شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

به نام خدا

سلام

**********************************

قسمت دوم سخنرانی حضرت آیة الله امام کاشانی، شب 19 رمضان، مسجد شهید مطهری

(این قسمت چون خیلی جملات عربی داشت یه بخش هایی رو فرصت نوشتن نداشتم. با عرض پوزش)

------------------------------------

چون شب های قدر صاحب خانه امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- است و ما مهمان اوییم، از ایشان داستانی می گویم.

شیخ صدوق در کتاب کمال الدین و شیخ طوسی در کتاب الغیبة این داستان رو اورده ند.

جمعی بودند (حدود 30 نفر) که یکی از آن ها شخصی ست به نام ابومحمد که محمودی هم بهش می گویند و مرد خالصی بوده.

در ایام حج این جمع به مکه می روند. عمره به جا می آورد. وقتی از احرام خارج میشن قبل از شب عرفه، در مسجد مشغول دعا میشن. 

ابومحمد میگه که دیدیم آقایی وارد شد که جامه ی احرام پوشیده بود و نعلینش به دستش بود.

- این داستان مربوط به سال 295 هجری ست. تولد امام 255 هجری بوده. یعنی اون زمان سنشون حدود 38 سال بوده و در دوران غیبت -

آن مرد هیبت و جلال و جمالی داشت که ناخودآگاه بلند شدیم و سلام کردیم. ایشان هم جواب دادند. 

بعد فرمودند آقا می دانید امام صادق -علیه السلام- در دعای خود چه می گفت؟ دعا را برای ما گفتند.

روز دوم رسید یعنی هفتم ذی الحجه. ایشان دوباره به مسجد آمدند و به همان شکل فرمودند می دانید امیرالمومنین -علیه السلام- چگونه دعا می کرد؟ گفتیم شما بفرمایید. اقا فرمودند که ایشان اینگونه میگفتند؛ " یا من لا یزیده الحاح الملحین الا جودا و کرما" ای خدایی که هر چه بنده التماس کند، این التماس بر تو چیزی نمی افزاید جز این که جود و کرمت بیشتر میشه. "یا من له خزائن السماوات والارض" خدایا گناه که من می کنم احسان تو را بر من منع نمی کند. مانع احسان و کرم تو نیست. تو خدا بر عقوبت قادری ولی مرا عقوبت نمی کنی. من اعتراف می کنم به عفو تو و بخشش تو که از خطای من می گذری.

روز بعد آمد که شب عرفه بود. فرمودند می دانید امام زین العابدین -علیه السلام- چه می گفت؟ می فرمود بنده ی کوچک تو بر درگاه توست. مسکین بر درگاه تو ست.

شب عرفه شد. رفتیم عرفات و دیگه گذشت. من بعد از دو روز که گذشت به دوستان گفتم می دانید اون اقا که بود؟ امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- بود! گفتند از کجا فهمیدی؟ 

گفتم 7 سال دعا می کردم که امام را ببینم. پارسال شب عرفه آقا را در مسجد الحرام دیدم. ازشون پرسیدم شما عربید یا از کسانی که عرب نیستند و به مکه آمده اند؟ گفت عرب. گفتم از کدام طبقه؟ گفت از بالاترین و شریف ترین طبقه. گفتم یعنی کدام طبقه؟ گفت بنی هاشم. گفتم من می بینم انقد شما رو دوست دارم به خاطر این است که علوی هستی. 

من رفتم برای مزدلفه. شب عید قربان اونجا اعمال داره. خوابم برد. خواب پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم- رو دیدم. به من فرمودند اباحمد می دانی چه کسی با تو صحبت کرد؟ این صاحب الزمان بود. دعا می کردی، اشک می ریختی، میخواستی ببینی. گفتم عجب توجه نداشتم. 

دوستان گفتن چرا همون موقع نگفتی؟ گفتم فراموش کرده بودم. 

ولایت تاثیری داره که توجه را از آدم می گیره و ادم مبهوت میشه در برابر امام.

ولی حالا متوجه شدم که امام بودند.

در اون زمان که حضرت درباره ی امیرالمومنین میگفتن همین ایات رو خوندن.

*********************

خدایا به امید تو...!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی