شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
پیوندها

۲۰۶ مطلب با موضوع «شمیم مهدی» ثبت شده است

به نام خدا

سلام

****************************

حرف الانم حرف من نیست!

صحبتای پدرمه!

صحبت که نه درساییه که بهم میدن!

خدا حفظشون کنه برام، برامون!

------------------------------

خدا توی یکی از ایات قران میگه

دوتا چیز قوم رو از عذاب نجات میده!

اول حضور پیامبر -صلی الله علیه و اله و سلم-

دوم ذکر استغفر الله ربی و اتوب الیه

.....

پدرم میگن

وقتی حضور پیامبر اکرم برکت میاره و باعث میشه عذاب دور بشه، حضور ادم های خوب و اولیای خدا هم تا حدی عذاب رو دور میکنه و برکت میاره!

ادما مثل دستگاه وایلس تا یه محدوده ای سیگنال دارن!

مثلن تا سر کوچه!

تا دو تا کوچه اونور تر و...!

حالا ادمای خوبم همین جورن!

هر چی خوب تر محدوده ی برکت رسانیشون بیشتر!

پدرم گفتن اگه ما خوب باشیم ان شاءالله تا حدودی حداقل تا سر کوچه مون واسه ادما برکت بوجود میاد!

-----------------------

حالا یه چیزی رو هم من اضافه کنم.

بر اساس صحبت پدرم میگم این رو!

وجود امام هم قطعا برکت میاره و عذاب رو دور میکنه!

درسته امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- از دید ما پنهان هستن ولی داریم تو روایات 

که بین مردم اند رفت و امد میکنن اما ما ایشون رو نمیشناسیم!

قطعا و حتما خیلی از عذاب ها به برکت وجود اقا از ما برداشته میشه!

وجودشون که جای خود

اقا حتما دعا میکنن واسه همه مون!

کاش لایق باشیم!!

*****************************************************************

یه چیز دیگه رو هم اینجا واسه خودم یاداوری میکنم هرچند خیلی مربوط به این بحث نیست!

خدارو باید شکر کنم و شکر کنیم به خاطر این که توی خانواده ای به دنیا اومدیم که مذهبی هستن!

واقعا باید قدر بدونیم که تو خانواده ای تربیت شدیم که اسم خدا و پیامبران و ائمه ی اطهار بر زبان اعضاش بوده!

خدایا بابت همه ی نعماتت شکر!

---------------------------

خدایا به امید تو..!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۲ ، ۰۲:۱۷

به نام خدا

سلام

*****************************************

هشت راهکار برای داشتن زندگی خوش از حکمت 118 نهج البلاغه ی مرحوم فیض الاسلام فراز دوم؛

1) نفس انسان رام حق باشد. ذلیل حق باشد. ذلیل یعنی رام و تحت تسخیر. خودمان را به خدا بسپاریم تا حق تعالی انواع کمالات را در نفس ما جریان بدهد.

2) کسبمان طیب باشد. نمی گویند حلال باشد می گویند طیب باشد! طیب یعنی کاری که می کنم ازش لذت ببرم؛ لذت حقیقی. در قران داریم که برای انجام عمل صالح چیز طیب باید به ما برسد. حلال بودن جزو واجبات است اما طیب بودن یعنی در درونت با انجام ان کار لذت ببری، خوشت بیاید.

3) باطنمان را اصلاح کنیم. نیت بد نسبت به کسی نداشته باشیم. کدورت نسبت به کسی نداشته باشیم.

4) خوش اخلاق باشیم.

5) زیاده ها را خرج کنیم، نگه نداریم. خرج کردن با ول خرجی فرق دارد. ول خرجی نه! زیاده ی مالمان را انفاق کنیم. نیازمندی های دیگران را تامین کنیم. حبس و نگه داشتن مال دلتنگی می آورد.

6) زیاده ها را از کلام نگه داریم. یعنی زیاده گویی در کلام نداشته باشیم. توضیحات اضافه گاهی به افراد صدمه وارد می کند.

7) از مردم شرمان را دور کنیم. به مردم شر نرسانیم. سعی کنیم آسیبی از ما به ادم های دیگر وارد نشود. هیچ صدمه ای! شر یعنی نبود خیر. کمالات انسان ها توسط ما از بین نرود. 

8) سنت پیامبر -صلی الله علیه و اله و سلم- ما را توسعه دهد. سنت یعنی روش زندگی ایشان. کارهای زندگیمان براساس سنت پیامبر اکرم -صلی الله علیه و اله و سلم- باشد. اجرای سنت برایمان سخت نباشد. به بدعتی نسبت داده نشود. یعنی بدعت گذاری دینی نداشته باشیم. 


*************************************

خدایا کمکمون کن تا عامل به سخنان اهل بیت -علیهم السلام- باشیم که قطعا سخن و منش آن ها راه را برای رسیدن به تو برایمان هموار میکند!

-----------------

خدایا به امید تو..!

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۲ ، ۲۲:۲۷

به نام خدا

سلام

*************************************************

توی این پست، به نظر من باور و اطمینان مترادف همدیگه هستن.

ما وقتی به اطرافیانمون اطمینان نداشته باشیم یعنی از ته دلمون بهشون مطمئن نباشیم

ممکنه در ظاهر بگیم قبولش داریم در باطن هم مقداری این مقبولیت وجود داشته باشه،

ولی این مطمئن نبودن باعث میشه یه جایی دیگه مقبولیت از دست بره!

حالا اطرافیان ما در مرتبه ی پایین قرار دارن.

مرتبه ی بالاتر مربوط میشه به اولیای خدا

مرتبه ی بالاترش معصومین

و در عالی ترین جایگاه خداوند تبارک و تعالی.

من، میگم خدارو قبول دارم. شهادتین رو گفتم. مسلمان هستم

ولی ته دلم مطمئن نیستم که ایا خدا واقعا به حرفایی که زده عمل میکنه یا نه.

باور قلبی ندارم.

و الا در ظاهر و در ذهنیت خودم میدونم که خدا هر چیز بگه عمل میکنه.

این باور قلبی نداشتن من، باعث میشه یه جایی، وقتی خیلی تحت فشار قرار میگیرم

عامیانه اش میشه با خدا قهر کنم یا نهایتش به جایی برسم که حتی کفر بگم یا مشرک بشم!

پس باید این باور قلبیمون رو اصلاح کنیم!

****************************************

خدایا به امید تو..!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۲ ، ۱۷:۵۸

به نام خدا

سلام

********************************************

طبق اون سوالاتی که پرسیده بودما چند نفر از دوستان لطف کردن بهم و پاسخ دادن

و یه سری فکرایی که خودم کردم حالا جمع بندیش رو مینویسم.

اگه ایرادی داشت بگید اصلاح کنم!

---------------------------------------------------

بر اساس این که زندگی رو چه چیزی تعریف کنیم

از نظر من دو دسته زندگی میشه تشکیل داد.

زندگی الهی

زندگی غیر الهی یا به عبارتی شیطانی!

بر اساس این که ما محور و هدف و مقصود زندگیمون رو چه کسی مشخص کنیم مسیر زندگیمون هم مشخص میشه.

خدا، برای ما اختیار قرار داده تا هدف رو مشخص کنیم.

اما در این که زندگی بعد از مشخص کردن هدف چجوری پیش میره به نظر من کاملا جبره!

یعنی شما اگر گفتی من راه خداوند یکتارو پیش میگیرم پس جبرا مسیر الهی رو طی میکنی مگر این که در وسط مسیر خودت به اختیار خودت راهت رو عوض کنی!

حالا در اولین لحظه ای که ما خدارو به عنوان مقصود زندگی انتخاب کنیم زندگی الهیمون اغاز میشه!

جزو جبریات زندگی اینه که زندگی با سختیه!

یعنی شما به هیچ صورتی نمیتونی بگی من در این دنیا با اسودگی تمام زندگی میکنم؛ فرقی هم نمیکنه خدارو انتخاب کرده باشی یا غیر خدارو!

این که چقدر از زندگیت لذت ببری و خوشنود باشی هم به نظر من بر میگرده به درجه ی ایمان.

یعنی هر چه فرد مراتب بیشتری رو از مقامات طی کرده باشه میزان رضایتش بیشتره! چون بیشتر خودش رو به خدا نزدیک میبینه و سختی ها و مشکلات رو هم امتحاناتی از سوی خدا میدونه!

در زندگی الهی شما میدونی که اگر این دنیا خیلی بهت سخت بگذره، اما در اخرت اسودگی خاطر داری و این برای یک انسان الهی کافیه!

بالاترین مرتبه ی این زندگی الهی میشود نفس مطمئنه که راضیة مرضیه است!

