شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

26 فروردین 93

سه شنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۳۶ ب.ظ

به نام خدا

سلام

************************

بازم مبحث تکراری همیشگی

کی میشه دعوای فکری ریاضی و انسانی رفتن تموم بشه؟!

من نمی فهمم چجوری باید ثابت کنم که فقط ریاضی خونده ها عقل کل نیستن؟!

چجوری میشه بفهمونم که ریاضی خونده ها فقط ادمای خلاقی نیستن؟!

چطور وقتی بحث استفاده از عمر یمشه میگن ما عمرمونو خوب استفاده نکردیم قدر ندونستیم تو که اول راهی قدر بدون. تو درست ازش استفاده کن

اما وقتی من میگم مگه ادم چقدر عمر میکنه که کلی وقتشو تلف کنه با یه درسی که نمیخواد ازش استفاده کنه، بهشون بر میخوره؟!

کی گفته از بین این همه ادم من باید تامین کننده ی نیاز جامعه به معلم ریاضی و فیزیک باشم؟!

مرض دارم بشم یکی مث معلمای خودمون که بچه ها فقط بلدن پشت سرشون بد و بیراه نثارشون کنن؟!

وقتی معلم من با این همه سال تجربه هنوز نمیدونه با طرف مقابلش چجوری برخورد کنه، برا چی من باید وقت خودمو صرف این کار بکنم؟!

معلم این چنینی شدن عرضه میخواد که من ندارم و نمیخوام هم که داشته باشم!!

کاش اقیانوس بود که بشه ادم خودشو رها کنه تا اب هر جا دلش خواست ببرتش، اما متاسفانه زندگی رودخانه است که تهش یه پرتگاهه! اگه درست شنا نکنی و مسیر خودتو انتخاب نکنی اخرش پرت میشی پایین! فقط یه راه برای رسیدن به مقصد هست، میشه روش های مختلفی برای رسیدن بهش انتخاب کرد ولی هدف بالاخره یکسانه!!

******************************************

اعصاب و روان چیز خوبیه که ادم باید داشته باشه

اما اگه بذارن!!

ترجیح میدم تو مدرسه ای درس بخونم که شاید از نظر درسی حتی سطحشم پایین اومده باشه، اما خط فکریشون و جهت گیری سیاسیشون و اخلاقشون و اعتقاداتشون مثل خودم باشه.

میدونم جامعه همه جور ادمی داره، میدونم بالاخره روزی میرسه که مجبورم با دیگران باشم حتی اگه حرفاشونو قبول نداشته باشم
اما نمیخوام تا مجبور نشدم با این قضیه کنار بیام.

من اگه تو این کشور دارم زندگی میکنم، علتش اینه که وطنمه، زادگاهمه، نظامشو قبول دارم، میخوام که با چنین قوانینی زندگی کنم، با تمام کم و کاستی هاش هم رهاش نمیکنم، اگه دارم درس میخونم هدفم اینه که باعث رشد همین کشور بشم.

قانون مدرسه اینه که توش بحث سیاسی نباشه، خیلی خب قبول. منم بحث سیاسی آن چنانی نمیکنم، اما انتظار میره که کادر اجرایی مدرسه هم از قانون تبیعت کنن. معلمی که داره اینجا تدریس میکنه حق قانون شکنی نداره!!

چطور معلم هر چقدر دلش بخواد میتونه سر کلاس حرف بزنه از اروپا و امریکا و فلان کشور و فلان حکومت و هیچ مشکلی هم واسه درس نداره و حق الناس هم نیست و شب هم با خیال راحت میخوابه و نفسش هم بند نمیاد، اما وقتی من دانش اموز برای ارامش روانی خودم سر کلاس شروع میکنم به نوشتن تو دفتر خودم در عین حال که حواسم به کلاس و درسه حق الناس میشه و شب از عذاب وجدان نباید خوابم ببره و اصل مسلمونیم زیر سوال میره!!

اگه به احترام معلم و احترام به قانون مدرسه چند ماه سکوت میکنی، معلم و مدرسه هم باید احترام متقابل بذارن!!

مدرسه سیاسی نباشه قبول، اما اگه خط فکریش از همون اول مشخص باشه اونی این مدرسه رو قبول میکنه به خاطر حضور در مدرسه سکوت میکنه.

حالا که مدرسه نمیخواد چنین کاری رو انجام بده چرا من باید به زور تو محیطی قرار بگیرم که توش ارامش ندارم؟! چرا باید جای این که فکرم فقط مشغول درس باشه همش باید عصبانی باشم از نظرات معلما و بچه ها؟!

البته مدرسه در حد خودش تلاش کرده، اگه در مورد معلمی چیزی شنیده تذکرش رو داده.

اما با کمال تاسف معلمی که به قول خودش 20-30-40-50 سال سابقه ی کاری داره و انواع و اقسام مدارس درس داده و دختر و پسر سر و کار داشته و از هر انگشتش، شلنگی!! هنر ریخته میشه و تو زندگیش تمام سختیا رو چشیده و مجبورم نیست بیاد کار کنه اما دلش به حال این دانش اموزان رو زمین افتاده میسوزه و میاد که دستشونو بگیره، هنوز یاد نگرفته که وقتی مدرسه تذکر داد دیگه نباید ادامه بده!!

-----------------------------------------

انتقاد با تخریب فرق میکنه.

یکی مخالفه باشه، مشکل داره باشه، میخواد مشکلات حل بشه باشه

انتقاد کننده. سازنده یا غیر سازنده

اما تخریب غلطه، توهین غلطه، بد صحبت کردن غلطه، هر چیزی گفتن غلطه.

من کار ندارم دیگرانی که دارن زندگی میکنن اینجا و خیلی چیزا رو زیر سوال میبرن اعتقادشون چیه به خودش مربوطه.

اما من حضرت ایت الله عظمی آقای خامنه ای رو به عنوان رهبرم قبول دارم، ایشون رو مرجع تقلید خودم انتخاب کردم و مقلدشونم و با افتخار هم بیان میکنم.

مهم نیست وقتی من میگم آقا طرف مقابلم چی فکر میکنه اون به خودش مربوط میشه اما اجازه نمیدم هر چیزی دلش خواست تو عموم بگه.

در مورد امام هم همینه، در مورد شهدا هم همینه، در مورد علمای دیگر هم همینه.

اگه انقد طرف مقابل بلد نیست جلوی حرف زدنش رو بگیره بلد نیست احترام بذاره، منم مجبور نیستم در کنارش زندگی کنم!

چرا باید به خاطر این که مدرسه خوبه و اکثریت کادر اجرایی خوبن و سطح درسیش بالاس اعصاب خودمو بهم بریزم؟!

*************************

زیر نویس:

یک. به اندازه ی کافی اعصابم خورد هست حوصله ی شوخی ندارم!

دو. شاید خیلی دارم تند میرم، شاید خیلی حساس شدم، اما واقعا ادم باید جنبه ی یه سری مسائل رو داشته باشه. من ادم بی جنبه ای هستم در این زمینه. خوش به حال اونی که جنبه شو داره و درست و به موقع حرفشو میزنه و سکوت هم نمیکنه.

سه. یه اشتباهی کردم، از سر همین سکوت کردنا و عصبانیت ها رو در دل نگه داشتن یهو منفجر شدم. عذرخواهیش رو هم کردم اما انگار طرف مقابل نمیخواد بپذیره. خب نپذیره، نمیتونم خودمو واسش قرمه قرمه کنم که! من وظیفه ام رو انجام دادم. دیگه به خودش مربوط میشه!

اخر. حوصله پاسخ به نظرات عمومی ندارم. حرفی دارید خصوصی بفرمایید!

************

خدایا به امید تو..!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۲۶

نظرات  (۱)

نعمت زاده، سال توجه به اقتصاد را از گوش خودش شروع کرد!

از مزایای «سال توجه به اقتصاد…» یکی هم این است که یک وزیر مرتبط با آن، یک ماه می رود خارج کشور به بهانه معاینه گوشش، تا بدین وسیله، مهمترین دغدغه مردم در این روزها و هفته ها، مصداق کامل و دقیقی داشته باشد!

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ما
آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است!
پاسخ:
سلام
عجب

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.