شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
پیوندها

به نام خدا

سلام

*********************************************

خدا رو صد هزار مرتبه شکر که به واسطه ی انقلاب از آزادی و امنیت برخورداریم...

الحمدلله که مسلمانیم... شیعه ایم...

الحمدلله که پیروی رهبری مدبر و مومنیم...

خدا رو شکر که مردم با تمام مشکلات بازم تو صحنه هستن

و هزار و یک شکر دیگه...

***************************

حضرت اقا فرمودن شرکت کنین 

ما هم مطیع امر رهبر

ترجیح میدم امسال دیگه از مشکلات حرفی نزنم.

چون گفتنشون هیچ چیزی رو عوض نمی کنه

فقط شما رو ارجاع میدم به عکس های راهپیمایی های مردم قبل از انقلاب و اوایل انقلاب

من دهه هفتادیم... شاید هیچی ندیده باشم در حقیقت...

اما با دیدن عکسا، با شنیدن خاطرات پیش خودم میگم کاش خیلی چیزا برمیگشت به همون دوران

اگه کسی تا نزدیک میدان ازادی رفته باشه دیده ایستگاه های سازمان ها و برنامه هاشون رو... دیده کف خیابون رو...

دیده و شاید حتی خودش هم دچارش شده که ازدحام زن و مرد رو کنار هم چطور...

ولش کنین اصلا

ما ابعاد مثبتش رو میبینیم...

ان شاءالله حضرت حجت -عجل الله تعالی فرجه الشریف- ظهور می کنن همه چیز درست میشه...

-----------------------------------------------

++پست پارسالم...

*********************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۴۴

به نام خدا

سلام

************************************************

از بیانات اقای سلطانی:

همه ی ما از این دنیا میریم.

تو ایات قرآن داریم که ادما وقتی میرن اون طرف به خدا میگن

خداوندا ما رو برگردون تا یه کاری رو انجام بدیم توی دنیا.

اون کار چیه؟

اون کار انفاقه. 

میخوان برگردن به دنیا تا انفاق کنن.

حالا انفاق چیه؟

انفاق فقط کمک مالی نیست.

محبت کردن هم انفاقه.

چند تا چیزم هست که ضد انفاقه.

اقلا انفاق نمی کنید ضد انفاق هم انجام ندید.

ضد انفاق: غیبت ، تهمت ، دروغ ، سوء ظن ، بخل

.

.

واسه شما درس خوندن انفاقه.

هر چی نمره هاتون بهتر بشه پدر و مادرتون خوش حال تر میشن.

نمیگم 100 بزنین ولی هر چی بالاتر بهتر.

اولویت انفاق با بستگان درجه اوله.

درسته خواهر برادر هم بستگان درجه یک هستن ولی اول پدر و مادر

--------------------------------------------------

خدا رو شکر کنید.

شکر خدا خودش خودش شکر داره.

این که میتونین شکر کنین شکر داره.

*******************

خدایا به امید تو...!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۶:۳۸

به نام خدا

سلام

********************************************

امشب اقای دکتر قنبری نیومده بودن و حجت الاسلام خدامی به قول خودشون خیلی اتفاقی زود اومده بودن و صحبت کردن.

با این که بدون برنامه بود و از قبل فکر نکرده بودن رو مباحثشون ولی به نظر من خیلی خوب بود

******************************

اول بحث رو با این مطلب شروع کردن که شناخت ما از اهل بیت -علیهم السلام- داره به روزمرگی تبدیل میشه...

در حد این که تو مدرسه هم اگر چیزی به بچه ها میگن اینه که امام حسین -علیه السلام- و یارانشون شهید شدن

و از این دست مطالب.

