برای آن هنگام که دیر یا زود خواهد رسید
به نام خدا
سلام
****************************************************
یه موقع هایی هست ادم فکر میکنه واقعا دیگه اخرشه...
یعنی یه حسی بهت میگه شاید دیگه وقتی وجود نداشته باش...
اون موقع هاست که یادت میفته باید یه حرفایی بزنی،
یه کارایی بکنی.
قدیما وقتی به این شرایط میرسیدم کلی استرس میگرفتم
که واااای
چقدر کار نکرده دارم.
ولی حالا در زمان فعلی اقلا دیگه اون استرس رو ندارم.
به هر حال
مالکیت همه چیز برای خداست.
(یا ایهاالناس انتم الفقراء الی الله...)
**********************************
ادم به خیلی چیزا علم داره حتی یقین و ایمان هم داره
اما تو عرصه ی عمل موفق نیست.
مشکل اراده داره...
یکی از اون چیزا به جا و به موقع حرف زدنه...
یکی از به جا بودن ها به خاطر مخاطبه.
امروز واقعا به این رسیدم که وقتی کسی پرمدعاست
و خودش رو بیهوده بالا میدونه بی هیچ دلیل منطقی
ادم نباید باهاش هم کلام بشه.
حرف زدن با همچین ادمایی تنها ثمره ش تحقیر شدنه!
و ما وظیفه مون اینه که کرامتمون رو حفظ کنیم...
وظیفه مون حفظ آبروه...
...
******************************************************
وقتی شاگرد شدی
حتی اگه از معلمت متنفر باشی؛
نمیتونی ببینی معلم خودش رو تخریب میکنه به خاطر اشکالات و ضعف های توی شاگرد...
دیگه فکر کن اگر برای معلمت از ته دل ارزش قائل باشی و با تمام وجود دوستشون داشته باشی...
من شخصا اینجوریم... بقیه رو نمیدونم...
اما معتقدم هیچ وقت هیچ فردی وقتی بزرگتر یک جمعه نباید توی اون جمع خورد بشه...
....
گاهی فکر میکنم به خاطر بعضی رفتارام تا ابد الدهر هم خودمو نبخشم کفایت نمیکنه...
اما اگه فرصتی نبود کاش اقلا دیگران ببخشن...
************************
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا..
--------------------------
خدایا به امید تو...!