شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

به نام خدا

سلام

*************************

در توصیف خلقت انسان

--------------------------------------------------------------------

أَمْ هَذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْحَامِ ، وَ شُغُفِ الْأَسْتَارِ ، نُطْفَةً دِهَاقاً ، وَ عَلَقَةً مُحَاقاً ، وَ جَنِیناً وَ رَاضِعاً وَ وَلِیداً وَ یَافِعاً ، ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً ، وَ لِسَاناً لَافِظاً ، وَ بَصَراً لَاحِظاً ، لِیَفْهَمَ مُعْتَبِراً ، وَ یُقْصِرُ مُزْدَجِراً .

یا این انسانی که خداوند او را در ظلمات رحم های مادران و غلاف های پوشاننده به وجود آورد. (آن گاه انسان مسیر تکوین خود را به این ترتیب پیش گرفت:) نطفه ای در حال افزایش و متراکم از ذرات علقه ای پوشیده، جنین در رحم، شیرخوار، کودک، جوان، سپس برای او قلبی حافظ و زبانی گویا و چشمی بیننده داد تا از روی تجربه و عربت بفهمد و با جلوگیری خویستن از معصیت، از ارتکاب آن خودداری نماید.

حَتَّى إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ ، وَ اسْتَوَى مِثَالُهُ ، نَفَرَ مُسْتَکْبِراً ، وَ خَبَطَ سَادِراً ، مَاتِحاً فِی غَرْبِ هَوَاهُ ، کَادِحاً سَعْیاً لِدُنْیَاهُ ، فِی لَذَّاتِ طَرَبِهِ ، وَ بَدَوَاتِ أَرَبِهِ ؛ لَا یَحْتَسِبُ رَزِیَّةً ، وَ لَا یَخْشَعُ تَقِیَّةً ؛ فَمَاتَ فِی فِتْنَتِهِ غَرِیراً .

تا آن گاه که به حد اعتدال خود رسید و پیکرش راست شد. استکبار، وجود را احاطه نمود و از مسیر حق رمیدن گرفت و بی پروا به خبط و خطا افتاد. با دلو هوا و هوس (برای زندگی خود) آب کشید. کوشش و حرکات مشقت بار برای دنیایش صرف کرد، برای تحصیل لذایذ عیش و طربش با تفکر خام درباره ی نیازهایش. (این غافل مست برای زندگی خود) مصیبتی را احتمال نمی دهد و محاسبه نمی کند و هیچ تترسی او را به خشوع وادار نمی سازد. (با این غقلت تباه کننده) در فتنه و لغزش فریبنده ی خود دیده از جهان بر بست.

------------------------------------------

خلاصه:

در این قسمت امام -علیه السلام- به سیر پرورش انسان اشاره میکنند که خدا نطفه ای را در رحم مادر رشد داد و نطفه جنین شد، سپس نوزاد و کودک و نوجوان و جوان که هر چه بزرگتر میشود قلبش حافظ و زبانش گویاتر میشود و تجارب بیشتری کسب می کند.

تا زمانی که به حد کمال رشد نرسیده است از گناه و معصیت دوری میکند و پس از آن مستکبر می شود و بی توجه به مسیر اصلی، راه خطا پیش میگیرد و به دنبال هوا و هوس دل خویش قدم بر میدارد. 

و به مرگ توجهی ندارد و از هیچ چیز نمی ترسد تا آن که موعد کوچ دنیا فرا می رسد.

*************

خدایا به امید تو..!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۵/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی