شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

92/4/11

سه شنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۲۸ ب.ظ

به نام خدا

سلام

********************************************

امروز اتفاقات زیادی افتاد!

مباحثی سر کلاس مطرح شد که فکر کنم گفتنش تو وبلاگم بد نیست!

اما متاسفانه به دلیل درد شدید از زیاده گویی معذورم!

باشه ان شاءالله در فرصت مناسب اندوخته های امروز رو یادداشت میکنم!

و اما بعد؛

-------------------------------------------------

صبح مجبور بودم با خواهرزاده ام برم دم در خونه شون وایسم تا سرویسش بیاد!

راننده سرویسش هم جدیده و کلا ساعت که مشخص نمیکنه

و یه نیم ساعتی دم در الاف بودیم!

بعدم که رسید همچین سلام گرمی کرد فکر کرد مامانشم! خخخخ

---------------------------------

بر اساس ماجرای قبلی صبح نخوابیدم!

وقتی رفتم سر کلاس شدیدا خوابم میومد!

سر تیتر هارو مینوشتم بقیه رو هم فقط گوش میدادم!

البته گوش که چه عرض کنم!

یا در خواب به سر میبردم! البته با چشم باز

یا در هپروت افکارم!

کلا اوضاعی بود!

بعد یهو وسط کلاس

زن داداشم با اشاره و به زحمت گفتن بچه به دنیا اومد!

حالا منم خواب

خیلی حالیم نمیشد!

گفتم به سلامتی!

بعد دستمو که گذاشته بودم و رو زمینو بهش تکیه داده بودم 

بنده ی خدا بغل دستیم از راحت نشینا داشت تکیه داد!

انگشت من موند زیر راحت نشینش!

حالا خانمه کلی عذرخواهی کرد

من تو دلم کلی خندیدم که خدا خواست من از خواب بپرم!

------------------------------------------------------------------------------------------

این آقا سید محمد حسین ما که امروز متولد شده

همه نگرانش بودن!

هی همه میگفتن لاغره!

کوچولوه!

از ادما اصرار و از مامانش انکار که

نه خیرم بچه ام پهلوونه! حالا به دنیا میاد 4 کیلو!!!!

البته الحمدلله 3و220 وزنش بود!

قدشم 51

البت خاله اش که اینجا نشسته هنوز ندیدتش!

حیف شدا!

از بیمارستان که زنگ زده بودن گفتن شبیه خواهرشه!

بابام عکسشو دیدن میگن شبیه برادرشه!

حالا ما بالاخره نفهمیدیم شبیه کدومشونه!

:دی

ماشاءالله لا قوة الا بالله العلی العظیم! (حالا بچه ام چشم نخوره )

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

در مورد دندونم هم تو تالار توضیح دادم اینجا هم میگم!

ما به مدت یک هفته دکلارو (همون براکتارو) کار گذاشته بودیم!

البته هنوز سیماش نرسیده بود!

بالاخره تا یه بخش از مخابرات کامل بشه طول میکشه دیگه!

امروزم رفتیم سیماش رو کار گذاشتیم!

الان من به عنوان یک پست مخابرات در خدمتتون هستم!

من بهش میگم سیستم دایل آپ!

دردشم مثل سرعت دایل آپ که ادمو زجرکش میکنه، مارو از دهن انداخته :دی!

****************************************************

التماس دعا از همگی دوستان

*****************************

خدایا من که تحمل این درد کوچولو رو ندارم چه جوری میخوام تحمل عذاب جهنم رو داشته باشم!؟!

خدایا خودتی که میتونی کمکم کنی! فقط و فقط خودت!

------------------

خدایا به امید تو...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۴/۱۱

نظرات  (۳)

همچین نوشتی بچم چش نخوره که......
حالا
با سیستم دایل اپت چه میکنی...
خوش میگذره...؟
بالاخره خواهر زاده گرامی را رویت فرمودید؟!
در هر صورت مبارکا باشه....
پاسخ:
منظور؟
اونم خوبه!
بله رویتش کردم!
خیلی ممنون
سلامت باشید
۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۶:۲۷ طریق متفکر
احتمالا از اون دسته آدمایی که آخر شب که میشه حساب کتاب خودت رو با خدا صاف می کنی . . .
آخه تمام ریزه کاری های روزت توی ذهنته . . .
وقتی به خدا سر میزنی ما رو هم دعا کن . . .
یاعلی . . .
پاسخ:
سلام
نه بابا!
این خبرا نیست
اینا چیزای خیلی مهمیه که برام اتفاق افتاده!
شرح احواله!
ما که اون بالاها نمیریم ولی دعاتون میکنیم!
شما رفتین بالا مارو دعا کنید.

سلام. اقا قدم نو رسیده مبارک  پر خیر و برکت .......................................

کوچولو دی:

پاسخ:
سلام
متشکر سلامت باشید
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی