خطبه غراء، خطبه ی 83 نهج البلاغه، بخش هفتم، تذکر به انواع نعمت ها، قسمت دوم
به نام خدا
سلام
***************************
تذکر به انواع نعمت ها
--------------------------------
وَ عَفَتِ الْعَوَاصِفُ آثَارَهُ ، وَ مَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُ ، وَ صَارَتِ الْأَجْسَادُ شَحِبَةً بَعْدَ بَضَّتِهَا ، وَ الْعِظَامُ نَخِرَةً بَعْدَ قُوَّتِهَا ، وَ الْأَرْوَاحُ مُرْتَهَنَةً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَا مُوقِنَةً بِغَیْبِ أَنْبَائِهَا .
و بادهای طوفانی آثار او را از بین برد و تعاقب روز و شب نشانه ها و نمودهای بارز او را محو ساخت. و بدن ها پس از شادابی و طراوتی که داشتند متلاشی و نابود شدند و استخوان ها قوت خود را از دست داند و پوسیدند و ارواح در گرو بارهای سنگین به بقاء خود ادامه دادند، در حالی که به اخبار غیبی خود یقین دارند.
لَا تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا ، وَ لَا تُسْتَعْتَبُ مِنْ سَیِّئِ زَلَلِهَا !
دیگر از آن ارواح افزایش اعمال صالحه خواسته نمی شود و مهلتی به آن ارواح داده نمی شود تا از زشتی لغزش هایی که مرتکب شده اند، پوزش بخواهند و رضای حق را به التماس بجویند.
أَ وَ لَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَ الْآبَاءَ ، وَ إِخْوَانَهُمْ وَ الْأَقْرِبَاءَ ؟ تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ ، وَ تَرْکَبُونَ قِدَّتَهُمْ ، وَ تَطَئُونَ جَادَّتَهُمْ ؟!
آیا شما زندگان، فرزندان و پدران و برادران و خویشان آن در خاک رفتگان نیستید که از مثال های رفتار آنان پیروی می کنید و بر مسیر آنان سوار می شوید و در جاده ای که آن ها پیش گرفته بودند، قدم بر می دارید؟!
فَالْقُلُوبُ قَاسِیَةٌ عَنْ حَظِّهَا ، لَاهِیَةٌ عَنْ رُشْدِهَا ، سَالِکَةٌ فِی غَیْرِ مِضْمَارِهَا ! کَأَنَّ الْمَعْنِیَّ سِوَاهَا ، وَ کَأَنَّ الرُّشْدَ فِی إِحْرَازِ دُنْیَاهَا .
پس دل های شما را قساوت گرفته و آن ها را از برخورداری از حظ و نصیبی که (در این زندگانی باید به دست بیاورند) محروم ساخته و از رشدی که شایسته ی آن دل ها بوده است، برگردانده و به لهو و لعب مشغولشان نموده اید. دل های شما راهی را پیش گرفته اند که میدان حرکت اصلی آن ها نیست. گویی غیر از رشد و کمال برای آن دل ها در این زندگانی هدف گیری شده است و گویی رشد این دل ها در به دست آوردن خواسته های دنیوی آن هاست.
*******************************
خلاصه: در ادامه ی بخش قبل در این قسمت حضرت، پس مرگ را توصیف می کنند که جسم خاکی بر اثر پدیده های طبیعی از بین می رود و چیزی از آن باقی نمی ماند. پس مرگ، ارواح مردگان دیگر اجازه ی انجام هیچ کاری اعم از خوب یا بد را ندارند و توانایی توبه و بر طرف کردن زشتی ها و گناهان از آنان صلب می شود.
حضرت امیر -علیه السلام- به آن مردمی که راه اشتباه پیشینیان خویش را طی می کنند هشدار می دهند که آیا از آنان درس نمی گیرید و آیا شما خویشان آن مردگان نیستید؟ به آن ها می گویند که دل هایشان دچار قساوت شده و نمی توانند آن چه را که شایسته است دریابند و از رشد و کمال معنوی بی بهرته اند. و بیان می کنند که انگار رشد این ها در رسیدن به خواسته های دنیوی است.
*****************
خدایا به امید تو...!