شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

۱۴خرداد

بسم الله اَلرحمن اَلرحیم

سلام

************************

من وجود دارم.

وجودى که یه نقطه از فعل خدا است. 

شاید هم یه اپسیلون... ینی حتما این طوریه که خیلییییی کوچولوه

انقد که تو دایره ى خلقت دیده نمیشه.

خدا وجود داره.

یه وجود اونقدر بزرگ که من اگه تمام سلولاى مغزو قواى روحیمو جمع کنم نمیتونم درکش کنم

خدا اشد موجوداته

وجود، دوست داشتنیه و خدا، دوست داشتنی ترین

و منِ کوچولو رو هم از سر همین دوست داشتنی بودن خودش آفریده

ینی فکر کن خدا به من موجودیت داده به انسان کاملش و انسان های کاملش هم...

و من حواسم پرت این توهم بزرگ بودن میشه و یادم میره واسه چی اومدم..

خدایا به فرشته هات گفته بودی من یه چیزی میدونم که شما نمیدونین

و اون چیز شاید همین بوده که خواستی بروز و ظهور خودت باشه انسان...

این خدای اکبرِ علیِ عظیم این مخلوق کوچولوش رو غرق نعمت کرده

و اون وقت این مخلوق کوچولو، قلدری میکنه، ادای بزرگا رو در میاره، مستکبر میشه

فکر میکنه کسیه!

فکر میکنه هر چی داره از خودشه!

یادش میره حتی یه صدم ثانیه از زنده بودنشو مدیون خداست و اگه خدا نخواد هیچی ازش باقی نمی مونه

و خدا باز هم با فضل و رحمتش با این کوچولوی متوهم برخورد میکنه...

اخه خدایا چی میشه که من خطا میکنم تو چشم پوشی میکنی؟!

چی میشه که قلدری میکنم تو بازم نعمت میدی...؟

اخه چقدر مهربون و صبور میتونی باشی...؟

و من چقدر پررو می تونم باشم...؟

**********************