شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پربیننده ترین مطالب
پیوندها

به نام خدا

سلام

***************************************

الان ساعت 5:50 دقیقه ی صبح روز سه شنبه 24 تیر 93 مصادف با 17 رمضان المبارک

و من به جای این که مثل هر روز در خوابی عمیق به سر ببرم از فرط خستگی، نشستم اینجا و می نویسم.

چیزی رو که بیانش سخته

تو دو روز گذشته دو کتاب تموم کردم که هر کدوم باید خیلی زودتر از این ها به پایان میرسید و اما فرصت نشد و توفیق نداشتم و...

و امروز کتاب جدیدی شروع کردم که تصورم ازش چیز دیگری بود و حالا چیز دیگری می خونم.

سه گانه ای برای یگانه، محمدرضا بایرامی

انتشارات نیستان

****************************

باورش برای دیگران شاید سخت باشه 

که بگم من با خوندن هر خط از یه کتاب سرشار از انرژی میشم.

اصلا لذتی داره کتاب خوندن که با هیچ چیزی نمیشه عوض کرد.

این لذت هم فقط مربوط به کتاب داستان یا کتاب شعر نمیشه هر کتابی. (البته به جز کتاب های زرد که هیچ چیز مفیدی نداره!)

باور کنید یا نکنید من کتاب های شهید مطهری رو هم میخونم به همین اندازه خواب از سرم می پره و میخوام که بیشتر بخونم و ادامه بدم

اون روزایی که با شور و شوق تمام کتاب شهید هادی رو تو مدرسه دستم می گرفتم از هر فرصتی حتی استراحت های کلاسی استفاده می کردم واسه مطالعه شاید برای بچه ها واقعا سوال بود که این کتاب چه جذابیتی داره؟! اخه یه شهید مگه انقد زندگی نامه ش جالبه که تمام وقتمونو بخوایم صرفش کنیم؟!

البته انکار نمی کنم که بعضی کتابا به خاطر محتواش انرژی مثبتش خیلی بیشتره. 

این که بخوای با ادمی اشنا بشی که تو همین شهر زندگی کرده و از همین کوچه پس کوچه ها رد شده اما اوج گرفته و بالا رفته خیلی جذابه.

این که نظرشو در مورد چیزای مختلف بدونی خیلی قشنگه

مثل حالا که خوندن در مورد شهید ولی الله چراغی انقد هیجان بهم داده که نمیدونم چی باید بنویسم دقیقا!

*************************

نمیدونم دوستی می گفت یا از فکرهای خودم بود (بس که فکر میکنم و با خودم حرف میزنم قاطی میشه دیگه :دی)

که وقتی خواستی ازدواج کنی حتما ببین طرف مقابلت چقدر اهل مطالعه است و چقدر برای کتاب وقت میگذاره و چقدر حاضره واسه کتاب خوندن پول خرج کنه.

حقیقتا حاضر نیستم کتاب خوندن رو با چیزی عوض کنم....

********************

خدایا

یه لطفی بکن فرصت بده و البته توفیق که زکات دانسته هامون رو بپردازیم

و البته عمل به اون چه که میخونیم

و تداوم بخشیدن به راه کسانی که در موردشون چیزی یاد میگیریم.

---------------------

خدایا به امید تو...!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۳ ، ۰۶:۰۱

به نام خدا

سلام

***********************************************

«همان طور که جسم ما بیمار می شود، روح هم بیمار می شود و سلامت و تعادلش را از دست می دهد. جسم که مریض می شود، بو را تشخیص نمی دهید و در این حالت، تعادل خود را از دست داده است. روح هم به همین مقیاس، گاهی بیمار می شود و تعادل خود را از دست می دهد. وقتی جسم بیمار شد، با چیزی که روح سالم با آن ابتهاج پیدا می کند و شاد می شود، ارتباط برقرار نمی کند و آن چیز موجب شادی اش نمی شود. از این زاویه اگر به زندگی دین دارانه نگاه کنیم، زندگی آن ها فهمیده می شود؛ اما وقتی مقطعی خاص از زندگی دین داران را فارغ از نگاه و زندگی ابدی شان ببینیم، ممکن است بیشتر جلوه های اندوه را در آن ببینیم. ممکن است در ظاهر زندگی فردی مون، شادی به سبک غربی دیده نشود؛ اما شادی هایی در زندگی او وجود دارد که از نگاه بیرونی دیده نمی شود؛ ولی در زندگی دینی کاملا حس می شود. این ابعاد از زندگی متدین ها هیچ گاه نشان داده نشده است.

مثال خیلی ساده ی آن را می توانید در هیئت های عزادای ببینید. بعد از تمام شدن روضه، می بینید عزادارن بسیار خوش حال اند و فضای شوخی و خنده وجود دارد. کسی که در این حال و هوا نبوده است، نه تنها آن را درک نمی کند، بلکه با دیدن آن دچار تناقض هم می شود. می بیند کسانی که تا چند دقیقه پیش گریه می کردند و به سر و سینه می زدند، حالا می خندند! این ابتهاج درونی آن ها حاصل سبک شدن روح است. بار گناه آن ها سبک و ناراحتی های روحی آن ها کم شده است و شادی و تجربه ی معنوی خاصی به دست آوردنه اند. کسی که از بیرون نگاه می کند، اصلا این حس را درک نمی کند.»

« یکی از چیزهایی که بسیار جالب است، این است که جنس لذت ها باهم فرق می کند.

خواجه نصیرالدین طوسی، وقتی کشی علمی می کرد، بالای پشت بام می رفت و فریاد می زد: "این ابناء الملوک عن هذه اللذه؟" (کدام یک از پادشاهان لذت مرا درک کرده اند؟) اگر تمام دنیا را در آن لحظه به او می داند، با آن شادی برابری نمی کرد. انسان جاهل، هیچ گاه آن کشف علمی را درک نمی کند. شادی نیوتون و ادیسون را هیچ کس نمی تواند درک کند؛ مگر کسی که در آن مرتبه ی علمی باشد.»

------------------------

سبک زندگی، محمدرضا زائری

صص 214و215

************************

خدایا به امید تو...!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۶

به نام خدا

سلام

************************************

« کنیز بیرون نرفته، شاخه گلی وحشی، پیش پای امام می گذارد:

- کنار راه دیدمش، زیباست اما ناقابل، دوست داشتم تقدیم شما...

چهره امام به لبخندی می شکفد:

- عاقبتت بخیر. برو که در راه خدا آزادی...

کنیز خندان و شاد می رود... من هم با کمی لبخند و بیشی تعجب، رو به امام می کنم:

- گلی وحشی و بیابان رو... چه برابر با آزادی اش؟!

امام دست روزی زانویم می گذارد:

- خدا چنین ادبی عطا فرمودمان که "اذا حُییتُم بتَحیّه فحیّوا باحسَن منها"، چون موهبتی دادندتان، به نیکوترش پاسخ دهید... و برای او آزادیش اش، نیکوتر...»

حاء،سین،نون - سید علی شجاعی / صفحه 44

*********************

آقاجان

امشب شب میلاد پر برکت شماست. شبی دل خانواده تان شاد است از حضورتان و ما نیز هر چند بد اما شادیم از ورودتان...

خدا کریم است و شما نشانی از کرامت خدا بر دوست دارانتان

و افسوس که کم میشناسیمتان و کم قدر دانیم و کم شکر نعمت می گزاریم...

امام، آگاه است به دل مأموم و آگاه است از نامه ی اعمالش

و مأموم شرمنده و روسیاه و سر در گریبان فرو برده...

آقا!

من هم کنیز کنیزانتان... شما که می دهید بیش از آن که ما بخواهیم..

امشب چشممان به دستان شماست و دست به دامان شماییم..

خود عفو کنید ضعف قلم را و قصور زبان را...

******************

بالحسن بن علی المجتبی، الهی العفو...

-----------------

خدایا به امید تو..!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۰۲:۰۴

به نام خدا

سلام

******************************************

بارها نوشتم و گفتم که هر عکسی رو که واقعیه دلیل نمیشه ادم در ملا عام بذاره.

