به نام خدا
سلام
**********************
دل تنگم!
دل تنگ زندگیم!
دل تنگ خودم!
دل تنگ اسمان!
دل تنگ زمین!
دل تنگ بهشت!
دل تنگ انسان هایی که دوستشان دارم!
ستون های دلم به سختی بار این دل تنگی هارا بر شانه های خود تحمل میکنند!
صدای ناله هایشان را میشنوم!
تا کنون این همه احساس نکرده بودم که دلم تاب این دل تنگی هارا ندارد!
شاید اکنون آن ها هم دلشان تنگ شده است!
شاید دل تنگ من واقعی هستند!
نمی دانم!
فقط می دانم که دلتنگم!
همین و بس!
************************************
خدایا به امید تو.....!!!!
به نام خدا
سلام
**********************************
یه چیزایی هست ادم هیچ وقت دلش نمیخواد براش اتفاق بیوفته اما اجباره یا قسمته یا هر چیزه دیگه!
بعضی چیزارو دوست داری و دلت میخواد همیشه برات اتفاق بیوفته اما نمیشه!
حالا یکی از همین اجبارا نه یکی از همین چیزایی که دلم نمیخواسته انجام بشه ولی به خاطر خودم انجام شده برام اتفاق افتاده!
نمیخوام شکایت کنم چرا!
نه!
می خوام بگم خدا تحمل بده بهم صبر بده که تو این اتفاق کم نیارم!
اذیت نشم! جا نزنم!
کنار نکشم! کمرم خم نشه!
بید نباشم که به هر بادی بلرزم!
......
**************************************
اگر میخواهی دعایت مستجاب شود ان دعارا برای دیگران بکن!
********************************
خدایا به امید تو....!!!
به نام خدا
دلم میخواد زار بزنم کاش هیچ وقت هیچ جا دعوت نمیشدم کاش هیچ کلاسی نمیرفتم کاش هیچ ادمی حقی به گردنم نداشت کاش زندگی نمیکردم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از همه چیز بدم میاد از این کلاس مسخره که باعث شد اعصاب همه داغون بشه!
از این مهمونی که درسته همه رو خوش حال کرد اما واسه من جهنم شد!
از این زندگی..............................................
کاش نبودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از خودم بدم میاد !
کاش میشد زمان می ایستاد تا هیچ کدوم از این اتفاقا نیوفته!
هیشکی نمیفهمه من الان چه حسی دارم!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی میگم نذاشتن یعنی نذاشتن چرا فکر میکنین تقصیر من بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟
شماها نمیفهمین وقتی مامان ادم تلفنو رو ادم قطع میکنه وقتی جواب ادمو نمیده وقتی سر ادم داد میزنه چه حس بدی به ادم دست میده!!!!!!!!!!!!
دلم میخواد بمیرم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وقتی میگم اعصابم خورده هیچ کدومشون نمیفهمن میگن درسته میشه چیزی نیست!!
هیچ کدومشون از درون من خبر ندارن!!!!!
نمیتونم نفس بکشم! صدام در نمیاد!!!!!!!!!!!!!
این فقط اشکامه که رو صورتم مثل سیل میاد پایین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
و دستام که با شتاب اینارو مینویسه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
من نمیخواستم اینجوری بشههههههههههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نمیخواستم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چرا هیشکی نمیفهمه من چی میگم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
به نام خدا
سلام
***************************
حتی وقتی تمام حرفایم را که خود میدانم میزنم بازهم دلم هوای نوشتن دارد.
فاصله ی دیوار های دلم به اندازه ی دوست داشتن هایم شده است چون هر ساعت دلم برای تمام دوست داشتنی ها تنگ میشود!
**************************************
یه بغضی راه گلوم رو بسته ولی خودشو معرفی نمیکنه زجرم میده!
چهره اش دیده نمیشه! خودش رو ازم مخفی میکنه ولی بهم فشار میاره!
وقتی نیاز دارم گریه کنم چشمام پشتمو خالی میکنن!
و وقتی اصلا اصلا دوست ندارم باهاشون همراهی کنم بارون اشکه که جاری میشه!
این بار چه اتفاقی برام افتاده؟! نمیدونم
بازهم همون قطار مسافر بری نمیدانم ها!
در مقابل هر سوالی که می ایستد یک مسافر پیاده می شود!
و من می مانم و یک دنیا سوال بی جواب!
همیشه و همه جا در حال جنگم!
کشور جانم ، کشور روحم!
مبارزه میکنند اما همیشه شکست میخورند!
**************************************
شادی!!!!
مسافر چند روزه ی قلبم!
لیلی عقلم!
معشوقه ی روحم!
شاید یه روزی یه زمانی ارزوی بردل مانده بشه!
***************************************************
و باز هم حکایت همیشگی........
************************************
خدایا به امید تو......
به نام خدا
سلام
محض اطلاعتون بگم زنده ام هنوز به لطف خدا دارم نفس میکشم
فقط خیلی یواشکی میام نت دیوونه شدم!
دیگه..........
هیچی
حرفی ندارم
دعا کنین ادم شم!
خدایا به امید تو!
به نام خدا
سلام
*اینم یه عادت!عادت کردم هر روز یه پست تو وبلاگ بزنم الان با این که حرفی برای گفتن ندارم اومدم که پست بزنم ان شاءالله خدا خودش مرسونه!
این چند روزه که خونه نیستم اگر زنده بودم شنبه یا یکشنبه یه پست پربار ان شاءالله تعالی میزنم فقط دعا کنین مطلبش باشه!
**********************************************
من یه سوال دارم!
واقعا مطالب من چه جذابیتی داره؟ایا اصلا جذابیت داره؟
بعید میدونم چون اینا فقط حرفای یه ادم غیر معروفه که برا هیچ کس هم مهم نیست اما نمیدونم چرا بعضیا که از وجود این وبلاگ خبر دارن اما تا به حال بهشون اجازه ندادم وارد این محدوده بشن انقدر کنجکاوی میکنن!
خدایا خودت روشون کار کن ولکن معامله بشن!
*********************************
این روزای ماه شعبان، مارو هم دعا کنین همیشه میگم دعا کنین ادم بشم!
*************************
دیگه چیزی به ذهن مبارکم نمیرسه!!
***********************************
میگن اخر پستام نگم التماس دعا یاحق!چشم از این به بعد چیز دیگری مینویسیم!
*********************
الهی به امید تو!
به نام خدا
سلام
یکی از چیزایی که این چند روزه کشف کردم این بود که من بدون حرف زدن با ادما دق میکنم غم باد میگیرم خل میشم!
**************************************************************
همین الان هم به یه چیز دیگه رسیدم اونم اینه که درسته حرف زدن خوبه ولی نه با هرکس!
اینارو نمیگم که به کسی بربخوره یا بگه پس چون گفتی من دیگه اصلا باهات صحبت نمیکنم و.... که دوست ندارم اینجوری بشه!
اینارو میگم هم یه تصمیم باشه واسه یه شروع هم اینکه یه هشدار باشه واسه خودم!
یکی از موردایی که حرف زدن باهاشون خوب نیست یعنی نه این که بد باشه واسه من یکی خوب نیست اقایون هستن!
ادم هر کاری رو که انجام میده باید ظرفیتش رو هم داشته باشه و من احساس میکنم طبق همون عادتی که تو پست قبلی گفتم این ظرفیت رو از دست دادم!یه پرنده ای بود که پروازش دادم و خودم نفهمیدم!
حالا هم از همین الان شروع میکنم و سعی میکنم مقدار صحبت کردنم رو با اقیون کم کنم و خوش حال میشم که اونا هم خودشون کمک کنن!
************************************************
امیدوارم کسی ناراحت نشه!
*********************************
التماس دعا
یاعلی
به نام خدا
سلام
**********************************
عادت.یکی از مهم ترین ویژگی های بنی بشر!
گاهی مثبت،گاهی منفی!
اگه عادت نبود شاید نمیتونستیم زنده باشیم!
عادت به مشکلات!عادت به تکراری بودن همه چی!
عادت به خودمون!به ادما!
گاهی هم عادت به گناه!! بده میدونم اما با عادت میکنیم برامون عادی میشه!
بعضی عادتا حتی اگه خوب باشه ضربه میزنه ! میکشه این انسان خاکی رو!
کاش یاد میگرفتیم عادتامونو طبقه بندی کنیم! کاش یاد میگرفتیم کنترلشون کنیم !
کاش دست خودمون بود!
کاش....
*************************************
التماس دعای فرج
یا حق
×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××××
مضاف:
حتی من هم به این بدعادتی ها عادت کرده ام!
شاید حوصله سر رفتن هم یک عادت باشد!
به نام خدا
سلام
این دومین پستیه که به اسم شهید علم الهدی مینویسم!
قبلیه معرفی سه تا کتابی بود که از پریروز تا حالا خوندم و اخریش همین یکی دو ساعت پیش تموم شد!
عالی بود!از همه نظر!
یعنی چون در مورد یک شهید و دوستان شهید و شهدا و جبهه بود قشنگ بود، چون خدایی بود قشنگ بود، چون معنوی بود قشنگ بود!
الان که اینجا نشستم دلم نمیاد پاشم وگرنه از دیشب ساعت 7 تا حالا چیزی نخوردم ، یکی دوساعت دیگه هم باید از در خونه برم بیرون چون کلاس دارم اولین کلاس تو تابستون البته به استثنای کلاسای روزانه ای که خدا برام میذاره!منظورم کلاس ... نمیدونم اصلا به من چه!
ادم وقتی یه نفر رو میشناسه ناخوداگاه احساسش به اون شخص عوض میشه من همین جوری شهدا رو دوست دارم ولی وقتی کتابارو خوندم یه احساس دوست داشتن به احساسات درونیم اضافه شد!
شهید علم الهدی رو دوست دارم! شهید سید حسین علم الهدی فرمانده سپاه هویزه!
شاید چون سید هستن علاقه ام بیشتر شده نمیدونم! ولی از افکارشون منششون همه چیزشون خوشم اومده! شاید تمام عکساشون رو چسبوندم به دیوار اتاقم!
آقا سید حسین ! دعام کنین منم بتونم مثل شما بشم!
به نام خدا
سلام
******************************
امروز نمیدونم چرا ولی اصلا اعصاب ندارم یعنی داشتم ولی الان ندارم!
دلم گرفته!
کمبود معنویت پیدا کردم!
چشام منتظرن!منتظر یه موقعیت!که یهو مثل ابر بهار اشک بریزن!
***************************************
دیشب و امروز دو تا کتاب از شهید سید حسین علم الهدی خوندم!
خیلی خوشم اومد! خیلی!
حالا احساس میکنم یکی رو احتیاج دارم مثل شهید علم الهدی!
یه چیز دوحم کم شده که فکر کنم معنویته!
****************************
کاش میتونستم و بودم پیش ایشون تا باهام حرف بزنن!
شاید دلم سر عقل میومد و دست از لجبازی بر میداشت!
*************
خدایا دیگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم میخوام فریاد بزنم زار بزنم!!!!
کاش جایی بود!!!
*******************
یاعلی
