شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
پیوندها

۳۳۶ مطلب با موضوع «حرف های در دل مانده» ثبت شده است

به نام خدا

سلام

*******************************

خب اولین روزیمون سرما خوردگی بود که دیشب نذاشت بخوابیم!

الانم خیلی حالم تعریف نداره!

دومیش هم این بود که خواهرزاده ی محترم انقدر بازی کرد که نذاشت من کارامو بکنم شانس نداریم که!

*************************************

فردا بالاخره اگه خدابخواد میخوایم بریم پلور!

با مدرسه!

جایزه ی مسابقات قرانمون!

بابام الان میگن با کی میخواین برین؟ جاش کجاس؟

چند نفرین؟

اصلا نمیخواد بری!

یه تفاوتی که شما دخترا با پسرا دارین اینه که موهاتون بلنده !

معلوم نیست کجا میخواین برین میرین مریض میشین!

ای خدا!

نگرانی تا چه حد!

اه!

خب منم حق دارم خسته بشم!

******************************

دیگه همین حرف دیگه ای ندارم!

مارا به خیر و شمارو هم به سلامت!

***********************************

خدایا به امید تو!!

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۱ ، ۲۲:۲۵

به نام خدا

سلام

*****************

از نوشتن منصرف شدم!

بی خیال همه میدونین دیوونه ام !

نیازی به گفتن نیست!

***************************

.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۱ ، ۱۴:۲۱

به نام خدا

سلام

*************************

نمیدونم چرا هر وقت اعصابم خورده یا هر وقت دلم گرفته باید بیام اینجا بنویسم !

شانس شماس دیگه!

هی میام چرت و پرت مینویسم اعصاب شماهارو خورد میکنم

********************************

یکی نیست به پدر محترم ما بگه اقای محترم! اگه جامعه بده خب به جای اینکه هی بخواین ازش فاصله بگیرین هی بخواین عصبانیتاتون رو سر ما خالی کنین هی بخواین از جامعه بد بگین برین یه کاری بکنین!

این معنی نداره که بیاین بزنین تو سر ما بگین نرو این کارو نکن اون کارو نکن اینکه نشد!

این جوری هیچ وقت جامعه خوب نمیشه!

اگه مردین برین یه کاری انجام بدین که جامعه خوب بشه!

وقتی به شما اس ام اس بد میزنن این دلیل نمیشه که به من مربوط باشه!

وقتی میگن شماره ی شمارو از تو نت پیدا کردن دلیل نمیشه من شماره تون رو گذاشته باشم توی نت!

جامعه بده درست!

ولی اینکه من نیام نت ایا جامعه رو خوب میکنه؟!
نه فکر نمیکنم!

من قبول ندارم!

هیچ کدوم از حرفاتون رو!

چرا فکر میکنین ادم تو نت هم با همون هویتیه که توی واقعیت هست؟!

درسته ما همون جور که توی حقیقت سعی میکنیم ادم خوبی باشیم تو نت هم سعی میکنیم ادم خوبی باشیم!

ولی دلیل نمیشه توی نت عالم و ادم بدونن اسمم چیه فامیلیم چیه! خونمون کجاس!

بابام کیه! خانواده مون چه شکلین!

**************************************

بی خیال نوشتن این چیزا هیچ فایده ای نداره!

من که نمیتونم این حرفارو به پدر محترم بزنم!

الان وقتی جلو خواهرمو مامانم گفتم وقتی جامعه خرابه به من چه دعوام کردن که چرا این حرفو میزنی دیگه وقتی به بابام بگم معلوم نیست چه برخوردی بشه!

پس همون بهتر که دهنمو ببندمو بذارم این حرفا بمونه تو دل خودم!

که نگفتنش بهتر از گفتنشه!

هر کسی یه عقیده ای داره!

و در جایگاه خودش محترمه!

منم عقاید خودمو دارم!

کسی نمیتونه به زور نظرمو تغییر بده!

اره من خودمم!

