------------

خدایا به امید تو...!

۱۳خرداد

به نام خدا

سلام

**********************************

عیدتون مبارک.

ان شاءالله که امسال سال ظهور اقا -عجل الله تعالی فرجه الشریف- باشه.

ان شاءالله که همه تون توفیق زیارت ایشون و سربازی در رکابشون و شهادت در راهشون رو داشته باشین

***********************

نیمه ی شعبان یه عید خیلی خیلی بزرگه.

اره؛ بزرگه چون روز ولادت امام ماس...

بزرگه چون روز ولادت موعود تمام ادیانه...

عید تبریک گفتن داره

شاد بودن داره

باید جشن گرفت

عیدی داد

ولی همه ش به تنهایی کافی نیست...

تمام جملات ادبی و عاشقانه رو هم که بگیم

یه دهه جشن برگزار کنیم

چند روز مدل به مدل مولودی و سرود در مورد امام بذاریم

بازم درست وظیفه مون رو انجام ندادیم...

اونی که باید برگرده ماییم...

باید برگردیم به راه اصلی..

اقای رهنما توی دعای کمیلشون گفتن

"علی بن مهزیار وقتی میخواست بره دیدن حضرت گفت میرم بهشون میگم اقا شما کجا بودین من کلی وقت دنبالتون گشتم خیلی وقته منتظر دیدنتونم. وقتی رفت داخل خیمه امام بهش گفتن علی بن مهزیار چقد دیر کردی، ما خیلی منتظرت بودیم... "

ما خوب بشیم...

ما بریم...

ما کار کنیم....

ما تلاش کنیم...

----------------------------------------------------

دلم نمیخواد روز عید تلخ بنویسم

فقط مدت هاس به این فکر میکنم که چرا انجمنیا فعالیت میکنن ما نمیکنیم.

نمیگم اونا نباید فعالیت کنن ولی خب وقتی ما کار نمیکنیم کارای اونا بولد میشه..

چقد دلم میخواد یه کاری بکنم..

***********************

عیدی امروزتون هم یه زیارت به نیابت

چون به نیابت از ادمای خوبه ان شاءالله قبول میشه :)

****************

اللهم عرفنی نفسک، فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک

اللهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک

اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی

-------------------

خدایا به امید تو...!

۰۹ارديبهشت

به نام خدا

سلام

******************************************

این روز ها حس می کنم چقدر کم کارم...

چقدر دور افتاده ام...

آب حیات را در دسترس دارم و به دنبال هیچ و پوچ می دوم...

این که همیشه میگم شهادت میدهم به امامت محمد بن علی الجواد اما...

تا حالا این طور دنبال احادیثشون نبودم...

این جور دنبال زندگیشون نبودم...

و این واسه منی که دم از شیعه بودن میزنم مایه ی شرمساریه...

گاهی از نفس کشیدن و زنده بودن پشیمان می شوم... آن قدر که در برابر این همه عظمت خجالت زده ام..

-----------------------------------------------------

آقا جان...

شنیدم که فرق جواد با کریم در یافتن سائل و نیازمند است...

نیازهای مادی به کنار...

اکنون بیش از همیشه نیازمند معرفت و شناخت نسبت به شماییم...

شما خاندان نبوت...

یاریمان کنید که بیش از شرمسار نباشیم...

*********************

حضرت امام جواد -علیه السلام- هم مانند فرزند بزرگوارشون بسیار به قرآن استناد می کردن.

اما بیشترین احادیثی که ازشون نقل میشه مربوط به مناظرات فقهیه.

یه مقاله ای در مورد اعتقادات اسلامی میخوندم که احادیث حضرت امام محمد تقی -علیه السلام- رو نوشته بود.

بخش اول در مورد توحید بود که به نظرم اومد خوبه اینجا بنویسم که دوستان هم بهره مند بشن.

------------------------------------------------------------

ابی داود بن قاسم جعفری می گوید؛ به ابی جعفر ثانی، امام جواد، -علیه السلام- عرض کردم:

«قل هو اللّه احدٌ» ما معنی الاحد؟ قال(ع) المجمع علیه بالوحدانیّة اما سمعته یقول: «ولئن سئلتهم من خلق السّموات و الارض و سخّر الشمس و القمر لیقولنّ اللّه» ثمّ یقولون بعد ذلک له شریکٌ و صاحبةٌ؛ فقلت: قوله «لاتدرکه الابصار؟ قال (ع) «یا ابا هاشم اوهام القلوب ادقّ من ابصار العیون، انت قد تدرک بوهمک السّند و الهند و البلدان الّتی لم تدخلها، ولم تدرک ببصرک ذلک، فاوهام القلوب لاتدرکه فکیف تدرکه الابصار؛

معنای احد در آیه «قل هو اللّه احد» چیست؟ فرمود: کسی که به وحدانیّت او همه اتفاق دارند. آیا نشنیده ای سخن خدا را که می فرماید: «اگر از آنان سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را آفرید و خورشید و ماه را تسخیر کرد حتماً می گویند: خدا. (با این حال) بعد از این اعتراف می گویند برای او شریک و رفیقی است.»

پس عرض کردم (معنای) سخن خدا که فرمود: ابصار او را درک می کند (چیست؟) فرمود: ای ابا هاشم! وهم ها(و خیالبافی ها)ی دل ها دقیق تر از دیدن چشم هاست؛ (به این دلیل که) تو گاهی توسط وهم، سِند و هند و هر شهری را که ندیده ای و داخل آن نشده ای می توانی درک کنی (و شبیه سازی کنی)، ولی خداوند با وهم ها قابل درک نیست (چون نه جسم دارد و نه شبیه و مانند) پس چگونه ابصار او را درک کند؟

منبع

**********************

خدایا

کمک کن بتونیم از غربت امامان بزرگوارمون کم کنیم...

از غفلت و دوری خودمون کم کنیم...

بتونیم کمی هم که شده از انوار و الطافشون بهره مند بشیم...

-------------------------

خدایا به امید تو...!

۳۱فروردين

به نام خدا

سلام

*****************************

میلاد حضرت امام محمد باقر -علیه السلام- رو به همه ی محبین اهل بیت تبریک عرض می کنم.

هر چی فکر کردم که چی میتونم امروز پست بزنم چیزی به ذهنم نرسید.

بهتر دیدم از احادیث خود حضرت -علیه السلام- بذارم که هم خودم یه چیز جدید یاد بگیرم هم دوستان بهره مند بشن و ما رو هم دعا کنن و البته از همه مهم تر برکت این وبلاگ همین سخنان گهرباره.

متنی که در ادامه می خونین یکی از ویژگی های امام باقر -علیه السلام- است.

دیشب تو برنامه ی باران می گفتن شیوه ی ایشون این بوده که همه چیز رو با استناد به آیات قرآن بیان می کردن و این واسه ما درسه.

که هم بهتر رو ایات قرآن دقت کنیم و هم این که عظمت قران رو بفهمیم که در همه ی موارد صحبت کرده و البته از همه مهم تر قدرت خداست.

و حدیث پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- که می فرمایند قرآن و عترت از هم جدایی ناپذیرند اینجا مشخص میشه.

که اگر نباشد تفسیر ائمه از مفاهیم قرآن ما این چنین نمی تونستیم بهره مند بشیم.

************************

خدایا

کمک کن به دنبال علم نافع باشیم.

و در پیروی از امام خودمون موفق

----------------------

خدایا به امید تو...!