در ادامه حدیثی رو از پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- نقل کردن 

که می فرمایند: ای علی. تو مثل سوره ی توحید هستی. 
هر کسی یک بار سوره ی توحید را بخواند، یک سوم قرآن، هر کس 2 بار آن را بخواند دو سوم قرآن و هر کس سه بار آن را بخواند چنان است که کل قرآن را ختم کرده است.
به همین ترتیب هر کس به زبان تو را دوست بدارد یک سوم دینش و هر کس به قلب تو را دوست بدارد دو سوم دینش و هر کس با عمل نیز دوستی تو را ابراز کند کل دینش کامل شده.

(نقل به مضمون البته)

گفتن داعش رو الان داریم می بینیم چه کار هایی انجام میده. با زنان و کودکان چه می کنه.

اینایی که مسلمانان رو تکفیر میکنن نمازم مثلا میخونن به چه حالتی.

ولی همه چیز به نماز خوندن و روزه گرفتن و قرآن خوندن نیست که.

زمان حضرت علی -علیه السلام- یه نفر بود با ایات قرآن خود حضرت رو تکفیر میکرد!

دین اسلام بدون ولایت چیزی نیست.

گفتن یه زمانی رفته بودم بحرین سخنرانی کنم. دیدم شب های جمعه خیلی شلوغ میشه.

پرسیدم چه خبره؟! گفتن از سعودی شبای جمعه میان به عبادت و شب زنده داری تو دیسکوها تا صبح (:دی) بعدم صبح تقبل الله ان شاءالله و التماس دعا میرن نماز جمعه. (دقیقا با همین جملات :دی)

اصلا شما هر چه قدر میخوای نماز بخون. انقدر بخون تا زانوهات ساییده بشه. تمام سال رو روزه باش. همه ش قرآن بخون. اصلا به جای اول به آخر قرآن رو از آخر به اول ختم کن. حافظ قرآن شو.
نمیگم اینا خوب نیست. چرا انجام بده خدا اجرتو میده. ولی بی ولایت کسی از این دین نمی ترسه. کاری هم به کارت نداره.

اینجا بود که حدیثی از حضرت امیرالمومنین علی -علیه السلام- نقل کردن:

اگر هر روز روزه باشی و شب ها عبادت کنی و بین رکن و مقام کشته شوی (که اگه همچین شرایطی پیش بیاد میگن خوش به حالش چه سعادتی داشته) در آخرت با آن چیزی محشور میشی که دوستش داشتی و خواسته ی قلبیت بوده.

گفتن اگه این چند تا حدیث رو شما یاد بگیرین برای من کافیه.

در ادامه توضیح دادن از کسانی که به واقع محب و شیعه ی حضرت بود سلمان فارسیه.

سلمان کسیه که امام صادق -علیه السلام- درباره ش می فرمایند: سلمان کسی بود که به او علم اول و آخر را عطا کرده بودند.

ما، خدا لطف کرده بهمون تو خانواده ای به دنیا اومدیم که پدر و مادر مسلمان و شیعه بودن. ولی سلمان خودش به دنبال دین رفت و مسلمان شد.

بیایم سلمان رو بشناسیم ببینیم ایشون که هم ولایتی خودمون بوده چی کار کرده که به مقامات بالایی رسیده

در حدی که براش گفتن سلمان منا اهل البیت. 

و امام معصوم که اقیانوسی ست درباره ی سلمان فرموده دریایی از علومه.

و حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها- درباره ش فرمودن سلمان تو نمیگی ما دلمون برات تنگ میشه؟

کسی که شاگرد حضرت زهرا -سلام الله علیها- بوده.

سلمان کسی بوده که بعد از رحلت پیامبر اکرم -صلوات الله علیه- چون حضرت امیر -علیه السلام- فرموده بودن سکوت کنین ماه ها خانه نشین بود تا از دستور امامش سرپیچی نکنه. یه روز امام بهش گفتن سلمان نکنه ما رو فراموش کردی که پیشمون نمیای؟ گفت نه. اتفاقا داشتم میرسیدم خدمتتون. گفتن سلمان برات از بهشت مائده رسیده. گفت کجاس؟ گفتن همه ی خیرها و برکات کجاست؟ گفت در خانه ی بانو حضرت زهرا -سلام الله علیها- .
رفت خدمتشون. گفتن تو میدونی که من محدثه م. سه حوری از بهشت اومده بودن، بسیار زیبا. اسم هاشون رو پرسیدم؛ سلما و ذره و مقدوره. برای تو و ابوذر و مقداد. با خودشون خرما و طعام اوردن. سهم تو هم در اتاقه. سلمان گفت وقتی رفتم چون روزه بودم نخوردم. شب برای افطار خوردم خیلی خوش طعم بود. هر چقدر میخوردم تمام نمیشد. وقتی پرسیدم حضرت فرمودن بهشتیه قدرش رو بدون.

و سلمان کسی بود که امام  معصوم در موردش گفتن بهشت عاشق تر است به سلمان، تا سلمان به بهشت.

همه ی اینا رو داشته باشین.

یه نفری از یکی از ائمه -علیهم السلام- (من یادم نیست) پرسید که چطور شد سلمان به مقامات بالا رسید؟
امام فرمودن سلمان سه ویژگی داشت؛

1- مجالسته للعلماء. با علما مجالست داشت. به دنبال یاد گرفتن بود.

2- مجالسته للفقراء

ممکنه خیلی ها به فقرا کمک کنن، ولی وقتی میگی بیا با اینا رفت و امد کن بهشون سر بزن میگه نه! اینا در شان من نیستن.

در حالی که امام حسین -علیه السلام- سر سفره ی مردم می نشستن از نان خشک اون ها می خوردن. چقدر مردم خوش حال میشدن بعد هم امام بهشون میگفتن من سر سفره ی شما نشستم حالا شما هم بیاین خانه ی من بر سر سفره ی من بنشینید.

3- خواسته ی دلش رو با خواست حضرت علی -علیه السلام- تنظیم کرده بود.

حضرت همچین یاران و محبین و شیعیانی داشتن.

تو تاریخ داریم میثم تمار به حدی حضرت رو دوست داشت که بهش گفتن ما قلبت رو نمیتونیم کاری بکنیم ولی میکشیمت تا عملت رو قطع کنیم و زبانت رو می بریم تا با زبان نتونی محبتت رو ابراز کنی. و هست که میثم وقتی از دهانش داشت خون می امد جوری حرکت میکرد که با خونش روی زمین نام حضرت نوشته بشه.

حالا من شیعه م؟! حالا من محبم؟!

منی که حتی حاضر نیستم گوشه ی عبام تو مجلس اهل بیت -علیه السلام- ساییده بشه. گوشه ی عبا همون منافعه.

حاضر نیستم منافعم به خطر بیفته...

باید کار کنیم.

معلوم نیست این فاطمیه ای که میرسه اخرین فاطمیه است یا باز هم فرصت داریم...

بیایم از خود حضرت فاطمه ی زهرا -سلام الله علیها- بخوایم که یه ذره فقط یه ذره بتونیم امام شناس باشیم... 

هم با قول و هم قلب و هم فعل محب باشیم...

نمیگم امام زمانمون -عجل الله تعالی فرجه الشریف- با دیدنم خوش حال بشن... فقط ناراحت نشن...

درد مضاعف نباشم...

*****************************

یه شعری هست به عنوان مطلب میخوره.

نه هر کس چون مسلمان شد بگفتندش که سلمان شد

که اول بایدش سلمان شدن آنگه مسلمان شد

*******************

خدایا به امید تو...!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۵۸

به نام خدا

سلام

**********************************

مگه اضافه وزن و چاقی فقط مال جسمه؟

جسم رو میبینی، ملموس و محسوسه...

تازه خودتم نفهمی انقدر ادما با دیدنت تکرارش میکنن که هر جوری شده بری دنبال اصلاحش

.

.

به نظر شما روح چاق نمیشه؟

به نظر من میشه...

یه وقتایی حس میکنم روح انقدر سنگین شده 

حال حرکت و پیشرفت نداره...

به طور ثابت یه گوشه میشینه و از دور نگاه میکنه و نظر میده...

جسم یه وسیله س که روح بتونه تو دنیا فعالیت کنه

اصل کاری روحه! روح.

روح سنگین جسم رو سنگین میکنه و...

--------------------------------------

خدا روحتونو سبک کنه :)

******************

خدایا به امید تو...!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۳۱

به نام خدا

سلام

***********************************************

یه سخنرانی از اقای رحیم پور پخش شد شبکه قرآن؛ بحث جالبی داشتن.

در بحث استقلال میگفتن:

بعضی در کشور به طور علنی استقلال رو زیر سوال میبرن و میگن اصلا استقلال معنا نداره.

بعضی در ظاهر میگن استقلال ولی در عمل استقلال ندارن.

اون ها که استقلال رو قبول ندارن یعنی وابستگی رو میپذیرن.

وابستگی یعنی تو بشی نوکر کشورهای غربی

میگن ما نمیتونیم از جامعه ی جهانی فاصله بگیریم!

جامعه ی جهانی یعنی کیا؟!

از نظر غرب جامعه ی جهانی یعنی 4تا کشور!

بقیه همه، نوکر این ها باشن!

تحت سلطه ی این ها باشن! هر چی میگن چشم گویان اطاعت کنن!

این یعنی جامعه ی جهانی!

توی سازمان ملل اگه همه ی کشور ها یه رای بدن، کافیه یک کشور از اون 4کشور رای مخالف بده همه رو وتو میکنن.

بعدم ازش بپرسی چرا؟! میگه دلم خواست.

میگن چون ما بمب اتم داریم حرف،حرف ماست.

ولی ما چی میگیم؟ اسلام چی میگه؟

ما میگیم اگه چیزی بده واسه همه بده. اگه چیزی خوبه پس همه باید داشته باشن.

همه حق نظر دارن.

از نظر غرب، globalisation یعنی غربی سازی، نه جهانی کردن!

اگه تو امروز بگی اقا ما اصن پشیمون شدیم. 
دیگه مرگ بر آمریکا نمیگیم. اصلا ایران تقدیم شما. ما میخوایم برگردیم به دوران شاه!
فقط شما با ارزش های ما کاری نداشته باشین.

اون ها قبول نمی کنن! به این راضی نمیشن.

میخوان همه چیز ما بشه مثل خودشون و بدتر از خودشون. اون جوری که اون ها می پسندن!

خط قرمزشون هم صهیونیسم ه.

این 4کشور نمیخوان جامعه ی اسلامی تشکیل بشه!

نمیخوان ما رو متحد ببینن!

پیشرفت ما رو نمیخوان!

*************************************************

درد داره...

درد داره که ببینی اشکال هست اما نتونی کاری بکنی...

و به خاطر همین اشکالات خیلی راحت جلو روت بگن که اینجا جای زندگی نیست...

ما میریم

خواهیم رفت

و با یه لبخند معنادار ان شاءالله هم بگن...

درد داره...

کسی نگفته اینجا همه چیز عالیه...

اشکال زیاده...

من شخصا میتونم اشکالات مختلف از اوضاع فعلی بگیرم...

حالا در حد خودمون و برای مثال همین نظام آموزشی

خانه از پای بست ایراد داره...

اما نمیتونم بپذیرم چون اشکال وجود داره ما هم باید با اشکالات جلو بریم و بعد هم همه چیز رو رها کنیم و بریم...

...

************************

خدایا

این انقلاب، این کشور

این نظام

کلی شهید داده... 

نذار جلوشون خجالت زده بشیم...

کمک کن بتونیم در حد خودمون یه کاری بکنیم...

یه کاری که دل اقا رو شاد کنه...

کمی از سنگینی بار روی دوششون کم کنه...

کمی از این شکستگی این سال هاشون رو تسکین کنه...

------------------------------

خدایا به امید تو...!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۲۳

به نام خدا

سلام

*****************************************

اقای سلطانی امروز یه مثال جالبی زدن.

گفتن:

خدا همه کار میتونه بکنه.

میتونه کاری کنه که محلول اسیدی ph بالای 7 داشته باشه

یا میتونه تو یه ظرف 1 لیتری 2 لیتر اب قرار بده

خدا توانش رو داره

اما...

اون ظرف ظرفیت نداره.

خدا میتونه تمام علوم رو به تو بده

ولی تو ظرفیتش رو نداری.

****************************

با تمام این که کلی فکر کردم تا یادم اومد سر چی قرار بود من پست بزنم...

ولی واقعا حرف درستیه ها...

مشکل ظرفیت ماس...

ما ظرفیتمون رو ببریم بالا، ما خودمون رو اماده کنیم

خیلی چیزا حل میشه

*****************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۲۰

به نام خدا

سلام

************************************************

نوشتن یکی از راه هاییه که حواس ادمو جمع میکنه...

با کمال تاسف من امشب ننوشتم مجبورم خیلی نقل به مضمون و شاید بعضی جاها تلفیق با تحلیل های ذهنی خودم بنویسم...

---------------------------------------------------------

مجلسی بود به مناسبت سالگرد یک استاد و دو شهید...

***************************

موضوع سخنرانی در مورد وجه تشابه شهدا و علما بود 

که با توجه به ایاتی از قران مطرح شد.

می فرمودند:

بر اساس ایات کسی در اخرت حیاتی خوش داره که در دنیا هم این حیات خوش رو تجربه کرده باشه.

یعنی از این دنیا شروع میشه و در اخرت هم ادامه پیدا میکنه.

حیات خوش تو دنیا یعنی چی؟

یعنی مسیرش درسته در این مسیر استقامت داره

و از کاری که انجام میده چون برای خداست رضایت داره.

خیلی وقتا میشه میگن شما اگه 30 سال برگردی عقب چی کار می کنی؟

اگه این سوال رو از یه شهید یا از یه عالم بپرسی مطمئنن میگه همین راهی که اومدم رو میرم

چون از راهش مطمئنه.

درسته الدنیا سجن المومن ولی بعضی جاها تو دعاها داریم که خدایا دنیا رو واسه من زندان قرار نده.

عالم از کاری که انجام میده لذت میبره.

با خوشی تو دنیا زندگی میکنه.

اسیر مادیات نیست.

اسیر نان نیست اسیر نانواست. 

درگیر باغ نیست مرید باغبانه.

این گروه از ادما هم خودشون تو این دنیا خوشن هم به برکت وجودشون اطرافیانشون هم در خوشی هستن.

بعضی وقتا شده میریم سفر یه چیزیمون گم میشه... وقتی برمیگردیم اگه بپرسن خب سفر چطور بود؟ میگین خیلی خوب بودا ولی فلان چیزم گم شد.

مومن خیالش راحته که هر کاری که انجام میده گم نمیشه...

کاری که واسه خدا باشه خدا واسه خودش بر میداره. این میشه که هیچی از بین نمیره

همین باعث ارامش مومنه

مومن حتی لبخندشم صدقه س. نیتش هم جزو اعمالش حساب میشه

باید فکر کنیم ببینیم از جایی که الان هستیم راضی ایم؟

به راهمون مطمئنیم؟

...

مومن واسه خودش شاکی درست نمیکنه. 
شاکی یعنی کی؟ یه وقتی عمر ادم شکایت میکنه...

دل ادم شکایت میکنه که من جایگاه محبت خدا بودم تو چرا محبت غیر خدا رو وارد من کردی...

