شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
پیوندها

به نام خدا

سلام

***************************

تذکر به انواع نعمت ها

--------------------------------

وَ عَفَتِ الْعَوَاصِفُ آثَارَهُ ، وَ مَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُ ، وَ صَارَتِ الْأَجْسَادُ شَحِبَةً بَعْدَ بَضَّتِهَا ، وَ الْعِظَامُ نَخِرَةً بَعْدَ قُوَّتِهَا ، وَ الْأَرْوَاحُ مُرْتَهَنَةً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَا مُوقِنَةً بِغَیْبِ أَنْبَائِهَا .

و بادهای طوفانی آثار او را از بین برد و تعاقب روز و شب نشانه ها و نمودهای بارز او را محو ساخت. و بدن ها پس از شادابی و طراوتی که داشتند متلاشی و نابود شدند و استخوان ها قوت خود را از دست داند و پوسیدند و ارواح در گرو بارهای سنگین به بقاء خود ادامه دادند، در حالی که به اخبار غیبی خود یقین دارند.

لَا تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا ، وَ لَا تُسْتَعْتَبُ مِنْ سَیِّئِ زَلَلِهَا !

دیگر از آن ارواح افزایش اعمال صالحه خواسته نمی شود و مهلتی به آن ارواح داده نمی شود تا از زشتی لغزش هایی که مرتکب شده اند، پوزش بخواهند و رضای حق را به التماس بجویند.

أَ وَ لَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَ الْآبَاءَ ، وَ إِخْوَانَهُمْ وَ الْأَقْرِبَاءَ ؟ تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ ، وَ تَرْکَبُونَ قِدَّتَهُمْ ، وَ تَطَئُونَ جَادَّتَهُمْ ؟!

آیا شما زندگان، فرزندان و پدران و برادران و خویشان آن در خاک رفتگان نیستید که از مثال های رفتار آنان پیروی می کنید و بر مسیر آنان سوار می شوید و در جاده ای که آن ها پیش گرفته بودند، قدم بر می دارید؟!

فَالْقُلُوبُ قَاسِیَةٌ عَنْ حَظِّهَا ، لَاهِیَةٌ عَنْ رُشْدِهَا ، سَالِکَةٌ فِی غَیْرِ مِضْمَارِهَا ! کَأَنَّ الْمَعْنِیَّ سِوَاهَا ، وَ کَأَنَّ الرُّشْدَ فِی إِحْرَازِ دُنْیَاهَا .

پس دل های شما را قساوت گرفته و آن ها را از برخورداری از حظ و نصیبی که (در این زندگانی باید به دست بیاورند) محروم ساخته و از رشدی که شایسته ی آن دل ها بوده است، برگردانده و به لهو و لعب مشغولشان نموده اید. دل های شما راهی را پیش گرفته اند که میدان حرکت اصلی آن ها نیست. گویی غیر از رشد و کمال برای آن دل ها در این زندگانی هدف گیری شده است و گویی رشد این دل ها در به دست آوردن خواسته های دنیوی آن هاست.

 

*******************************

خلاصه: در ادامه ی بخش قبل در این قسمت حضرت، پس مرگ را توصیف می کنند که جسم خاکی بر اثر پدیده های طبیعی از بین می رود و چیزی از آن باقی نمی ماند. پس مرگ، ارواح مردگان دیگر اجازه ی انجام هیچ کاری اعم از خوب یا بد را ندارند و توانایی توبه و بر طرف کردن زشتی ها و گناهان از آنان صلب می شود. 

حضرت امیر -علیه السلام- به  آن مردمی که راه اشتباه پیشینیان خویش را طی می کنند هشدار می دهند که آیا از آنان درس نمی گیرید و آیا شما خویشان آن مردگان نیستید؟ به آن ها می گویند که دل هایشان دچار قساوت شده و نمی توانند آن چه را که شایسته است دریابند و از رشد و کمال معنوی بی بهرته اند. و بیان می کنند که انگار رشد این ها در رسیدن به خواسته های دنیوی است.

*****************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۲ ، ۲۰:۳۱

به نام خدا

سلام

*********************************

هر چیزی یه حدی داره

گیرم ادم گناه میکنه در ملا عام که نباید اظهار کنه

اصلا باشه تو دوست داری گناه کنی گناه کن

به من چه

فقط هر کار دوست داری بکنی پیش خودت انجام بده نه صاف بیای جلو چشم همه انجام بدی

باکیتم نباشه که طرف مقابل چند سالشه چه نسبتی باهات داره

هر کسی یه شان منزلتی داره اخه!!

--------------------------------

تو خیابون کم میبینیم، تو تالار و محیطایی هم که قبلا به خاطر مذهبی بودنش و خوب بودنش اومده بودیم هم باید ببینیم!!

عجب بساطیه ها!!!

*************************

وسیله میبری، ببر!

میخوای ازش استفاده کنی، استفاده کن!

ولی حداقل یه ذره پیش خودت فکر کن شاید صاحابش لازم داشته باشه!

وقتی احساس کردی لازم داره برش گردون! نه که پیشنهاد بدی این یکی رو هم میبرم درستش کنم!!

********************

جدا شاعر خیلی قشنگ گفته که:

عجب صبری خدا دارد...!

واقعا اگه قرار بود من روی ادما نظارت داشته باشم در دم همشون رو نابود میکردم

اخرشم خودمو از بین میبردم!!

**********************

همه میرن 

یه روزی هم من میرم

بعضی وقتا فکر میکنم ادم هر چی سنش کمتر باشه رفتنش راحت تره

اقلش اینه کمتر گناه کرده

راحت تر به حسابش رسیدگی میشه!!

********************************

وقتی زندگیت وابسته به همین چیزای دیجیتالی باشه 

معلومه که اعصابتم میشه مثل اونا

هر دیقه یه جوری بهم میریزه

میشه مثل یاهو که هر وقت دلش میخواد باز نمیشه

میشه مثل سرعت لپ تاپ که باید به زور و ضرت دو ساعت سرش بشینی تا یه صفحه رو بالا بیاره!! تازه اونم اگه بیاره!!

میشه مثل تاچ گوشیت که هر وقت دلش بخواد کار میکنه. باید صد بار روش کلیک کنی بلکه فرجی شد!

میشه مثل الان من که از شدت عصبانیت و اعصاب خوردی دندونام درد گرفته!!!

***********************

این همه پرت و پلا گفتم یه حرف خوبم بخونین:

خداوندا به حق هشت و چارت

ز ما بگذر، شتر دیدی ندیدی!

***********

خدایا به امید تو..!!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۵

به نام خدا

سلام

*******************************

تذکر به انواع نعمت ها

-----------------------------------

و منها: جَعَلَ لَکُمْ أَسْمَاعاً لِتَعِیَ مَا عَنَاهَا ، وَ أَبْصَاراً لِتَجْلُوَ عَنْ عَشَاهَا ، وَ أَشْلَاءً جَامِعَةً لِأَعْضَائِهَا ، مُلَائِمَةً لِأَحْنَائِهَا فِی تَرْکِیبِ صُوَرِهَا ، وَ مُدَدِ عُمُرِهَا ، بِأَبْدَانٍ قَائِمَةٍ بِأَرْفَاقِهَا ، وَ قُلُوبٍ رَائِدَةٍ لِأَرْزَاقِهَا ، فِی مُجَلِّلَاتِ نِعَمِهِ ، وَ مُوجِبَاتِ مِنَنِهِ ، وَ حَوَاجِزِ عَافِیَتِهِ .

برای شما اولاد آدم گوش ها قرار داد، تا آنچه را که شنیدنش اهمیت دارد، بشنود، و دیدگانی قرار داد تا نابینایی هایش را بر طرف بسازد و صورت اعضاء را تنظیم فرمود تا اجزای اعضایش را تالیف نماید. و ترکیب اشکال و مدت عمر آن اعضاء با کیفیت مخصوص به خود، ملایم و هماهنگ باشد. انسان ها را با بدن هایی که با وسایل سودمند به حیات و دل هایی که جوینده ی ارزاق خود می باشد (در جریان زندگی قرار داد). (فرزندان آدم) در این دنیا در نعمت با عظمت او و عوامل احساس و موانع تندرستی غوطه ورند.

وَ قَدَّرَ لَکُمْ أَعْمَاراً سَتَرَهَا عَنْکُمْ ، وَ خَلَّفَ لَکُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِینَ قَبْلَکُمْ ، مِنْ مُسْتَمْتَعِ خَلَاقِهِمْ ، وَ مُسْتَفْسَحِ خِنَاقِهِمْ . أَرْهَقَتْهُمُ الْمَنَایَا دُونَ الْآمَالِ ، وَ شَذَّبَهُمْ عَنْهَا تَخَرُّمُ الْآجَالِ . لَمْ یَمْهَدُوا فِی سَلَامَةِ الْأَبْدَانِ ، وَ لَمْ یَعْتَبِرُوا فِی أُنُفِ الْأَوَانِ .

خداوند سبحان مقدار عمرها را مقدر فرموده و آن را از شما پوشیده است و برای شما وسایل عبرت را از آثار گذشتگان، از بهره برداری ها، از امتیازاتی که نصیبشان گشته بود و از باز بودن مهلت عمر تا مرگشان، باقی گذاشته است. (در هر حال که بودند) مرگ پیش از آن که آن گذشتگان به آرزوهای خود برسند، شتابان به سراغشان رفت و داس اجل رشته آرزوهایشان را قطع کرد. (غفلت عیش و عشرت چنان آنان را در خود برده بود که) در روزگار تندستی برای آن سرنوشت نهایی آماده نگشته و از آغاز بحبوحه ی حیات عبرت نگرفته بودند.

فَهَلْ یَنْتَظِرُ أَهْلُ بَضَاضَةِ الشَّبَابِ إِلَّا حَوَانِیَ الْهَرَمِ ؟ وَ أَهْلُ غَضَارَةِ الصِّحَّةِ إِلَّا نَوَازِلَ السَّقَمِ ؟ وَ أَهْلُ مُدَّةِ الْبَقَاءِ إِلَّا آوِنَةَ الْفَنَاءِ ؟ مَعَ قُرْبِ الزِّیَالِ [الزّوال] ، وَ أُزُوفِ الِانْتِقَالِ ، وَ عَلَزِ الْقَلَقِ ، وَ أَلَمِ الْمَضَضِ ، وَ غُصَصِ الْجَرَضِ وَ تَلَفُّتِ الِاسْتِغَاثَةِ بِنُصْرَةِ الْحَفَدَةِ وَ الْأَقْرِبَاءِ ، وَ الْأَعِزَّةِ وَ الْقُرَنَاءِ !

آیا کسانی که در قدرت و طراوت جوانی به سر می برند، انتظاری جز خمیدگی قامت را در دوران پیری می کشند؟ آیا آنان که در خوشی های صحت و عافیت غوطه ورند، جز انتظار ورود بیماری ها را دارند؟ آیا شناوران در امتداد بقاء انتظار دیگری جز لحظات فنا را می کشند؟ با نزدیک شدن زوال عمر و حرکت به دیار ابدیت با اضطراب دردناک و درد تلخ ناگواری ها و فرو دادن آب دهان با غصه و اندوه در گلو و نگریستن پناه جویانه به یاری اولاد و خویشان و آشنایان عزیز و نزدیکان همدم.

فَهَلْ دَفَعَتِ الْأَقَارِبُ ، أَوْ نَفَعَتِ النَّوَاحِبُ ، وَ قَدْ غُودِرَ فِی مَحَلَّةِ الْأَمْوَاتِ رَهِیناً ، وَ فِی ضِیقِ الْمَضْجَعِ وَحِیداً ، قَدْ هَتَکَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ ، وَ أَبْلَتِ النَّوَاهِکُ جِدَّتَهُ .

آیا آن همه یاران و نزدیکان توانستند مرگ را از آن مسافر زیر خاک تیره دفع نمایند؟! و آیا آن گریه کنندگان توانستند سودی به حال آن راهرو تنها به دیار خاموشان برسانند؟! آن مسافر غریب در محل مردگان در گرو اعمال خود رها شد و در تنگنای خوابگاه تیره و تار تنها سر به خاک نهاد. حشرات زیرزمینی غذای لذیذی از پوست او دریافتند و پاره پاره اش کردند و طراوت بدن او را عوامل محو کننده پوساندند.

***************************

خلاصه: حضرت ابتدا درباره ی افرینش اعضای بدن صحبت میکنند. ایشان درباره ی افرینش گوش میفرمایند افریده شده برای شنیدن نکات مهم و ارزشمند و چشم افریده شده برای از بین رفتن نابینایی و اعضای بدن به صورت هماهنگ و منظم افریده شده و همه مدت عمر مشخصی دارند.

بعد از آن بیان می کنند که تاریخ گذشتگان درس عبرتی است برای ما تا بدانیم آن ها هم با هر مقدار طول عمر روزی مرده اند و پیش از آن که به تمام ارزوهایشان برسند این دار فانی را وداع گفته اند.

پس از آن با چند سوال ما را به تفکر وامیدارند که همه ی جوانان روزی پیر و فرتوت میشوند و بالاخره روزی سلامتی از ما گرفته شده و بیماری ها جای آن را می گیرند. و وقتی مرگ فرا برسد هیچ یک از نزدیکان و دوستان و هم نشینان دنیایی کاری برای فرد نمی توانند انجام دهند.

همه ی آن هایی که پس از مرگ فرد برای او گریه میکنند او را از اتفاقات قبر و پس از مرگ نمی توانند رها کنند و سر انجام همه خانه ی تنگ و تاریکی است که حشرات و جانوران در انجا انتظار ما را می کشند.

*****************

خدایا به امید تو...!

۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۲ ، ۱۴:۴۶

به نام خدا

سلام

**************************

و حالا 

امروز 11 دی 1392

اولین برف زمستانی به زمین نشست.

برف اومدنش تعجبی نداره، فقط امیدوارم الودگی هوا دیگه نباشه!

دفعه ی قبل گفتن چرا عکس نذاشتین.

این دفعه عکس گرفتم که بذارم.

پرانتز: نه عکاس ماهری هستم، نه منظره ی جالبی داره پنجره ی اتاقم، نه برف آنچنان سنگینه.

برف2

برف4

برف1

**************

خدایا به امید تو...!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۲ ، ۱۱:۱۱

به نام خدا

سلام

******************************

وقتی هر سال یه روز خاص رو برای خودمون یاداوری میکنیم ، سالگرد یه اتفاق رو برای خودمون زنده میکنیم، به جهت ان است که هیچ وقت فراموشمان نشود.

اگه یه اتفاق بده، هر ساله برای خودمون تکرارش میکنیم تا یادمون باشه از چه چیزای بدی عبور کردیم. بیشتر از قبل تلاش کنیم تا دوباره چنین اتفاقی پیش نیاد.

اگه اتفاق خوبه، هر سال میگیم تا یادمون باشه خدا چه نعمت هایی نصیبمون کرده. یادمون باشه که نباید پسرفت داشته باشیم. 

یه وقت سالگرد برای ادم هایی میگیریم که رفتن و دیگه بینمون نیستن.

همه میدونیم که اونی نامش باقی میمونه که خوب زندگی کرده باشه و البته اونی هم که زندگیش خیلی بد بوده نامش میمونه اما با نفرت ادم ها همراهه.

کسی واسه ی ادم های بدنام سالگرد نمیگیره، اما ادم های خوب رو هر چند وقت یه بار یادشون میکنیم. ازشون صحبت میکنیم، خدا رحمت کندی نثارشون میکنیم. فاتحه ای میخوانیم یا اگر نه از صلواتی بهره مندشان میکنیم.

و البته که یک تلنگر است که یادمان باشد روزی ما هم خواهیم رفت و چنین اتفاقاتی برای ماهم خواهد افتاد! باید یادمان باشد که اگر خوب زندگی نکردیم پس از مرگمان هم کسی توجهی بهمان نمی کند!

****************

پی نوشت:

1) به مناسبت 9 دی که گذشت.

2) سالگرد یکی از بزرگان زندگیم. (البته فکر میکنم سالگرد به قمری بود و البته گذشته یا نگذشته رو نمیدونم فقط دیشب تو مراسم سالگرد شرکت کردم) + دوست داشتید ببینید. (فاتحه ای هم لطفا اگر سختتون نیست)

*********

خدایا به امید تو..!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۲ ، ۲۰:۲۲

به نام خدا

سلام

************************

مردم، خصوصا روستاییان، امام را از صمیم دل دوست داشتند. روزی یکی از دوستان پاسدارم، به نام راضی حمیداوی که از پاسدار های قدیمی خوزستان بود، برای من گفت:

در غرب رودخانه ی کارون، تانک های عراقی را شناسایی کردیم و موقعیت دشمن و محل استقرار تانک ها را به مقر اطلاع دادیم. قرار شد هلی کوپتری از بالای رودخانه بیاید و در ارتفاع کم روی بستر رودخانه حرکت کند و خود را به تانک های دشمن برساند و آن ها را نابود کند. دو هلی کوپتر آمدند و پس از عبور از طول رودخانه، دشمن را غافل گیر کردند و تانک ها و نفربرهای عراقی  را زدند و نابود کدند. در حین درگیری، یکی از هلی کوپتر های ما مورد هدف قرار گرفت، آتش گرفت و سقوط کرد. من و سید سعد حسینی شاهد ماجرا بودیم. تا هلی کوپتر سقوط کرد، به رودخانه زدیم و خلبان و کمک خلبان را که خوشبختانه زنده مانده بودند، از آب گرفتیم و نجات دادیم. عده ای زن و دختر برای لباس و ظرف شویی کنار رودخانه بودند و ناباورانه به سقوط هلی کوپتر نگاه می کردند. همگی ترسیدند و جیغ کشیدند و فرار کردند. سرنشینان هلی کوپتر را که نجات دادیم، به طرف زن ها رفتیم و گفتیم که آن ها را نجات داده ایم.

در میان زن ها، پیرزنی نا آرامی می کرد و گریه اش قطع نمی شد. به او گفتیم:

- ننه، خلبان را نجات دادیم. گریه نکن.

پیرزن به عربی گفت:

- من دلم برای هلی کوپتر سید می سوزد که سوخت و افتاد تو آب. سید گناه دارد. مگر سید چقدر پول دارد که بتواند این هلی کوپتر را بخرد.

منظورش از «سید»، امام خمینی بود.

کتاب پنهان زیر باران، خاطرات سردار علی ناصری / صص 53 و 54

-----------------------------------------------

شمیم نگاشت:

به واقع ایمان و اعتقاد خیلی از آدم ها که شاید در بطن خیلی ماجراها نباشند، بیشتر از آنان است که در تمام اتفاقات حضور دارند. 

آری، عشق به ولی فقیه را باید از همین زن روستایی آموخت.

پایتخت نشینی ملاک برتری نیست. کما این که می بینیم پایتخت نشین ها دچار چه معضلاتی شده اند؛ اعم از مادی و معنوی و فرهنگی و اجتماعی و... .

نه فقط ولایت فقیه را که بسیاری از پایبندی ها را باید از مردمان ساده (از دید ما) آموخت که باطنشان پاک است و روحی بزرگ دارند. 

و اصلا به بیان اسلام همه ی انسان ها یکی اند و ملاک برتریشان تقوی است که با این تعاریف همین مردمان سروران مایند.

×××××

خدایا، کمک کن تا از آنان درس بگیریم!

***************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۲:۵۲

به نام خدا

سلام

******************************

تاثیر پذیری همیشه هم خوب نیست.

فکر کن یک متن بخوانی تا چند روز حالت گرفته باشد!

فکر کن شاهد اتفاقی در خیابان باشی و تا چند هفته غذا از گلویت پایین نرود!

فکر کن خاطره ای در اعماق ذهنت سوسو بزند و تو تا چندین سال نتوانی از فکرش خارج شوی!

...

*********************

قرار بود پست متفرقه نزنم، نشد!

قرار بود دست از هجویات نوشتن بردارم نمی شود!

قرار بود یاد بگیرم سکوت کنم، نتوانستم!

قرار بود چهله ی فکر نکردن بگیرم، به خاطرش تا نیمه شب خوابم نبرد!

خیلی کارها قرار بود انجام شود و نشد!

مثل درس خواندن ها!

**************

بده که ادم یه پست بخونه داغون بشه ها...

بده ادم دو سه کلمه با کسی حرف بزنه یادش بره چی کار میخواسته بکنه...

بده که با خوندن یه کتاب درس خوندن از سر ادم بیفته...

بده ادم یه فیلم ببینه دیگه به زندگی عادی برنگرده...

...

------------------

سه نقطه گذاشتن هم بده!

ادم ها رو داغون میکنه

ولی عجیب نویسنده رو اروم میکنه!

انگار هر نقطه نشان صدها حرف نگفته اس!

*******************

خدایا به امید تو...!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۲ ، ۱۴:۰۸

به نام خدا

سلام

********************************

شنیدم کارای سخت و سنگین دوست داشتن لطافت دخترانه نداره

شنیدم شور گوش دادن لطافت دخترانه نداره

شنیدم لباس های ساده پوشیدن لطافت دخترانه نداره

شنیدم خیلی چیزا لطافت دخترانه نداره

نمیدونم لطافت دخترانه چیه.

فقط به حساب لفظ لطافت در مقابلش باید بذاریم خشانت (:دی) پسرانه

فرقش با هم چیه نمیدونم.

فقط اینو میدونم در حال حاضر لطافت پسرانه بیشتر است و خشانت دخترانه!

......

******************

خدایا به امید تو..!

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۲۱:۱۶

به نام خدا

سلام

******************

فضیلت متذکر ساختن انسان ها

-------------------

فَیَا لَهَا أَمْثَالًا صَائِبَةً ، وَ مَوَاعِظَ شَافِیَةً ، لَوْ صَادَفَتْ‏ قُلُوباً زَاکِیَةً ، وَ أَسْمَاعاً وَاعِیَةً ، وَ آرَاءً عَازِمَةً ، وَ أَلْبَاباً حَازِمَةً !

(این مطالب که گفتم) چه مثل هایی صحیح و مطابق واقع و پندهای شفا دهنده ی انحرافات و بیماری های درونی است، اگر در دل های پاک و گوش های شنوا و افکار جدی و عقول حسابگر وارد شود.

فَاتَّقُوا اللَّهَ تَقِیَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ ، وَ اقْتَرَفَ فَاعْتَرَفَ ، وَ وَجِلَ فَعَمِلَ ، وَ حَاذَرَ فَبَادَرَ ، وَ أَیْقَنَ فَأَحْسَنَ ، وَ عُبِّرَ فَاعْتَبَرَ ، وَ حُذِّرَ فَحَذِرَ .

به خدا تقوا بورزید، تقوای کسی که شنید و خشوع کرد، گناه اندوخت و اعتراف کرد، ترسید و عمل نمود، حذر کرد و به انجام اعمال نیکو مبادرت ورزید. به مقام یقین رسید و به نیکوکاری پرداخت، وسیله ی عبرت بر او عرضه شد، عبرت گرفت. برحذر داشته شد، حذر نمود.

وَ زُجِرَ فَازْدَجَرَ ، وَ أَجَابَ فَأَنَابَ ، وَ رَاجَعَ فَتَابَ ، وَ اقْتَدَى فَاحْتَذَى ، وَ أُرِیَ فَرَأَى ، فَأَسْرَعَ طَالِباً ، وَ نَجَا هَارِباً ، فَأَفَادَ ذَخِیرَةً ، وَ أَطَابَ سَرِیرَةً ، وَ عَمَّرَ مَعَاداً ، وَ اسْتَظْهَرَ زَاداً لِیَوْمِ رَحِیلِهِ وَ وَجْهِ سَبِیلِهِ ، وَ حَالِ حَاجَتِهِ ، وَ مَوْطِنِ فَاقَتِهِ ، وَ قَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ .

از پلیدی ها ممنوع شد، ممنوعیت از آن ها را پذیرفت. دعوت حق را اجابت کرد و به سوی آن بازگشت و توجه به گناهان خود نمود. یا رجوع به عقل و فرمان حق نمود و توبه کرد. از رسولان الهی پیروی کرد و به رشد یافتگان پیوست. حقیقت به او نشان داده شد و او حق را دید. در طلب کمال برشتافت و با گریز از پلیدی ها نجات یافت، پس ذخیره ای اندوخت و یاطن خود را تزکیه کرد. و معاد خود را آباد ساخت و تکیه بر زاد و توشه نمود. (این همه تکاپو و سعی صمیمانه را) برای روز کوچ از این دنیا و مقصد نهایی راه الهی که در پیش داشت و حالت نیازی (که روزی به سراغش خواهد آمد) و موقعیت احتیاج شدیدی (که در پیش رو دارد) انجام داد. همه ی اعمال صالحه را برای جایگاه ابدی خود پیشاپیش فرستاد.

فَاتَّقُوا اللَّهَ عِبَادَ اللَّهِ جَهَةَ مَا خَلَقَکُمْ لَهُ ، وَ احْذَرُوا مِنْهُ کُنْهَ مَا حَذَّرَکُمْ مِنْ نَفْسِهِ ، وَ اسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَکُمْ بِالتَّنَجُّزِ لِصِدْقِ مِیعَادِهِ ، وَ الْحَذَرِ مِنْ هَوْلِ مَعَادِهِ .

پس ای بندگان خدا، به خدا تقوا بورزید. در مسیر آن هدفی که شما را برای آن آفریده است و بر طبق همان تحذیر که درباره ی خود، متوجه شما ساخته است، از او برحذر باشید. و برای فعلیت رساندن وعده ای که به شما داده است، شایستگی کسب کنید و برای پیش آمدن هول روزی که (با مشاهده ی اعمال خود) در وعده گاه خداوندی قرار خواهید گرفت، برحذر باشید.

************************************

خلاصه: حضرت در این بخش بیان میکنند که انسانی می تواند از سخنان صحیح و مثال های واقعی پند بگیرد که دلش پاک باشد و گوش شنوا داشته باشد. 

ایشان به تقوا سفارش میکنند و ویژگی های فرد متقی را بیان میکنند؛ وی فردی خاشع، توبه کننده، نیکوکار و پیرو پیامبران الهی است. امر خدا را اطاعت می کند  و از هر چیزی که منع شده دوری میکند. خودش را برای اینده اش و سفر اخرت اماده می کند.

حضرت به ما سفارش می کنند که طوری تقوا داشته باشیم که خدا خودش خواسته است و طبق وعده های او، خودمان را اماده کنیم.

******************

خدایا به امید تو..!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۲ ، ۱۵:۳۳

به نام خدا

سلام

***************************

تنبیه مردم

---------------------------

عِبَادٌ مَخْلُوقُونَ اقْتِدَاراً ، وَ مَرْبُوبُونَ اقْتِسَاراً ، وَ مَقْبُوضُونَ احْتِضَاراً ، وَ مُضَمَّنُونَ أَجْدَاثاً ، وَ کَائِنُونَ رُفَاتاً ، وَ مَبْعُوثُونَ أَفْرَاداً ، وَ مَدِینُونَ جَزَاءً ، وَ

مُمَیَّزُونَ حِسَاباً .

انسان ها بندگانی هستند که با قدرت خداوندی پا به عرصه ی هستی نهاده و تحت اشراف ربوبی قرار گرفته اند. در حالی که فرشتگان موکل بر عبور مردم از پل مرگ در بالین آنان حاضر خواهند گشت، ارواحشان گرفته می شود و در درون گورها قرار گرفته می پوسند و تنها سر از خاک بر می آورند. آنان در برابر اعمالی که انجام داده اند، محاسبه می شوند و وضع آنان با حساب مشخص می گردد.


قَدْ أُمْهِلُوا فِی طَلَبِ الْمَخْرَجِ ، وَ هُدُوا سَبِیلَ الْمَنْهَجِ ؛ وَ عُمِّرُوا مَهَلَ الْمُسْتَعْتِبِ ، وَ کُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ الرِّیَبِ ، وَ خُلُّوا لِمِضْمَارِ الْجِیَادِ [الخیار] ، وَ رَوِیَّةِ الِارْتِیَادِ ، وَ أَنَاةِ الْمُقْتَبِسِ [المقتبین] الْمُرْتَادِ [المتقین] ، فِی مُدَّةِ الْأَجَلِ ، وَ مُضْطَرَبِ الْمَهَلِ .

به انسان ها در این دنیا برای پیدا کردن راه نجات مهلت داده شده و آنان به راه روشن ارشاد شده بودند. به آنان در این زندگانی مهلتی داده شده بود که می توانستند در آن مهلت، رضای خدا را جلب کنند تا از توبیخ او رها شوند. (خداوند سبحان به وسیله ی حجت و و برهان به حال انسان ها در این دنیا لطف فرموده بود) تا ظلمات شبهه و تردید از آنان مرتفع گشته و میدان تاخت و تاز برای سبقت در خیرات را برای آنان آماده، و تفکر برای رسیدن به بهترین مقاصد را به آنان عنایت فرموده بود. (خداوند سبحان به انسان ها) قدرت تحمل و شکیبایی جوینده ی روشنایی برای تحصیل سعادت را در مدت عمر و نوسانات مهلت ها عطا کرده است.

********************

خلاصه :

انسان تحت نظارت خدا و با اذن او به این جهان آمده. در هنگام مرگ فرشتگان روح انسان را دریافت می کنند (توفی)، پس از مرگ جسم مادی در قبر می پوسد. هر انسانی در برابر اعمالی که در این دنیا انجام داده است باید پاسخگو باشد.

این دنیا، فرصتی است که انسان خود را بیازماید و به ازمون های خدا نیز پاسخ دهد. راه درست توسط انبیا و اولیا به ادمی ارائه شده و انتخاب به دست خود اوست. برای اموختن هر چیزی سختی کشیدن لازم است که خداوند صبر در مقابل این سختی های دنیایی را به ما عطا کرده است.

**********

خدایا به امید تو..!

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۹۲ ، ۲۱:۰۷