شاید بقیه ادم حسابم نکنن ولی برام مهم نیست!

چیزی که ادما در مورد ادم فکر میکنن هیچ اهمیتی نداره مهم اون چیزیه که خودم در مورد خودم فکر میکنم!

***********************************************

از همین الان دارم غصه میخورم که عقاید معلمین محترم تو مدرسه رو چجوری تحمل کنم ادمایی که به قول خودشون روشن فکرن!

خوش باشید همتون!

کسی نمیتونه عقاید منو ازم بگیره!

******************************

تمام!

**********************

خدایا به امید تو!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۱۸

به نام خدا

سلام

****************************

توی کتاب شهید مطهری یه مثالی زده بودن که هر وقت هر کی از جامعه بد میگه یا هی ایراد میگیره یاد این میوفتم هر وقت خودم هم میام ایراد بگیرم یاد این میوفتمو دهنم بسته میشه!

مثالشون این بود که گفتن کسی که حکومتش رو قبول داشته باشه خودش رو مسئول میدونه که برای پیشرفت جامعه اش تلاش کنه و اگر مشکلی باشه تقصیر خودش میدونه نه تقصیر حکومت!

ولی اونی که حکومت رو قبول نداره هی ایراد میگیره اعتراض میکنه ولی برای بهبودش هم هیچ کاری نمیکنه!

من اصلا نظری نمیدم که ایا وضع مملکت خوبه یا بده!

ولی میدونم که با الکی ایراد گرفتن هیچ اتفاقی نمیوفته!

وقتی پدر من میان تو ماشین میگن فلان جای دولت فساد نمیدونم چیه!

فلان جای دیگه یه مشکل دیگه هست حالا این که هی بیان بگن اعلام کنن اعصاب خودشونو مارو خورد کنن ایا از فساد جلو گیری میشه؟!

فکر نمیکنم!

یه وقت هست که ادم اگر اعلام کنه که یه جایی مشکل داره با این اعلام مشکل حل میشه خب بحث دیگه است!

اما یه وقت هست این اعلام هیچ فایده ای نداره بلکه شاید ضرر هم داشته باشه!

اون وقت ما مسئول میشیم و اون دنیا جواب این همه ادم رو چه جوری میخوایم بدیم!

مثلا میگیم اقای ایکس، که یکی از بزرگان مملکته که باید همه قبولش داشته باشن یک کار خیلی زشت و زننده ای انجام داده وقتی ادما این رو میشنون ذهنیتشون بر میگرده دیگه کسی به اقای ایکس احترام نمیذاره هیشکی به حرفش گوش نمیده اون وقت دشمنای ما میان سوء استفاده میکنن از اسم این ادم!

این یعنی ضرر برا کشور برا حکومت!

هعی!!!

خیلی حرفا نباید گفته بشه!

ولی ما نمیتونیم جلو دهنمونو بگیریم!

واسه همینه که میگن بیشترین گناهان مال زبانه!

خدایا خودت هممون رو کمک کن!!!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۱ ، ۱۵:۱۸

به نام خدا

سلام

************************

نزدیک دو هفته نبودم الانشم نمیخواستم بیام ولی دیگه حرفام داشت مغزمو منفجر میکرد حرفایی که تو چند وقته تو دلم مونده حوصله ی هیچی رو ندارم نه یاهو نه الفور نه تالار نه پلاس هیچ کدومو چک نمیکنم همش باشه واسه فردا.

اعصابم یه جورایی خورده نمیفهمم چمه حالم خوب نیست مثل همیشه جلو ادما شادم ولی وقتی تنها میشم دلم میگیره پکرم خودم میفهمم که حالم بده اما چمه؟ نمیدونم!

شاید بشه گفت دیوونه ام شاید بشه گفت افسرده ام شاید بشه گفت اعصابم خرابه و....

نمیدونم کدوم حرفامو بزنم از سفر شمال بگم؟! یا از مشهد! از خوبیا بگگم یا از بدیا!

از بدبختیا و ناراحتی بگم یا از خوش گذرونی ها!؟

از دستاورد های ذهنیم بگم یا...؟!

تو هواپیما به این فکر میکردم که این دنیا ادمایی رو میخواد که فایده داشته باشن نه که انگل باشن فقط استفاده کنن و هیچ سود و فایده ای نداشته باشن!

فکر کردم اگه من نباشم به هیچ جای این عالم بر نمیخوره تازه اگه نباشم شاید خیلیا خیالشون راحت باشه کسی نگران نباشه کسی اعصابش خورد نباشه کسی ناراحت نباشه شاید من جای بقیه رو گرفتم شاید جاشونو تنگ کردم کلا تو این دنیا نباشم بهتره چه فضای مجازی و چه جامعه ی حقیقی اگه من به عنوان یه ادم 1% به عنوان یه مرفه بی درد به عنوان یه مزاحم یا هرچیز دیگه نباشم شاید خیلیا خوش بخت باشن!

اره شاید این منم که پولای ادمارو خوردم این منم که جای ادمارو گرفتم این منم که فساد مالی راه انداختم این منم که تو خیابون دارم جامعه رو خراب میکنم اره شاید تمام اینا من باشم شاید اون قاتل من باشم که دارم راست راست تو خیابون راه میرم نفس میکشم هیشکی بهم هیچی نمیگه شاید اونی که باعث میشه دختر پسرا منحرف بشن از راه بدر بشن منم!

شاید...!!!!

هر شاید دیگه کلا فکر کنم اگه من نباشم خیلیا راحتن!

دیگه کسی منتظرم نمیمونه دیگه کسی نگران نیست که فلانی کجاس؟!

چرا پیداش نیست چرا نمیاد نکنه بلایی سرش اومده؟!

دیگه مامان بابام نگران نیستن که خیابون وضعش بده این یه بلایی سرش میاد!

اگه نباشم دیگه لازم نیست نگران باشن که فضای اینترنت بده!

دیگه لازم نیست نگران باشن که بعضی ادما بخاطر سیاست اویزون میشن به بعضی ادمای دیگه!

دیگه لازم نیست نگران باشن که دختر نفهمشون (به قول خودشون فهمیده) با پسرای مردم حرف بزنه!

دیگه لازم نیست نگران باشن که فلان ادم کیه که من میخوام ببینمش !

دیگه لازم نیست الکی به ادم مشکوک باشن!

دیگه لازم نیست تو حرم دنبال ادم بگردن!

دیگه لازم نیست....!!

دیگه لازم نیست هی نکته یادشون بیادو الکی پول تلفن بدن تا نکات ریز و مهم و با ارزششون رو به دختر عزیزتر از جانشون(!) بگن!

اره اگه نباشم دیگه هیچی لازم نیست!

من نباشم خرجشون کمتره!

دو نفر ادم که خرجی ندارن !

اگه من نباشم تمام تکنولوژی ها توی این خاک میخوره ولی اشکال نداره اینا همشون ضرر دارن خوب نیست اصلا به چه کارشون میاد بدن بره !

میخوان چی کار تو این خونه باشه موج درست کنه سرطان بگیرن؟!

من نباشم سالمن من نباشم نگران مدرسه نیستن!

نگران دانشگاه نیستن!

من نباشم میرن گردش میرن سفر دیگه کسی منتظرشون نیست!

اره اینا فایده های نبودن منه واسه پدر و مادرم!

اگه من نباشم دیگه کسی تو نت وقتش تلف نمیشه با حرف زدن با من!

من نباشم دیگه کسی لازم نیست بخاطر اینکه دلش واسه دوستش تنگ شده پول تلفن بده!

دیگه کسی لازم نیست خودشو بکشه واسه این که با من جایی بیاد!

من نباشم تمام بچه های فامیل سالم میمونن دیگه کسی منحرف نمیشه!

عوضش صبحا تو مسافرت با خیال راحت تا لنگ ظهر میخوابن و دیگه کسی نیست هی دم به دقیقه بیاد بالا سرشونو صداشون کنه!

البته اگه من نباشم دیگه کسی نیست که بهش بتونن تیکه بندازن !

اگه من نباشم برا  خواهرزاده برادرزاده ها هم بهتره دیگه ازادن به هر چیزی دست بزنن کسی نیست بهشون گیر بده تازه از دست یه ادم بی عاطفه ی بی حسه تنبل هم خلاص میشن!

برا خواهربرادرام هم بهتر میشه اگه من نباشم نیازی نیست نگران ابروشون باشن که یه وقت اگه کسی بفهمه من خواهرشونم بخوان خجالت بکشن!

اره من نباشم بهتره!

اگه نباشم برا همه خوبه!

برای همه حتی برا خودم!

خسته شدم از همه چیز از همه چیزی دست به دست هم دادن تا منو تو این دنیا خورد کنن زمین بزنن بشکنن از بین ببرن ضایعم کنن!

دلم از همه پره!

اونایی که وقتی تو تربیتشون اشتباه میکنن میان یقه ی منو میگیرن اونایی که بهم مشکوکن فکر میکنن من نمیفهمم...

البته شایدم حق دارن مشکوک باشن شاید باید بزنن لهم کنن!

اره فکر خوبیه اهای شماها که وقتی قبلا اشتباه کردین برای این که اشتباهتونو درست کنین میزنین تو سر من بیاین! وقتی خاکم کنین دیگه کسی نمیفهمه که اشتباه کردین دیگه هیشکی نمیفهمه!

شمایی که بهانه میارین!

شمایی که نذاشتین این سفر به من خوش بگذره اره با شماهام!

بیاین خلاصم کنین از همه چیز از همه چیز!

شما جای من نیستین که بفهمین این سفر زهر شد برام!

از شنبه مشهد بودم فقط 3 بار رفتم تو حرم اونم دفعه اولش در حد رد شدن بود در حد عبور!

اره درسته مشهد مال امام رضاس درست صحن و حرم فرقی نداره ولی اونی که میره تو حرم با اونی که میشینه یه گوشه و به ادمایی نگاه میکنه که با شتاب از جلوش رد میشن خیلی فرق داره خیلی!

وقتی میخواستم تنها برم با عصبانیت میگفتن موبایل نبری یادت باشه داری میری پیش امام رضا امام میبیننت جای دیگه نری!

من اینارو نمیدونم؟

چرا خوب میدونم خیلی خوبم میدونم!

پس اونا به چه حقی با من اینجوری برخورد میکنن؟!

از اینکه الکی نگرانم باشن بدم میاد!

از این که درد منو نمیفهمن بدم میاد!

از این که از اول نمیدونستن باید چی کار کنن اعصابم خورد میشه!

دیگه بسه دیگه نمیگم میذارم بقیه ی حرفام تو دلم بمونه!

میذارم سر جاشون باشن!

نهایتا دق میکنمو خلاص میشم!

اره خلاص میشم!

میدونم همین حرفایی که نوشتم شدیدا باهاشون مخالفت میشه و من از همین الان میگم که در برابر مخالفت هاتون هیچ حرفی ندارم!

قصد نداشتم اینارو بنویسم این سر ریز شدن عواطف و حرفا بود تقصیر من نبود!

در هر صورت شرمنده همین قدر که یه ذره اروم شدم برام کافیه!

******************************

بقیه اش اگه عمری بود و اگه حوصله داشتم بعدا میگم!

***************

خدایا به امید تو...!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۱ ، ۰۸:۱۷

به نام خدا

سلام

یه مدتی نیستم!

خوبی بدی دیدین حلال بفرمایید!

التماس دعا!

خدانگهدار!

 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۰۵

به نام خدا

سلام

دلم واسه مدرسه تنگ شده!

دلم واسه دوستام تنگ شده!

یادش بخیر وقتی بارون میومد!!!!!!

میرفتیم زیر بارون راه میرفتیم جیغ میزدیم سوره انفطار میخوندیم!

