be name khoda
salam
*************************************
gharar bud un akharin postam bashe
vali nashod!
migam ta hala dide budin kasi divune beshe zogh marg she?!
az dishab enerjim gule shode bud
vali alan dige ajibe!
dar oje khastegi khabam nemibare!
delam ye dashte bozorgo khalvat mikhad!
faghat bodoam shayad jigh ham bezanam!
ehsas mikonam delam nemikhad faghat ye ja beshinam!
khoda hama ro shafa bede makhsusan mano! **********************
khodaya be omide to!!
به نام خدا
سلام
*********************************************
چون فردا نیستم که پست بزنم
هم اکنون عید فطر رو تبریک میگم!
ان شاءالله طاعات عباداتتون مقبول درگاه احدیت باشد!
مارو هم حلال کنین!
این یه ماهه اگه اذییتتون کردم ببخشید!
دعامونم بفرمایید!
*************************
از اینا گذشته من به مدت یک هفته نیستم!
یعنی یه هفته از دستم نفس راحت میکشین!
ان شاءالله اونجا نایب الزیاره خواهم بود!
دوستانم تهران رفتن نماز عید فطر یاد من حتما باشن!
چون نماز عید فقط نماز اقا!
اخی از الان دلم تنگ شد!
یاد اقای مرتضایی فر هم بکنید! (صلوات و فاتحه!)
**********************************
موفق و موید و منصور و عاقبت بخیر باشید!
-------------------
خدایا به امید تو...!
به نام خدا
سلام
********************************
من یه چیزی برام سوال شده!
چرا وقتی با کاری که میخوایم بکنیم مخالفت میشه با یه استدلال ساده نمی پذیریم؟
چرا یهو گارد میگیریم؟
چرا فکر میکنیم دیگه همه چی تمومه فقط باید تخریب کنیم طرف مقابل رو؟
چرا بعدش همش دنبال چیزایی میگردیم که طرف رو ضایع کنیم؟!
-----------------------
واقعا درک نمیکنم!
وقتی یه بزرگتر یه چیزی رو میگه خب تجربه اش بیشتر از منه!
اگه توضیحاتش منطقی باشه باید پذیرفت!
هر چند شاید در مواردی خودم هم رفتار مناسبی نداشتم!
ولی در این موضوعی که الان مد نظرم هست و چند وقتیه هی میبینم خودم سعی کردم منطقی باشم!
*******************
به منم بگین بفهمم شاید راه حلی پیدا کردم!
*************************
خدایا به امید تو..!
به نام خدا
سلام
***********************************************************
29 شب ماه رمضان تا صبح بیدار بودیم!
و هیچ کدومشو قدر ندونستم!
حالا که داره اذان صبح میشه
تازه یادم افتاده چقدر بد که تموم شد!
و همه چیز به همین سرعت تموم میشه!
---------------------------
همه مون میمیریم!
مگه نه؟!
و سنگ تمام رو میذارن رو سینه مون!
فاتحه ای نثارمون میکنن!
شایدم به اجبار دستی رو قبرمون بذارن و
برن!
پی کار خودشون!
----------------------------------------
یاد یه سری قسمتای من او میوفتم!
که الان فرصت زدنش نیست!
بعدا ان شاءالله میذارم!
دعا فراموش نشه!
خدانگهدار
***********************
خدایا به امید تو..!
به نام خدا
سلام
**********************************************
چرا تا بحث رشته ی تحصیلی میشه همه میرن دنبال این که فلان رشته کار پیدا میشه واسش یا نه؟!
بابا مگه همه ی زندگی ادم کاره؟!
اصلا مگه هدف از زندگی شغل داشتنه؟!
من اصلا درک نمیکنم!
تا میگم میخوام ادبیات عرب بخونم یا میگن بیکاری از ریاضی میخوای بری ادبیات عرب؟
یا کار واسش پیدا میشه؟!