جوانی شکایت میکنه...

...

-----------------------------------------------------

گفتن یه سالی رفته بودم مکتب نرجس

خانم طاهایی تا به دفتر برسن ادمای مختلف ازشون هی سوال پرسیدن

و ایشون جوابشون رو دادن.

سوالایی که میشد از ابدارچی هم پرسید و جواب گرفت...

اما اگه من بهشون میگفتم که چرا شما جواب میدین؟ حتما جواب میدادن من با خدای این ادما معامله کردم...

باید از ایشون و از شهدا بخوایم دستمون رو بگیرن...

به راه خودشون ببرن...

*******************

خدایا

کمک کن بتونیم راهشونو ادامه بدیم...

--------------------------

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۷

به نام خدا

سلام

*******************************************

شنیدن زندگی جرج جرداق باعث میشه خوندن کتابی با مرور مقطعی از زندگی یک کشیش برای ادم خیلی تعجب برانگیز نباشه.

مقطعی که نشان از پاکی دل کشیش داره و توفیقش رو در هدایت شدن نشون میده...

البته که هدایت قلبی ست و این که کسی در ظاهر کشیش بمونه شاید ملاکی نباشه...

پدر میخائیل ایوانف شاید اگر به مکاشفه ای که براش رخ داده بود اعتماد نمی کرد هیچ وقت با به قول خودش اقیانوس بزرگی چون علی -علیه السلام- رو نمی شناخت...

هر کتابی شاید ارزش خوندن و نشر مطالبش رو نداشته باشه. ولی قطعا کتابی که برای مولا امیرالمومنین -علیه السلام- نوشته شده هر چقدر هم ازش بگی کم گفتی...

خیلی کتاب ها در مورد ائمه -علیهم السلام- هست اما این کتاب چون مزین به کلمات گهر بار حضرت امیر-علیه السلام- هست یه چیز دیگه س...

پدر ایوانف واقعیت تلخی رو گفت... همون طور که بسیاری از مسیحیان عیسی مسیح -علی نبینا و آله و علیه السلام- رو نمیشناسن بسیاری از مسلمانان هم حضرت امیرالمومنین علی -علیه السلام- رو نمیشناسن... 

چه اهل تسنن که ایشان رو به عنوان خلیفه ی چهارم و یکی از صحابه ی بزرگ پیامبر اکرم -صلی الله علیه و آله و سلم- قبول دارن و چه اهل تشیع که به ولایت ایشان به عنوان امام اعتقاد دارن...

پدر ایوانف معتقد بود اگر مسلمانان با امامشون اشنا بودن و از کلماتشون بهره می بردند حال این چنین شرایطی نداشتن و به قول خودش در اون صورت جنوب بیروت بسیار بالاتر از شرق بیروت می شد...

کشیش تاسف می خورد که چرا دیر این کتاب ها رو خونده... 

و من هم به این فکر میکردم که چرا خیلی از این جملات رو زودتر نخوندم...

اعتقاد قلبیمه که هر وقت درگیر یه مسئله ای هستم هر کتابی میخونم یا هر سخنرانی میشنوم یا هر جا هر بحثی پیش میاد در راستای همون درگیریه... و در حال حاضر این کتاب اوجش بود... الحمدلله...

هر چقدر هم من بخشایی از این کتاب رو بزنم بازم بخشایی می مونه که نیاز هست خودتون بخونین... توصیه میکنم از دستش ندین...

یه شروع خوبه برای اشنایی بیشتر... البته که شما قطعا از من خیلی جلوترین...

من به خاطر حفظ حقوق نویسنده مجبورم بهترین ها رو انتخاب کنم و بنویسم که شما ترغیب بشین خود کتاب رو بگیرین.

********************************************

نام کتاب: قدیس / نویسنده: ابراهیم حسن بیگی / انتشارات نیستان  

********************************************************

کشیش گفت: «گفتم امروز به دیدنت بیایم تا کمی درباره ی علی حرف بزنیم.»

جرج گفت: «بله! بله! یار و همدم سالیان دور و نزدیک من. خدا می داند آن روزهایی که مشغول نوشتن کتاب علی صدای عدالت انسانی بودم، همیشه وجود او را در کنارم احساس می کردم. می شود گفت من سالیان زیادی با علی زندگی کرده ام. علی مثل دریایی ست که هر تشنه ای را سیراب می کند.»

- «بهتر بود او را به اقیانوسی تشبیه می کردید که وجودش پر از اسرار الهی است. رازها و رمزهای زیادی در وجود خود نهفته دارد که هنوز زبده ترین غواصان هم نتوانسته اند به اعماق آن دست یابند.»

- «بله، تعبیر زیبایی داشتید پدر! تعبیر دیگر این که علی مثل یک آسمان پر از ستاره است که ماه درخشان این آسمان، نهج البلاغه است که با مطالعه ی مکرر آن، می شود تا حدودی علی را شناخت. حضرت محمد نیز تعبیر زیبایی درباره ی علی دارد؛ او می گوید: "من شهر علمم و علی در آن است".» 

فصل 11، صفحه ی 233

---------------------------------------------------

آخرین نامه متعلق به ابراهیم شامی است؛ او نوشته است افرادی از یاران علی و مردم کوفه، معاویه را دشنام می دهند و لعن می کنند. روزی که عده ای در محضر علی بودند، یکی از یاران او معاویه را دشنام داد. علی برافروخته گردید و گفت: «بس کنید!»

گفتند: «یا امیرالمومنین! آیا ما بر حق نیستیم؟»

علی گفت: «چرا شما بر حقید.»

پرسیدند: «آیا آنان باطل نیستند؟»

علی پاسخ داد: «چرا آنان باطلند.»

گفتند: «پس چرا ما را از دشنام دادن به آنان منع می کنید در حالی که آنان پیوسته ما و شما را لعن می کنند و دشنام می دهند؟»

علی گفت: «دوست ندارم شما لعنت کننده و دشنام دهنده باشید. دل ها و دهان های خود را از آن چه خدا نمی پسندد، پاک کنید. دشنام هایی که به من می دهند، با دشنام پاسخ ندهید. به خدا سوگند آن ها کور دلند و حقایق را نمی بینند. من از پیشتازان لشکر اسلام بودم، تا آن جا که صفوف کفر و شرک تار و مار شد. هرگز ناتوان نشدم و نترسیدم. هم اکنون نیز همان راه را می روم. پرده ی باطل را می شکافم تا حق را از پهلوی آن بیرون آورم. به جای لعن و دشنام دعا کنید، از خدا درخواست پیروزی و رستگاری نمایید. میان شما و او پرده و مانعی نیست و دری به روی شما بسته نمی گردد...»

فصل 4، صفحه 77

******************

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمومنین

و الائمة المعصومین علیهم السلام

-------------------------

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۴ ، ۲۰:۴۶

به نام خدا

سلام

******************************************

به خیالتون چند نفر رو از حیات دنیایی محروم کنین مشکلتون حل میشه؟!

چند تا شیخ نمر؟

مثلا فکر کردین اگه مردم سوریه و یمن و شیعیان عربستان و عراق رو این طور زیر خمپاره و گلوله و تیر و ترکش نگه دارین مشکلاتتون حل میشه؟!

اسلام ناب محمدی -صلی الله علیه و آله و سلم- فراموش میشه؟!

نه! اشتباه کردین!

از همون اول اشتباه کردین.

ببینین!

چشماتون رو باز کنین و خوب ببینین!

تعداد افرادی که هر روز به اسلام مشرف میشن...

مردمی که هر روز بیدارتر میشن

نگران نباشین! این فقط شما نیستین که از عدالت و اسلام واقعی فرار میکنین

پدرانتون هم همین بودن. 

از ابوسفیان و معاویه و شمر و ابن سعد... تا هارون الرشید و مامون و هادی عباسی و...

اصلا ذاتا همینین... به خیالتون اینجوری میتونین همه چیز رو به نفع خودتون تغییر بدین!

د آخه بیچاره ها! اون امریکا و اسرائیلی که شما رو حمایت میکنه هم به منافع خودش فکر میکنه!

وقتی به خواسته ش رسید شمارو هم به راحتی مثل یه مورچه زیر پاش له میکنه!

به چی دل خوش کردین؟!

ای پادشاه!!! عربستان!!

چند شب از زندگیت رو نمیتونی بخوابی؟! از ترس این که کاخت رو سرت خراب بشه!؟

خودت خوب میدونی... میدونی چه نتیجه ای در انتظارته

بیخود خودتو خسته نکن...

میدونی شاید بتونم یه لطفی در حقت بکنم. دعا کنم زودتر بمیری یه ذره جرمت سبک تر باشه!

اما این هیچ ربطی به لعن خودتو و خاندانتو و خانواده ت نداره!

مرگ بر آل سعود جای خودش

تو با هر چی حال میکنی مال خودت!

ما با این حال میکنیم که مرگ شماها رو ببینیم! نابودیتون رو.

آل سعود، آل خلیفه، آمریکا، اسرائیل

هر کار دلت میخواد میکنی بعدم خیال میکنی کسی کاری به کارت نداره!

بدبخت اون امریکایی که تو رو فرستاده جلو از ترسش خودش اون پشت نشسته فقط دستور میده!

هه

برو یه فکری به حال خودت بکن.

شیخ نمر یک نفر نیست! یک تفکره! یک جبهه ست!

یک ملته!

تو یک شیخ نمر از ما گرفتی صدها شیخ نمر به جمع ما اضافه میشه...

*****************************************

شیخ نمر باقر النمر... شیخ شهید...

ایشون که به وظایفشون عمل کردن...

شهادت هم نصیبشون شد...

قطعا جاشون خوبه...

کاش اونجا ما رو هم دعا کنن...

*********************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۲۱:۳۳

به نام خدا

سلام

************************************

و من کلام له -علیه السلام- و فیه بیان لما یخرب العالم به من الفتن و بیان هذه الفتن

خطبه ای است از آن حضرت -علیه السلام- در این سخن بیان فتنه هایی ست که موجب ویرانی عالم می گردد

-----------------------------------------------

إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ ، وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ ،  یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللهِ ، وَ یَتَوَلَّى عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا ، عَلَى غَیْرِ دِینِ اللهِ .

جز این نیست که ابتدای بروز آشوب ها و فتنه ها، هواهایی است که مورد تبعیت قرار می گیرند و احکامی است که بدعت گذاشته می شوند. در این فتنه ها (یا هواها و احکامی که به طور بدعت طرح شده اند) با کتاب خدا مخالفت می شود و مردانی از مردان دیگر بر مبنایی غیر از دین خداوندی تبعیت می کنند.

فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ ، وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ ، انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ ؛ وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ ، وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ ، فَیُمْزَجَانِ ! فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ ، وَ یَنْجُو « الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْحُسْنى‏ » .

اگر باطل از درآمیختن با حق تفکیک و خالص شود، بر حق جویان پوشیده نمی ماند. و اگر حق از پوشش ها و آمیزش با باطل تفکیک و خالص شود، زبان های مردم معاند از قیل و قال درباره ی حق بریده می شود. ولی مشتی از حق و مشتی از باطل را می گیرند به طوری که در هم مخلوط می شوند. در این موقع است که شیطان بر پیروان خود مسلط می گردد و کسانی که از طرف خداوندی سابقه ی نیکو به آنان داده شده است، نجات پیدا می کنند.

************************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۴ ، ۲۱:۴۳