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

کاش هیچ وقت اون روزا تموم نمیشد!

من دوستامو میخوام زیر همین بارون!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

گریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریهگریه

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۷:۰۵

باران که می بارد تو می آیی
بارانِ گل ، بارانِ نیلوفر
باران ِمهر و ماه و آئینه
بارانِ شعر و شبنم و شبدر
باران که می بارد تو در راهی
از دشتِ شب تا باغِ ِ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابر و آب و آسمان جاری
غم می گریزد ، غصه می سوزد
شب می گدازد ،سایه می میرد
تا عطرِ آهنگِ تو می رقصد
تا شعر باران تو می گیرد
تا شعر باران تو می گیرد.
از لحظه های تشنه ی بیدار
تا روزهای بی تو بارانی
غم می کُشد ما را و می بینی
دل می کِشد ما را تو می دا نی
دل می کِشد ما را تو می دا نی
باران که می بارد تو می آیی
بارانِ گل ، بارانِ نیلوفر
باران ِمهر و ماه و آئینه
بارانِ شعر و شبنم و شبدر
باران که می بارد تو در راهی
از دشتِ شب تا باغِ ِ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز
با ابر و آب و آسمان جاری
از لحضه های تشنه ی بیدار
تا روزهای بی تو بارانی
غم می کُشد ما را و می بینی
دل می کِشد ما را تو می دانی
دل می کِشد ما را تو می دانی
دل می کِشد ما را تو می دانی

+دانلود 

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۱ ، ۱۶:۰۵

به نام خدا

سلام!!

توجه توجه!

به همه ی دوست داران و گرامیان خودم عرض میکنم:

این جانب " ناشناخته اصل " که دیگه شناخته شدم(!) اعلام میکنم که اعتیادم به هیچ گروهی وابسته نیست من خودم عقل و درک دارم میدونم باید چی کار کنم!

لطفا به هیچ کسی گله نکنین جز خودم!

این بیانیه کاملا رسمیه به دلیل اینکه منبعش وبلاگ خودمه!

تا اطلاع ثانوی از نشر بیانیه ی جدید خودداری میکنم!

امضا:

ناشناخته اصل

 ××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××

مضاف:

جدای از تمام شوخی ها جدا اعتیاد من به هیچ شخصی مربوط نمیشه مشکل خودمم!

لطفا دیگه بهانه نگیرین!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۱ ، ۱۸:۰۴

به نام خدا

سلام

********************

اولا :

در جواب نظراتی که درمورد پست قبلی داشتین حالا چه اینجا نوشتین چه به خودم گفتین!خیلی ممنون دستتون درد نکنه یعنی انقدر از نظر شماها وضع من خرابه؟!

بعدم چرا فکر میکنین باید کسی چیزی بهم گفته باشه تا بخوام ترک کنم؟!

**************************

ثانیا:

دیگه خسته شدم از تابستون و بیکاری!

با این که دوست ندارم وارد دبیرستان بشم ولی دیگه همه چی برام تکراری شده!

احساس میکنم روزمرگی عینهو بختک افتاده رو زندگیم!

ماه رمضانم که تموم شد و ما موندیم !

دیروز که تعطیل بود حس روزای جمعه رو داشتم دلم گرفته بود شور میزد!

حالم بد بود!

احساس میکردم مشقامو ننوشتم !

کلا یه جوری بودم!

یه جور بدجوری داغون!

هنوزم داغونم!

نمیدونم چمه!

کلا حالم بهم ریخته!

***************************************

ثالثا:

دوستانی که خیلی دنبالم میگردن و باهام کار دارن و میگن چرا به ما سر نمیزنی اگه یه سر اینجا بزنن مشکلشون حله!

هی میگم از من انتظارات الکی نداشته باشین گوش نمیدن!

************************************************

رابعا:

التماس دعا

خدانگهدار

*****************************************************

خدایا به امید تو.......!!!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۱ ، ۰۷:۳۱