خطبه غراء، خطبه ی 83 نهج البلاغه، بخش چهارم، برانگیته شدن و حیات پس از مرگ
به نام خدا
سلام
*********************
برانگیخته شدن و حیات پس از مرگ
------------------------
حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الْأُمُورُ ، وَ تَقَضَّتِ الدُّهُورُ ، وَ أَزِفَ النُّشُورُ . أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِ الْقُبُورِ ، وَ أَوْکَارِ الطُّیُورِ ، وَ أَوْجِرَةِ السِّبَاعِ ، وَ مَطَارِحِ الْمَهَالِکِ ، سِرَاعاً إِلَىأَمْرِهِ ، مُهْطِعِینَ إِلَى مَعَادِهِ .
آن گاه که امور خلقت انسانی به پایان رسید و روزگاران گذشت و میعاد برانگیخته شدن و سر برآوردن از زیر خاک های تیره نزدیک شد، خداوند مردم را از نهانگاه های قبر ها و آشیانه های پرندگان و جایگاه های درندگان و پرتگاه های مهلک بیرون می آورد و آنان را شتابان برای اجرای امر خود و با سرعت برای تحقق بخشیدن به وعده ی خویش روانه می سازد.
رَعِیلًا صُمُوتاً ، قِیَاماً صُفُوفاً ، یَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ ، وَ یُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی ، عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الِاسْتِکَانَةِ ، وَ ضَرَعُ الِاسْتِسْلَامِ وَ الذِّلَّةِ . قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ ، وَ انْقَطَعَ الْأَمَلُ ، وَ هَوَتِ الْأَفْئِدَةُ کَاظِمَةً .
(همگان رهسپار جریان امر خداوندی) گروه گروه به راه می افتند، در حال سکوت و قیام و صف کشیده. (دیده ی) بینایی واقع بین بر آنان نفوذ می نماید و دعوت کننده گوش آنان را شنوا می سازد. لباس خضوع بر تن دارند و فروتنی تسلیم و حقارت بر وجودشان مستولی است. چاره جویی ها و حیله پردازی ها تباه گشته و آرزوها بریده و دل ها از سرور خالی و هیجان ها فرو خورده شده است.
وَ خَشَعَتِ الْأَصْوَاتُ مُهَیْنِمَةً ، وَ أَلْجَمَ الْعَرَقُ ، وَ عَظُمَ الشَّفَقُ ، وَ أُرْعِدَتِ الْأَسْمَاعُ لِزَبْرَةِ الدَّاعِی إِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ ، وَ مُقَایَضَةِ الْجَزَاءِ ، وَ نَکَالِ الْعِقَابِ ، وَ نَوَالِ الثَّوَابِ .
صداها مخفی، عرق تا دهان فرو ریخته، و وحشت از گناهان بزرگ، و تندری در گوش ها از فریاد تند دعوت کننده (برای بازخواست درباره ی عمری که سپری کرده اند) برای شنیدن حکم قاطع میان حق و باطل و گرفتن نتیجه ی اعمال و سقوط در کیفر و وصول به پاداش.
***********************
خدایا به امید تو..!