سلام بر ابراهیم
به نام خدا
سلام
*******************************
سلام بر ابراهیم هم تموم شد.
شروعش جمعه 12ام و پایانش دیروز 19ام.
این اولین زندگی نامه و خاطره از شهدا نیست که میخونم.
حقیقتا هر کدوم از شهدا واسه خودشون تو زمینه ای استعداد بودن یه جورایی میشه گفت مُخ بودن.
حتی شهدایی که نه معروفن و نه کسی براشون زندگی نامه نوشته نه کوچه ای به اسمشونه و... .
تو یه زمینه ای خیلی فعال بودن که به این درجه رسیدن.
شهید هادی هم یکی از اون اعجوبه ها...
فرصت این که تک تک نوشته های کتاب رو بنویسم و روش بحث کنم و نتیجه گیری ندارم
الان فقط یه تیکه رو که برای خودم خیلی مهم بود میذارم و بقیه اش باشه اگر عمری بود و شد.
**********************
ابراهیم می گفت:
اگر قرار است انقلاب پایدار بماند و نسل های بعدی هم انقلابی باشند، باید در مدارس فعالیت کنیم. چرا که آینده مملکت به کسانی سپرده می شود که شرایط دوران طاغوت را حس نکرده اند!
وقتی می دید اشخاضی که اصلا انقلابی نیستند، به عنوان معلم به مدرسه می روند خیلی ناراحت می شد. می گفت: بهترین و زبده ترین نیروهای انقلابی باید در مدارس و خصوصا دبیرستان ها باشند!
برای همین، کاری کم دردسر را رها کرد و به سراغ کاری پر دردسر رفت. با حقوقی کمتر! اما به تنها چیزی که فکر نمی کرد مادیات بود. می گفت: روزی را خدا می رساند. برکت پول مهم است. کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد.
سلام بر ابراهیم، صفحه 71
************************************
خدایا، کمک کن بتونیم راهشونو ادامه بدیم و زحماتشون رو هدر ندیم.
کمک کن که خونشونو پایمال نکنیم
------------------------------
خدایا به امید تو...!