میخوای معلم بشی؟
پول توش هست؟!
مهندسی خیلی بهتره ها!
---------------------------------------
من اگه به خودم بباشه عمرا اگه کار کنم!
فقط یه چیزی رو قول دادم از بچگی و میخوام پاش وایسم اگه خدا بخواد اونم تدریس قرانه!
تا نیاز نباشه من ترجیح میدم تو خونه باشم به همسرداری بپردازم!
جهاد المراة حسن التبعل
نمیگم شغل بیرون از منزل اصلا نباشه!
ولی من نیازی نمیبینم به خاطر این که ممکنه شغل گیرم نیاد رشته ی تحصیلیم رو عوض کنم!
********************************
خدایا به امید تو..!
به نام خدا
سلام
********************************
قبلا ها هر کی میومد وبلاگم میدونست چه مدلیم چجوری فکر میکنم. به حرفا و بعضی نوشته هام عادت داشت.
الان دیگه اینجوری نیست.
خیلیا میان وبلاگم که هنوز به واقع منو نمیشناسن.
فکر میکنن من یه ادم خوبیم!
کسانی که اینجوری فکر میکنن لطفا ادامه ی مطلب رو نخونن!
چون نمیخوام ذهنیتتون نسبت بهم خراب بشه!
-------------------------------
از همین الان بگم نظرات این مطلب تایید نمیشه! درموردش هم نپرسین چون پاسخ نمیدم!
به نام خدا
سلام
*************************************
بعضی وقتا تو اوج یه حس، یه اتفاق، یه ماجرا
یهو یه چیزی، یه حرفی، یه صحبتی
میاد تمام حالتو بهم میزنه.
یهو احساس میکنی نفست بالا نمیاد!
یهو احساس میکنی داری غرق میشی!
البته ها اینا دو جور میشه
یا اون حسه و اتفاقه و ماجراهه خوب باشه که اون چیزه و حرفه و صحبته ضد حال باشه! یا به قول خودمون گند بزنه به حالت.
یا اون حسه و اتفاقه و ماجراهه بد باشه که اون چیزه و حرفه و صحبه بشه تلنگر! بشه یه هشدار! بشه هر چی که شما اسمشو میذارین!
حالا شما بگیرین دومیش واسه من!
حالا میدونین چیه؟!
حالا باید بگم شاید دیر شده باشه
شاید خیلی وقته غرق شدم اما حالا فهمیدم
اما نمیخوام اون مثل رو قبول کنم که میگه اب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب!
خدایا میشه خودت غریق نجاتم بشی!
میدونم که میتونی!
دیر دوزاریم افتاده ولی بالاخره که افتاده!
....
********************************************
گوشه نوشت:
دقیقا شده حال الانم!
نذاشت بخوابم!
به سرعت اجازه از پدر و عین جت با تالاپ تالاپ اومدم سر لپ تاپ! که بنویسم بلکه خوابم برد!
دعا بفرمایید لطفا!
***************************
خدایا به امید تو..!
به نام خدا
سلام
************************************
عذاب وجدان گرفتم!
این چند روزه صدام هم در نیومد برای روز قدس!
راهپیمایی هم که نرفتم!
کلا تعطیل بودم!
حداقل پست 300 را بزنیم به نام فلسطینیان!
*************************
کاش روزی برسد
که به امامت اقا امام زمان
مسجد الاقصی
نماز جمعه بخوانیم!
********************************
خدایا
نجاتشان بده !
و نابود کن این صهیونیست..... را!
****************
یکی نیست بگه حرف نداری مجبوری پست بزنی؟
همین قدر که یه پستم به اسمشون زده شد برام ارزش داره! بلکه برکتی دهد به وبلاگمان!
****************************
خدایا به امید تو...!
به نام خدا
سلام
************************************************
امشب قسمت بود
بریم حرم حضرت عبدالعظیم
یاد همگی دوستان بودم.
--------------
فکر کنم به تعداد انگشت شمار من حرم ایشون رفته باشم.
اونم شاید دو سه بار به جهت مراسم کفن و دفن اقوام و یک بار که واضح یادمه به جهت جشن عبادت مدرسه!
باید بگم هیچ ذهنیتی از حرم نداشتم جز کوچه پس کوچه هایی که منتهی میشد به حرم و شلوغ بود همیشه!
تازه اینجا که دوره مسیرش. همین امام زاده صالح خودمون رو هم شاید یک یا دو بار بیشتر نرفتم! باز صد رحمت به حضرت عبدالعظیم!
.....
میگم یه سوال؛
رفتن به امام زاده ها هم تعظیم شعائره؟! یا فقط حرم ائمه اینجوریه؟!
**************************
در عین این که زیارت ایشون مثل زیارت کربلاست و شب جمعه هم ثوابش بیشتر اما رفتنش هم مشکلاتی داره که نمیدونم کدومش رو باید به کدوم ترجیح داد.
اگر مشکل مسافت رو فاکتور بگیریم که توی تهران دیگه طبیعی شده طی مسیر در حد 2ساعت یا بیشتر!
مشکل اصلی تفاوت فرهنگی کساییه که اونجا میبینیم!
متاسفانه با این قضیه مشکل دارم.
از یه طرف احادیث رو میگیم که همه ی ادم ها باید یکسان باشن. نباید اختلاف طبقاتی در نظر بگیریم. فقیر و غنی باید در کنار هم بنشینند. حتی یادم به اون داستانی میوفته که فردی اومد تو مسجد پیامبر و کنار یه مرد ثروتمندی نشست مرده خودش رو جمع و جور کرد که بعد پیامبر بهش گفتن چرا این کارو کردی و الی اخر!
از یه طرف هم نمیشه منکر شد که واقعا قسمتی از جامعه رو افرادی تشکیل دادن که از نظر فرهنگی در سطح پایینی قرار دارند!
واقعا نمیدونم باید چی کار کرد؟
این تفاوت فرهنگی خواست اون ها نبوده مشخصا!
چیزیه که جبرا براشون ایجاد شده و شاید مسببش امثال من باشیم!
اما حالا که هست باید چی کارش کرد؟
ایا فقط باید بگیم چون فرهنگشون با فرهنگ ما نمیخونه ازشون دوری کنیم؟ سعی کنیم بینشون نباشیم؟
پس سیره ی پیامبر چی میشه؟!
واقعا نمیدونم باید چه واکنشی تو همچین محیط هایی نشون بدم!
-------------------
اونجا خانم هایی رو دیدم که شید وضعیت حجابشون اصلا مناسب نبود!
یا چادر سرشون نبود و وضع ناجور
یا چادر سرشون بود اما به اجبار و موهای بیرون و ارایش غلیظ و...
بالاخره این ادم ها حق زندگی دارن.
نمیتونیم بگیم نباید تو جامعه باشن، نباید زیارت برن نباید فلان کار رو بکنن!
این اصلا دست ما نیست!
ارمان شهر هم که نداریم که بخوایم بریم اونجا تا همه چیز خوب و خوش باشه!
اصلا خود منم کلی مشکلات دارم!
اما نمیدونم کی میخوام یاد بگیرم که فقط اون ادمایی که چادرشون با کلاسه و مدل رو گرفتنشون شبیه منه ادم نیستن!
همه ی کسایی که میبینم ادمن!
بالاخره همه شون مسلمانن!
نمیدونم کی میخوام یاد بگیرم که ظاهر ادم ها ملاک خوب بودنشون نیست!
نمیدونم کی میخوام یاد بگیرم که باید با همه ی ادم ها کنار اومد!
هر مدلیشون که باشه!
*************************************
اگر از این افکار نجاتم بدین ممنون میشم!
****************
خدایا به امید تو...!