و انسان موفق را هم میتوان این چنین انسانی معرفی کرد.

البته این رو باید توجه داشت انسان توانایی بالقوه برای رسیدن به این جایگاه رو داره اما بالاخره خداوند هیچ وقت به انسان سخت گیری نمیکند. ما در دینمون داریم که در حد توانتون اعمال رو انجام بدین نه به صورتی که به مشقت بیوفتین!

اما انسانی که مسیر غیر الهی رو پیش بگیره امکان داره که در این دنیا به ظاهر خیلی بهش خوش بگذره اما در باطن قطعا تحت فشاره. و نهایتا در اخرت جایگاهش در جهنمه!

*********************************

خدایا کمکمون کن

تا راه تو رو پیش بگیریم

و برای رسیدن به تو گام برداریم.

و زندگی الهی داشته باشیم.

***********

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۲ ، ۲۳:۵۵

به نام خدا

سلام

************************************

یه داستانی رو پدرم چند بار برام تعریف کردن 

گفتنش خالی از لطف نیست!

-----------------------------------------

یه اقایی بچه نداشته!

میاد پیش میرزا جواد اقای تهرانی

بهشون میگه شما نذر کنین که خدا به من بچه بده!

ایشون میگن باشه من نذر کردم!

یه سال بعد

میاد شیرینی میاره

میگه خدا نذر شما رو پذیرفت و الان من صاحب بچه شدم

حالا هم نذرتون هر چی بوده بگید تا من تقدیم کنم!

میرزا جواد اقا سرشون رو میندازن پایین!

بعد از چند لحظه میگن ادا شد!

میگه وا مگه میشه؟!

میگن من یک صلوات نذر کرده بودم!

ادا شد!

----------------------------------------------------------

حالا از این قضیه دو تا نتیجه میشه گرفت!

اولا ایمان 

ثانیا مقام صلوات!

*************************

خدایا به امید تو...!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۴:۰۵

به نام خدا

سلام

************************************************

واسه گفتن از دعای ابوحمزه مقدمه چینی لازم نیست!

فقط یه قسمت رو میذارم. 

بقیه اش با خودتون!

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

اَلحَمدُلِلّهِ الذی تَحَبَّبَ اِلَیَّ وَ هُوَ غَنِیٌّ عَنّی

حمد و ثنا مخصوص آن خدایی است که اعلام محبت و دوستی به من می کند در حالی که هیچ نیازی به دوستی من ندارد.

خدا، خدای واحد است. خدای صمد است! وجود کامل است!

نیازی به دوستی من انسان ندارد!

اما از ابتدا من بشر را دوست داشته است!

اصلا چون دوستم داشته مرا آفریده!

وقتی مرا دوست دارد، به همه ی ملائک اعلام میکند که من این بنده ام را دوست دارم پس شما هم باید او را دوست بدارید.

در حالی که هیــچ نیازی به دوستی ما ندارد!

خدا چون دوست است عیوبم را اظهار نمی کند!

چون دوست من است کم مرا زیاد حساب می کند!

چون دوست من است عیب هایم را پنهانی به خودم می گوید!

محبت خدا نسبت به بنده طوری است که آخرش بنده میشود مثل خدا!

حقانی می شود!

شبیه خدا می شود!

صفات خدا عینا به او نیز منتقل می شود!

در این دعا امام می فرمایند خدا عاشق است و بنده معشوق!

عاشق کارش ناز کشیدن است و معشوق ناز کردن!

خدا ناز ما را می کشد!

دیر بیاییم، کم بیاییم. 

درست به حرف هایش عمل نکنیم!

باز هم دوستمان دارد!

نماز های مرا می بیند باز میگوید اشکال نداره، تو بیا!

عاشق همیشه برای معشوقش هدیه ای داره!

هیچ وقت دست خالی پیش معشوق نمیاد!

خدا هم با همه ی بدی های من بنده

باز هم همیشه به من لطف میکنه!

همیشه به من نعمت میده!

همیشه منو دوست داره!

حتی اگر من توجهی به او نکنم!

------------------------------------------

امام سجاد -علیه السلام- 

توی این دعا عجیب با دل ادم بازی میکنن!

چیزایی گفتن که ادم شاید حتی یک بار هم بهشون دقت نکرده باشه!

هر چند این منم که اولین باره دارم دعای ابوحمزه می خونم الحمدلله همه ی دوستان توفیقاتشون زیاده!

+از اینجا بشنوید

****************************************************

خدایا

ادم این دعا رو که میخونه!

شرمنده میشه!

تو با تمام عظمتت، دوست من باشی؟!

اصلا ادم طاقت نمیاره!

-------------------------

گفتن ماه رمضان که ماه مهمانی توست،

ماهی است که تو دوستان خودت رو دعوت کردی!

خدایا

چه لطف بزرگی است به ما!

هر چقدر هم که بندگی کنیم 

توان جبران یک نعمت خیلی کوچک تو رو نداریم!

یک گوشه ی الطاف تو رو نمیتونیم جبران کنیم!

عجب خدایی هستی!

---------------------------------

مولای یا مولای

انت المولی و اناالعبد

و هل یرحم العبد الا المولی...

++ از اینجا بشنوید!

******************************

خدایا به امید تو..!


×××××××××××××××××××××××××××××××××××××

پ.ن: 

تو ماه مبارک رمضان

توی دعاهاتون

اگه یادتون بود،

مارو هم دعا کنید!

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۱۹:۱۲

به نام خدا

سلام

***********************************

تابستون هیچ ضرری نداشته باشه، یه ضرر اساسی واسه ما داره! اونم این که سوادمون نم میکشه و رومون نمیشه کلماتو فارسی بنویسیم نکنه که یه وقت غلط املایی داشته باشیم (جریان عنوان پستمه!) :دی

-------------------

و اما حرفایی که میخواستم بزنم!

ادم در یه سری موارد معنوی و حالا در مواردی مادی به موقعیت دیگران که نگاه میکنه به حالشون غبطه میخوره!

حال و روز معنوی ادم ها که جای خود!

حالا ما به چیزای کوچیک هم غبطه میخوریم!

مثلا...

نوشتن های دوستان!

هی میرم وبلاگای دوستان رو میخونم بعد هی دلم نوشتنای اونجوری میخواد!

خو نمیتونم بنویسم!

هعی

...

*********************************

روز اخر شعبانه!

واسه این جوری گذر عمر دیگه فکر کنم باید حسرت بخورم! هر چند که حسرت خوب نیست نه خودش خوبه نه کلمه اش خوبه! همش بار منفیه!

چقدر زود همه چی میگذره!

چقدر زود!

-------------------------------------------

نکنه روز اخر عمرم هم بگم وااااااااااای تموم شد!

هیچ کاری نکردم!

اون وقته که فکر کنم میشیم مصداق خسر الدنیا...

کاش خسر الاخره نباشم!

-------------

دلم تنگ شده واسه دعای سحر

با صدای اقای فرهمند!

امروز همش منتظر دعای سحر بودم!

ولی هنوز ماه رمضان نشده!

...

-----------------------

خدایا

من که کلا خلوص تو کارم نیست!

تو خودت یه کاری برام بکن!

اون از نمازها..

این از روزه ها...

...

**********************************************

اللهم..

رب شهر رمضان...

------

خدایا رمضان بدون اقا..

باز هم..

غریب باشیم!

صاحبمان که نباشد 

رمضانمان هم رمضان نمیشود!

پس کی؟

پس کی این انتظار تمام میشود؟!

---------------

اللهم عجل لولیک الفرج

----------------------------------------------

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا!

*****************

خدایا به امید تو..!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۰۶:۱۰

به نام خدا

سلام

***************************************

این زبان ادما

عجیب کار دست همه مون میده!

بی خود نیست تو ادبیاتمون و فرهنگمون کلی ضرب المثل و داستان و تمثیل و غیره در موردش داریم!

-------------------------

یعنی خیلی حرفارو میزنیم بعد فکر میکنیم خب حالا ایرادی هم اگه داشته باشه مایه اش یه حلالیته دیگه!

بابا کاش یه ذره بیشتر در مورد حرفایی که میخوایم بزنیم فکر میکردیم!

بعضی حرفامونو باعث میشه شخصیت یه ادم خورد بشه!

مگه فقط حرف زدن های ما یه پیامد داره؟!

نه

ادم یه حرفی که میزنه تا کلی وقت میچرخه!

به هر صورتی!

