فرشته ها با هم می آیند
به نام خدا
سلام
******************************
از اونجا که ما خیلی انسان های شریفی هستیم و چی بشه یه وقتی گذرمون به سینما بیفته
حالا امروز رفتیم «فرشته ها با هم می آیند» دیدیم.
قبل از این که بخوام در مورد فیلم صحبت کنم، این نکته رو باید بگم
که نمیدونم چرا حتما باید تو محیط های این چنینی آهنگ پخش کنیم!
انگار آیه نازل شده سینما و محیط های هنری و... بدون موسیقی نمیشه...
و اما بعد.
فکر میکنم این دومین فیلمیه که این مدلیه و دیدم.
اولی «طلا و مس» بود.
امکان مقایسه وجود نداره که بخوام بگم این بهتر بود یا اون هر کدوم یه بحث خاص خودش رو داشت و البته سن حالای من با سن اون موقع که راهنمایی بودم متفاوته و طبیعتا نگرشم هم تفاوت داره.
مفهوم کلی که من از فیلم گرفتم، خوب بود. مطلب قشنگ و قابل توجهی بود اما
زندگی ی که ترسیم کرده بودن یه زندگی معمولی بود. یه چیزی که همه میتونن داشته باشن و تجربه ش کنن.
لزومی نداره این فرد یک روحانی باشه اما خب به خاطر این که این احمد آقا روحانی بود شرایطی که براش به وجود اومد پیامد های متفاوت تری نسبت به آدم های معمولی داشت.
و اما نکته ی مهمی که اصلا بهش توجه نکرده بودن -و تقریبا هیچ وقت توجه نمی کنند- بحث پوشش بود.
کاش حداقل هر جا دقت نمیکنند و یا نمیخواهند که رعایت کنند اقلا وقتی میخوان زندگی یک روحانی رو نشون بدن دیگه حواسشون باشه.
چرا این لیلا خانوم باید توی فیلم موهاش بیرون باشه؟! این موضوع واقعا باعث اعصاب خوردی بود.
در کل بد نبود. نمیتونم بگم عالی بود اما خوب بود.
و طبق معمول اگر نمیدیدم هم چیزی رو از دست نداده بودم :)
*****************
خدایا به امید تو...!