اصلا قرار نیست ادم هر چیزی رو ببینه که 

حتی به این دلیل که دردناکه و باید بفهمیم اوضاع از چه قراره!

بعضی چیزا دیدنشون، شنیدنشون، خوندنشون

قساوت قلب میاره

یه وقت یکی جلو چشمش یه اتفاقی میفته میبینه حالشم بد میشه گریه ش رو هم میکنه

اما بنا نیست تو محیط عمومی ادم هر عکسی بذاره که...

کاش ادما دقت میکردن

حتی سایتای خبریم عکس بد میخوان بذارن میگن +فلان سال

بعد شما میای کف تالار پست میزنی واسه تنبه ادما عکس میذاری...

اخه من چی بگم؟!

:((

*************************************

قلب ادم وصل به دیده ی ادمه

وصل به گوش ادمه

همه چیز رو نرمی و سختی دل تاثیر داره...

کاش کمی دقت کنیم.

*****************************

خدایا اهدنا الصراط المستقیم

--------------------------

خدایا به امید تو...!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۳ ، ۰۳:۱۴

به نام خدا

سلام

**********************************

این که ادم فامیلیش چی باشه

پدرش کی باشه

اقوامش کیا باشن

اجدادش کیا باشن

ملاک شناخت طرف نیست.

یعنی هست اما اگه طرف با همه ی این اسم و رسما یکی شد غیر اونی که ادم تصور می کرد نباید تعجب کرد

یعنی میخوام بگم اگه گفتن یکی سیده دلیل نمیشه حتما با بقیه خیلی متفاوت باشه.

این اسم و رسمه کارشو سخت میکنه اما نمیشه به خاطر ویژگیش ایراد گرفت به اصل و نسبش.

یعنی مثلا شما نمیتونین بیاین بگین شمیم چون تو بابات این فرد هستن و عموت اون فرد و عمه ات فلان و پدر بزرگت فلان و جدت فلان

تو هم باید اینجوری باشی

!!

یعنی نمیشه برچسب زد.

مثلا اگه من رفتم دزد شدم دلیل نمیشه که تقصیر خانواده م باشه

دلیل نمیشه که بخواین اسم روی اجدادم بذارین

**********************

نمیدونم فهمیدین چی میگم یا نه.

امشب فقط نوشتنم میاد اما درست نوشتنم، نمیدونم!

*************

خدایا 

میشه لطف کنی در یه راهی نگهمون داری که وظیفه ی خطیری که به خاطر زحمات خانواده بر دوش داریم رو به درستی انجام بدیم؟!

یعنی زحماتشون رو به باد ندیم

------------------

خدایا به امید تو..!

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۲:۳۰

به نام خدا

سلام

*****************************

گاهی از سیاست تنفر پیدا میکنم

نه از هر سیاستی و نه از هر سیاست مداری

سیاستی که دشمنان استفاده میکنن

اصلا شاید سیاست نامیدنش شان سیاسیون و سیاست اصیل رو پایین بیاره..

وقتی به هر چیز مقدس و غیر مقدسی متوسل میشن تا ادم بکشن

تا له کنن شخصیت ها رو

تا نابود کنن چیزهایی رو که راهشون رو سد کردن

همه چیز رو به نفع خودشون تغییر میدن

بیشتر از هر گروهی رو مباحث گروه کار میکنن و سوء استفاده میکنن

**************************************

حواسمون نیست دارن با اعتقاداتمون چی کار میکنن

با دینمون

با مذهبمون

با تفکرمون

با انسانیتمون

..

***********************

خدایا

این روزا خیلی از ادم ها بی گناه خونشون ریخته میشه و کار چندانی براشون نمیتونیم بکنیم

یعنی شایدم میتونیم و نمیخوایم کاری بکنیم

خودت کمکشون کن

خودت راهنماییمون کن

---------------------

خدایا به امید تو...!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۳ ، ۰۱:۴۰

به نام خدا

سلام

**********************************

شعری که توی ادامه ی مطلب میذارم از اقای علی معلم دامغانی هست.