مثلا من یه پست میزنم نظر شخصیم رو میگم! اگه این نظر درست باشه که هیچ اما اگه غلط باشه چند نفر دیگه رو هم منحرف میکنه بعدم هی میچرخه و میچرخه و هر کسی با اون حرف من منحرف شده باشه گناهش به گردن منه!

با اعصاب یه نفر بازی میکنیم!

ناراحتش میکنیم!

باعث میشیم از کلی از فعالیتاش دست بکشه!

بعدم میریم میگیم اقا حلال کن ببخشید منظوری نداشتم! به همین راحتی؟!

چقدر اون ادم باید بزرگوار باشه که ببخشه! اونم از ته دل! حالا ته دلم نه ولی زبانی بگه باشه بخشیدم!

******************************************************

خدایا

کمکمون کن درست از زبانمون استفاده کنیم!

این زبان امانته! این نعمتیه که تو دادی!

کمک کن جوری باهاش کار کنیم که گناه نباشه!

خدایا کمک کن از همه ی گناهان علی الخصوص گناهان زبان دور باشیم!

--------------------------------

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا!

*********************

خدایا به امید تو..!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۲ ، ۰۵:۲۴

به نام خدا

سلام

**********************************

بر اساس حکمت 41 نهج البلاغه مرحوم فیض الاسلام :

امیرالمومنین علی -علیه السلام- برای داشتن زندگی خوش و حیات طیبه چهار راهکار بهمون معرفی میکنن که به شرح زیر است؛

اول - توجه داشتن به قیامت و این که همه ی ما به سوی حق بازمیگردیم و روزی نزد خدا حاضر می شویم.

دوم - در محضر خدا کار کنیم. تلاش کنیم و بدانیم که خدا همه ی کارهای ما را حساب میکند. چیزی از دید او مخفی نمی ماند. نیت ها و کارهای جسمانیمان حساب می شود. کاری را انجام دهیم که به چشم خدا بیاید نه به چشم خلق خدا.

سوم - به مادیات در حد کفایت قانع باشیم. 

چهارم - از خدا بابت مقدراتی که برایمان کرده راضی باشیم. خیلی از اموری که نصیب ما شده ابدا به خواست ما نیست. به انچه داده شده راضی باشیم. بدانیم هر کاری که خدا خواسته مصلحت ماست. پسند خدا را بپسندیم!

***********************

اول از همه این حکمت باید یاد خودم باشه!

--------

خدایا کمکمون کن بتونیم اونجوری که تو میخوای و اهل بیت -علیهم السلام- راهنماییمون کردن زندگی کنیم!

۱۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۲ ، ۱۴:۰۶

به نام خدا

سلام

************************************************

کربلا-بین الحرمین

------

تصویر که توضیح نمیخواد!

....

دل ادم یهو میگیره!

یهو تنگ میشه!

یهو میشکنه!

تا حالاش در خیلی موارد دست خودم نبوده!

.....

دلم تنگ شده واسه همین بین الحرمین که تو عکسه!

واسه بین الحرمینی که سقف نداشته باشه!

دلم تنگ شده واسه صحن حرم اما اون صحنی که سقف نداشته باشه و گنبد پیدا باشه!

--------

البته ها 

مشکل از منه که جای این که موقعیت رو درک کنم و به امام توجه کنم

حواسم به در و دیوار و گنبد و بارگاهه!

اما خب

اونجوری قشنگ تر بود به نظرم!

وقتی سقف اسمون باشه...!

یکی از دلایلی که توی صحن نجف بهم خوش میگذشت سقف نداشتنش بود!

مخصوصا شبا!

وقتی توی صحن خودمون بودیم و خودمون!

باد میومد و چادرمو با خودش این طرف و اون طرف میبرد!

منم میشستم جلوی ایوان و مینوشتم!

هعی!

چه قدر زود سه ماه گذشت!

سه ماه...!!

یعنی میشه یه بار دیگه ببینم؟!

***********************************

الان باز ایراد میگیرن که تو این همه رفتی بسه دیگه!

باور کنین

همیشه دعا میکنم همه ی ارزومندان برن!

به زودی زود ان شاءالله!

اما ادم وقتی پاش به اونجا میرسه دست خودش نیست!

یه بار رفتن باعث میشه ادم دلشو اونجا بذاره و برگرده!

اونوقت همش منتظره که شاید یه بار دیگه...!

نرفتن درد داره اما رفتن و دوری دردش بیشتره!

**********************

خدایا به امید تو..!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۲ ، ۰۸:۰۳