و توی البوم نینوا2 اقای سراج هم خونده شده

خودم خیلی دوسش دارم.
ببخشید که طولانیه.
****************
خدایا به امید تو..!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۳ ، ۲۳:۲۱

به نام خدا

سلام

***************************************

من نه سیاست مدارم نه تحلیل گر. هر چی که تو این پست مینویسم صرفا نظرات شخصی یک دانش اموزه که اخبار رو پیگیری می کنه.

*****************************

از شروع دولت جدید که یک سالی گذشته 

تمام تمرکز روی مذاکرات هسته ای بوده.

با اون چیزایی که خوندم و نظراتی دیگران دارن به نظر نمیرسه دستاوردهای چندان مثبتی نداشته 

حالا این همه واسه مذاکرات زحمت کشیدین و می کشین چقدر به دیگر مسائل خارجی توجه کردین؟

البته خب همه چی ظاهر نیست خیلی چیزا رو هیچ وقت بیان نمی کنن

اما تو اخبار که فقط میگیم عراق چی شد، فلسطین چی شد، ببینین افریقا هم از این خبراس

بقیه ش هم می پردازیم به مذاکرات و ورزش و البته بعضی خبرهای بیخودی که هیچ سودی هم نداره واسه هیچ کس از اونایی که دنیا و اخرت واسه ادم درست نمیکنه!

نمیگم جنگ نظامی داشته باشیم، اون که حکم رهبری رو میخواد و اصن به من چه

من فقط میگم ایا نمیشه در مجامع جهانی اعتراضی داشت به اوضاع روز؟

اصن کار ندارم مسلمان یا غیر مسلمان

دارن انسان کشی می کنن!

بماند که کشته شدن خیلیاشون ناشی از رفتار های غلط ماس!!

امثال شیعه کشی هایی که سرچشمه میگیره از جلسات لعن علنی...

و تازه اینم در نظر بگیریم که هستن مردمی که بدون این که لازم باشه کسی بکشدشون به خاطر سوء تغذیه و بهداشت نامناسب و... از بین میرن.

اون وقت ما خیلی راحت اینجا نشستیم هوای خوب، آب و غذای مناسب، امنیت عالی، انقد میخوریم که نمیتونیم از جامون بلند شیم!

----------------------------------------------

چند شب پیش توی خبر سراسری داشت خبری در مورد غزه می گفت. یه اقایی رو نشون داد اقاهه میگفت ای مسلمانان جهان به فریادمون برسین...

واقعا واسم تکان دهنده بود.

این همه حدیث خوندیم. کتاب دینی حفظ کردیم که بعد تو همچین مواقعی بشینیم تو خونه مون پامونو بندازیم رو پامون بگیم اخی بنده های خدا، نگاه کن چه بلایی دارن به سرشون میارن. از دست ما که کاری بر نمیاد.

آقا بیا خودت نجاتشون بده.

بله دعا خوبه، لازمه اما کافی نیست. هست؟!

اونا جرمشون چی بوده که حالا باید قربانی بشن؟!

جز این که میخوان با ارامش تو خاکشون زندگی کنن؟! جز این که میخوان به اعتقاداتشون پایبند باشن؟!

یه سری سردمداران کله گنده که فکر کردن کی هستن اومدن این اطراف و هر کار دلشون میخواد میکنن بعد ماهم شاد و خندون نشستیم که اقا ما باید با اینا مذاکره کنیم و تا به نتیجه نرسیم نمیشه و اصن ما به خاطر مردم داریم این کارو میکنیم، میخوایم مردم اذیت نشن، تحریم نداشته باشن، بیشتر بخورن، بیشتر بخوابن!!

هی هر شب اخبار نشون میده تو این زمینه به کفایی رسیدم تو اون زمینه خودمون تونستیم کارارو انجام بدیم، بعد بلافاصله بعدش خبر از مذاکرات میذاره و خانوم اشتون شاد و خندون و اقای ظریف و اقای عراقچی و ...

...

*************************

این وبلاگ تریبون منه.

شاید تنها جایی که میتونم داد و فریاد کنم و اعتراض کنم همین جا باشه.

اینا رو نوشتم که اگه یه روزی گفتن تو چی کار کردی بگم حداقل در این حد نوشتم و حرف زدم.

******************************

خدایا، کمک کن کم کاری نکنیم.

--------------------

خدایا به امید تو..!

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۷

به نام خدا

سلام

***************************

چند روز پیش از یکی یاد گرفتم فقط مردای تو خیابون نامحرمن باید جلوشون چادر سر کرد!

یعنی همکارای ادم همه شون محرمن هر کی هم از در اداره وارد شد دیگه محرم حساب میشه.

----------------------------

یعنی اصنش نمیتونم درک کنم چجوری یه جا میشه چادر سر کرد یه جا میشه سر نکرد.

خب ادم یا سرش میکنه به کل یا نمیکنه

امم..

نمیدونم اصن!

*******************

کلا چیزی که بهش رسیدم اینه که خیلی از مسائل از دید ادما گناه به حساب نمیاد.

مثلا همین جوراب نازک پوشیدن

یا ارایش کردن

یا لاک زدن

و...

کلنش که فرهنگ سازی نشده یا غلط فرهنگ سازی شده

به هر حال 

خدا همه مون رو هدایت کنه

**********************

خدایا

ماه رمضانیه یه عنایتی کن ما تو امر به معروف نهی از منکر یه پیشرفتی بکنیم.

در اموختن احکام هم

و در مطالعه ی توضیح المسائل هم.

متشکرم

---------------------

خدایا به امید تو..1

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۲:۰۴

به نام خدا

سلام

***********************************

از اون روزی که شبکه قرآن، مستند منظومه ی حسن رو گذاشت

از اون روزی که حتی نصفه کاره یه قسمت هایی از زندگی علامه حسن زاده رو دیدم

ذهنم درگیر این مسئله س که چرا باید ما بیش از این که عالم و عامل باشیم فقط حاملیم!

اونم نه حامل همه ی علوم از هر علمی در حد نوک سوزن که تازه خیلی بیش از این علوم هستن که میشه انسان یاد بگیره.

انقد سر خودمونو گرم تکنولوژی روز کردیم که به هیچ کاری نمی رسیم!

در مقابل علمای گذشته و دانشمندان اعصار پیشین واقعا ما زندگی نمی کنیم! اصلا چرا علما حتی در مقابل مردم گذشته هم ما زندگی نمی کنیم!

ما فقط درگیر ماشین هایی شدیم که کارمون رو سخت کردن و مجبورمون کردن در تمام عمرمون فقط بدویم تا لقمه نانی به دست بیاریم برای این که بهتر ماشینی باشیم!

ماها در حال حاضر ظرفیت اون همه سختی کشیدن و دوری وطن و ... نداریم که بخوایم علوم مختلف رو یاد بگیریم! یعنی انقد مشغله ها زیاد شده که ذهنمون یاری نمی کنه و الا استعدادش رو خدا داده.

خودمون وقتی از این استعداد درست استفاده نمی کنیم از بین میره.

این که یک نفر هم دوره ی ما وجود داره که در همه ی علوم دستی داشته باشه اونم به طور کامل برای ادم جذابیت داره و نشون میده که میشه. اما...

وقتی علامه حسن زاده آملی هم در علوم دینی در حد اعلا هستن هم طبیبن هم منجمن هم ریاضیدانن هم فیلسوفن هم عارفن هم ادیبن هم شاعرن خیلی جالبه!

----------------------------------------------------

مستند منظومه حُسن پنج قسمته.

هر قسمت موضوع خاص خودشو داره.

کارگردانش آقای امینی تیرانی هستن و مجریش اقای شهیدی فرد.

پیشنهاد میکنم حتما ببین..!

++++

************************

خدایا

همه ی علما و فضلای حاضر رو حفظ کن.

و کمکمون کن بتونیم از محضرشون بهره مند بشیم، قدرشون رو بدونیم و سپاس گزارت باشیم به خاطر وجودشون که برکتن برای جامعه

------------------------

خدایا به امید تو..!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۳ ، ۱۸:۱۸