شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

آدم ها با افکار و اعتقادات و حرف هایشان شناخته می شوند!

شمیم مهدی

هر آدمی یه سری افکار و اعتقادات داره که دوست داره دیگران از اون ها با خبر باشن!
ما هم یه آدمیم مثل بقیه!
-------------------------------------
شخصیت شناسی حقیقی و ایده آل: یک خانم متاهلِ متعهدِ دانشجوى طلبه مسلمانِ شیعه ی ایرانی!
شخصیت شناسی واقعی و ساده: قصدمون رسیدن به حالت ایده آله اما خب تا رسیدن به اون موقعیت راه بسیار است.
-------------------------------------
اینجا شاید شبیه مدینه فاضله باشه.
گاهی از خود حقیقی من خیلی بالاتره اون قدر که حق دارن دوستان اگر بگن این دیگه کیه! چقدر تناقض داره! یه چیزی میگه و چیز دیگری عمل می کنه.
من فقط دوست دارم شبیه این نوشته ها بشم... همین...
******************************
هر چند همچون قطره ام، دستم به دریا می رسد/ بسیار ناچیزم ولی، نسلم به زهرا می رسد
او بی کران بحر عطاست، از خاندان «هل اتی» است/ بر کافران هم فیض او، در دار دنیا می رسد
او مومنان را مادر است، لطف خدا را کوثر است/ با این همه سائل یقین، هنگام اعطا می رسد

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
پیوندها

۲۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۰خرداد

به نام خدا

سلام

*****************************

امشب کتاب سبک زندگی آقای زائری رو شروع کردم.

از همین اول باید حرفای ایشون رو به همراه برداشت های شخصی خودم بنویسم و الا تا اخرش به نتیجه ای نخواهم رسید.

------------------------------------

توضیحی که درباره ی سبک زندگی میدن اینه که سبک زندگی گرایشاتی هست که هر انسانی داره و بر اساس اون در هر بخشی از زندگیش راهی رو انتخاب میکنه و مسیری رو طی میکنه.

********************************************

به طور کلی ما فرهنگ رو نمیتونیم با قرارداد و وضع قوانین بر جامعه حاکم کنیم.

البته تکرار قوانین برای افراد جامعه باعث میشه این مطلب ملکه ی ذهنشون بشه ولی قطعا موارد دیگری هم هست که باید براشون انجام بشه تا به نتیجه برسه.

مثلا همین قوانین راهنمایی رانندگی برای این که بین مردم جا بیفته در عین این که جریمه براش تعیین کردن و تشویق برای کسانی که عمل میکنن، در مقابل تو رسانه های جمعی هم کلی برنامه گذاشتن. تبلیغات و کارتون و فیلم و گفتگوهای مختلف. بنرهای تبلیغاتی تو خیابونا تا بالاخره تا حدودی مردم با مسائل اشنا بشن و کنار بیان.

انجام هر رفتاری در مرحله ی اول ممکنه تعداد زیادی مخالف و موافق داشته باشه. خیلی کارها هست که وقتی برای اولین بار انجام میشه برای مردم تازگی داره و جدیده و ممکنه کلی هم از دیدنش تعجب کنن. یا اون قدر غیر منتظره باشه که ناخودآگاه باهاش برخورد کنن. اما وقتی چندین بار این عمل تکرار بشه کم کم برای مردم عادی میشه ممکنه خیلی ها هم خوششون بیاد و اون کار رو خودشون انجام بدن.

در مورد گناه هم همینه. یه گناه در لحظه ی اول ممکنه خیلی افراد رو ناراحت کنه اما اگه خیلی انجام بشه کم کم قبحش از بین میره و دیگه کسی ایرادی نمیگیره.

فرهنگ سازی یه جورایی زنجیره است. از یه فرد شروع میشه و کم کم رو بقیه ی ادما تاثیر میذاره.

مثل هرم. نفر اول روی دو نفر هر کدوم از اون دو نفر روی دو نفر دیگه و این کار هی گسترش پیدا میکنه.

این که رسانه ها بر جامعه بسیار تاثیر گذارن انکار ناپذیره اما به هر حال گردانندگان رسانه هم خودشون ادم هایی هستند مثل ما فقط با این تفاوت که بر اساس اهداف و انگیزه هاشون بیشتر فکر کردن و با استفاده از استعدادهای مختلفشون برنامه هایی ساختن و روی مردم تاثیر گذاشتن.

همه ی ما میتونیم بر اساس ویژگی های شخصیتیمون قدمی در راه تغییر سبک زندگی برداریم. یکی با نوشته ، یکی با نقاشی، یکی با صحبت کردن، و...

فرهنگ سازی رو باید از تو خونه ی خودمون و از خودمون شروع کنیم. وقتی ما یه رفتاری رو انجام دادیم رو خانواده مون تاثیر میذاره، رو دوستانمون و تمام کسانی که باهاشون سر و کار داریم.

خیلی چیزا هست که ما نمیتونیم نتایجش رو تو زندگی به طور ملموس درک کنیم دیگرانی که از این نتایج بی بهره هستند با دیدن زندگی ما اون ها رو دریافت میکنن.

نباید بی توجه باشیم به رفتارهای فردی و اجتماعیمون.

***************

خدایا

زندگیمون رو شبیه حیات طیبه کن و شاید عینش.

-----------

خدایا به امید تو..!

۱۸خرداد

به نام خدا

سلام

*******************************

یه سال دیگه گذشت و ما یه کتاب دین و زندگی دیگه هم تموم کردیم.

فردا امتحانش رو هم میدیم و تا کنکور دیگه کاری با این کتاب نداریم.

کتاب دین و زندگی دوم دبیرستان

چیزی که مهمه اینه که این کتاب صرفا واسه نمره گرفتن بوده و هست یا واقعا تو زندگیمون تاثیری داشته یا نه؟

خب به هر حال یه چیزاییش رو به مرور انقد میخونیم و تکرار میشه یاد میگیریم مثل بعضی ایات و بعضی مباحث که هر ساله تو کتابای دینیمون تکرار شده . همون جریان ایمان، تقوا و عمل صالح که همه از کتابای دینی حفظن.

حقیقتا چقدر از این محفوظات رو تو زندگیمون استفاده میکنیم؟

من که فکر نمیکنم خیلی استفاده کنیم.

البته نمیتونم نظر کلی بدم، باید بررسی بشه از همه ی اونایی که این کتاب رو خوندن پرسش بشه.

و این که خیلی موارد هست که رو این قضیه تاثیر داره؛ مثلا هدف فرد از خوندن کتاب، شرایط خانوادگیش، میزان اطلاعاتش از دین، کسی که معلمش بوده، شرایطش برای عملی کردن دانسته هاش و...

دقیقا یادم به همون حرف اقای رحیم پور میفته که گفتن قران نسخه ی شفابخشه ولی ما این نسخه رو می بوسیم احترامش میکنیم میذاریم تو جیبمون و انتظار داریم شفامون بده در حالی که تا عمل نکنیم هیچ فایده ای نداره.

-----------------------------------------

اموزش پرورش از کل 12 سالی که توش حضور داریم واسه تربیت دینی اکتفا کرده به همین کتاب و تو دوران دبستان و راهنمایی هم علاوه بر کتاب دینی به کتاب قران.

تو کلاساشون شرکت میکنیم، کلی مباحث مختلف مطرح میشه، این همه سوال و مطلب مختلف تو کتاب هم مطرح میشه اما باز خروجی های این اموزش پرورش خیلیاشون با دین بیگانه هستن یا سطح اطلاعات دینیشون پایینه.

نمیگم خودم خیلی عالیم نه منم خیلی از این چیزایی که میخونم رو عمل نمی کنم خیلی از مطالب رو میخونم که فقط بتونم تو امتحان نمره بیارم.

اما میگم این مشکلیه که باید حل بشه.

امروز که داشتم کتاب رو خیلی کامل تر از همیشه میخوندم حتی جاهایی رو که تا حالا نخونده بودم رو خوندم دیدم چقدر مطلب داره که در جواب معلم ها هم میشه بیانشون کرد ولی ما سر کلاس فقط به خلاصه ی معلم توجه میکنیم و همون قسمتایی که میگه مهمه و سوال امتحانیه.

*****************

خدایا، کمک کن تعلیم و تعلممون اسلامی باشه و مورد قبول خودت و اهل بیت عصمت و طهارت -علیهم السلام-.

----------

خدایا به امید تو..!

۱۸خرداد

به نام خدا

سلام

****************************

هر کسی که دم از شیعه بودن میزنه و تلاشش اینه که بچه هاش با خدا و محب اهل بیت -علیهم السلام- تربیت بشن

دلش میخواد از کوچکی بچه اش با مفهوم مهدویت اشنا باشه.

از همون سن کم هر کاری که میکنه نگاهش این باشه که سربازی امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- رو بکنه.

و این طبیعیه که وقتی بیشتر زندگی بچه تو مدرسه میگذره، پدر و مادر بخوان بچه شون رو مدرسه ای بذارن که از این جهات عالی باشه.

به نظر خودم و به نظر خیلی از کسایی که باهاشون صحبت کردم، یکی از رموز موفقیت مدارس انجمنی همینه.

وقتی خیلی کار میکنن رو مبحث مهدویت خب قطعا پدر و مادر حاضر میشن بچه شون رو بذارن تو این مدرسه حتی اگر خیلی مشکلات دیگری هم داشته باشه.

یعنی به خاطر تربیت دینیش حاضر میشن مسائل دیگه رو خودشون حل کنن. (گرچه شاید موفق هم نشن!)

جدا در این زمینه کم کاری کردیم تو مدارسمون.

همه چیز که فقط جشن گرفتن در ایام شادی و عزاداری کردن و سیاه پوشیدن و سیاهی زدن در ایام عزا نیست.

این که مسئولین پرورشی کار میکنن، رو بردها مطالب مختلف میزنن، پرچمی جلو در مدرسه میزنن خیلی خوبه اما کافی نیست.

خیلی عقبیم تا به اون حد مطلوب برسیم.

یادم هست اقای حیدری کاشانی کتابی داشتن به اسم تربیت مهدوی. خیلی دوست دارم در اینده ی نزدیک این کتاب رو مطالعه کنم.

این خیلی مهمه که چی کار باید انجام بدیم تو خانواده، تو مدرسه، تو محیط های اموزشی و فرهنگی و...

**********************

خدایا

دعای اول: عجل لولیک الفرج

دعای دوم: کمک کن بتونیم خودمون و جامعه مون رو اماده ی حضور آقا کنیم.

دعای سوم: کمک کن اگه حتی خودمون هم عصر ظهور رو درک نکردیم، فرزندانمون اون روز اقا رو یاری کنن و مایه ی افتخارمون باشن.

-----------------------

خدایا به امید تو..!

۱۴خرداد

به نام خدا

سلام

*****************************

هنوز نفهمیدم نسل چندمی هستم

فقط اینو میدونم بعضی وقت ها و شاید بیشتر وقت ها

حسودیم میشه به اون هایی که امام -رحمة الله علیه- رو دیده بودن و بعد هم آقا -مد ظله العالی- رو.

من از امام فقط عکس دیدم و فیلم

یک بار هم به خاطر مدرسه جماران رفتم و البته یک بار هم به اصرار خودم با مادر.

کمی هم کتاب خوندم 

اما هیچ کدوم باعث نمیشه من دقیقا بفهمم ادما با دیدن امام چه حسی داشتن.

این که فکر کنم حسشون دقیقا همون حسی بوده که من نسبت به دیدن آقا دارم... سخته.

شاید هنوز اون قدر بزرگ نشدم که این جور مسائل رو درک کنم!

امید امام به دبستانی ها بود و من حالا دبیرستانیم و به خیال خودم هنوز هم که هنوز ست نتوانسته ام امیدوار کننده باشم!

ما از امام فقط عکس اول کتاب هایمان را نگه داشته ایم

و از اقا هر چند بار سخنرانی که دارند در حد شنیدن خلاصه ی خبر و اگر وقتی باقی بود شنیدن کامل ان.

**************************

چیزایی که تو ذهنمه چندان جالب نیست.

اینجا کشوریه که به رهبری حضرت امام -رحمة الله علیه- جمهوری اسلامی شد و انقلاب مردمش پیروز شد.

و حالا حضرت آقا -مد ظله العالی- رهبریش میکنند.

میگیم لبیک یا خامنه ای ، میگیم خامنه ای خمینی دیگر است...

اما چندان رفتارمون مطابقتی نداره.

شعار زیاد میدیم

اما امیدی به عمل ندارم حداقل درباره ی خودم.

***************

خدایا!

شادی روح امام و فرزندان شهیدشان با تو اما

فکر کنم اگر اوضاع فرهنگی و سیاسی و اخلاقی کشور سامانی پیدا کند هم امام خوشحال میشوند.

سلامتی و طول عمر با عزت مقام معظم رهبری هم با تو.

همت ما هم با تو.

اطاعت و ولایت پذیری ما هم با تو.

-------------

خدایا به امید تو...!

×××××××××××××××××××××××××××××××××

پست چندان دلچسبی نشد...

شاید حذف شه در آینده ای نزدیک!

۱۱خرداد

به نام خدا

سلام

***************************

این روزا به خاطر تغییر رشته یکی از مواردی که خیلی در موردش بحث میکنم و با دیگران حرف میزنم موقعیت و شرایط خانوماس.

این که چرا باید من رشته ای بخونم که در اینده مجبور باشم در محیط مردونه کار کنم یا اصلا با توجه به این که من قصد کار کردن اینجوری ندارم چرا باید جای یه اقایی رو بگیرم که به رشته اش نیاز داره برای کارش برای ازدواجش.

مطلبی که بهش اعتقاد راسخ دارم و امشب در طول مسیری که به خونه برسیم با خواهر محترم در موردش صحبت کردیم، اینه که وظیفه ی اصلی و اساسی زن همسرداری و فرزند پروری و به طور کلی خانواده داریه. (این کلمه رو درست خانه داری بدونیم بهتره!)

یه چیزی خواهرم گفت حرف جالبی بود.

میگفت: چیزی که تو زندگیمون عادی شده و تو تلویزیون و جاهای دیگه هم اینجوری برخورد میکنن اینه که بیشتر اون خانومی رو بزرگ میکنن و تشویقش میکنن که تو فعالیتای اجتماعیش خیلی رشد داشته.

ولی هیچ وقت نمیایم از کسی حرف بزنیم که تو خونه ش خیلی موفق بوده.

مثلا زمان جنگ خانوما مجبور شدن به خاطر حفظ میهنشون در بعضی جاها اسلحه دست بگیرن و بجنگن. چیزی خلاف فطرت یک زن.

ما چنین ادمایی رو خیلی بزرگ کردیم.

البته که خیلی ادمای بزرگی بودن اما این یه شرایط خاص بوده.

به طور کلی با توجه به نوع افرینش زن، خدا ازش نخواسته جهادی مثل جهاد اقایون داشته باشه.

اگه اقایون شهید شدنشون به اینه که زخم شمشیر بردارن یا تو میدان نبرد باشن و... خانوما در همین حد که تو دوران شیردهی باشن و از دنیا برن شهید محسوب میشن.

خدا برای خانوما مسیر اسون تری رو گذاشته تا بهش نزدیک بشن.

همین قدر که یه زن توی خونه به بهترین نحو همسرداری کنه بچه های صالح تربیت کنه همین قدر که همسرش ازش راضی باشه این خانوم بالا میره، رشد میکنه.

البته خب یه حقیقتیه که بعضی کارا رو باید انجام بدیم. بعضی شغلا هست که لازمه خانوما توش فعال باشن. انواع شاخه های پزشکی که خانوما باهاش سر و کار دارن و تدریس و ... .

اما همه ی اینا در صورتی قبوله که ادم تو سنگر اولیه اش موفق باشه.

نکنه که با کار بیرون از کار توی خونه ش بزنه!

متاسفانه فرهنگ غلطی که تو جامعه ی ما وجود داره اینه که به مدرک همه توجه میکنیم.

هیچ وقت نمیگیم خانوم فلانی چه کارایی رو تو خونه بلده رمز موفقیتش تو همسرداریش چی بوده تو تربیت فرزندش چی بوده.

********************************

خدا زن رو جوری افریده که با تمام عواطف و احساسات و لطافت هاش بتونه

برای جامعه افرادی رو تربیت کنه نمونه.

همون حرف همیشگی بد نیست که تکرار بشه: مرد از دامن زن به معراج میره.

به زن بودن خودمون افتخار کنیم!

********************

خدایا کمک کن به عنوان جنس مونث بتونیم اونجوری که باید و شاید زندگی کنیم.

کمک کن به موقعش و به طور کامل همسرداری کنیم.

کمک کن بتونیم بچه هایی تربیت کنیم که پیرو ولایت باشن و محب اهل بیت -علیهم السلام- و خدمت گزار دین و مردم.

کمک کن که وظایفمون یادمون نره و کوتاهی نکنیم.

-------------

خدایا به امید تو...!

۰۸خرداد

به نام خدا

سلام

**********************************

مبعث گذشت و من هیچ پستی نزدم.

حرف خیلی زیاده اما هر چی فکر کردم، نتونستم چیزی بنویسم که درخور روز به این بزرگی باشه...

برکت قلم...

******************

روز اخر ماه رجبه.

باز هم ماه رجب تموم شد و از غافله ی رجبیون جا موندیم.

اگه مردم به هر صورت باید بگید جوان ناکام!

چون نه رجب فیض بردم نه ماه های قبلش...

**********************

بعضی مطالب رو نباید خوند..

بعضی عکسارو نباید دید..

بعضی صحنه ها رو حتی نباید توصیفشونو شنید چه برسه دیدن..

شهدای سوریه جای خود

وقتی شنبه به مناسبت ازاد سازی خرمشهر فیلمی در مورد شهید شیخ شریف گذاشت

تا چند ساعت حالم بد بود..

هعی

خدا همه ی دشمنان اسلام رو نابود کنه

خدا همه ی مظلومین رو از چنگال ظالمین نجات بده

سوریه، بحرین، شیعیان عربستان

************************************

فکر کنم کاملا مشخصه که حس و حال نوشتن ندارم.

فکرم انسجام نداره.

****************

اللهم عجل لولیک الفرج

-----------------

خدایا به امید تو...!

۰۴خرداد

به نام خدا

سلام

***********************

زندان تیره از نفسش روشنا شده
صد یاکریم گاه قنوتش رها شده
تا دیده کنج خلوت زندان، شکسته بال
در سجده آمده همه جانش دعا شده
از فتنه های سلسله تیرگی تنش
هر بند شرح واقعه نی نوا شده
آزادی است از دو جهان یاد او ولی
زنجیر بس که خورده تنش توتیا شده
این جامه فتاده به گودال قتلگاه
تصویری از حماسه کرببلا شده
هر گوشه گوشه تربت نوباوگان او
آیینه دار حرمت دین خدا شده
امروز کیمیای جهان سرزمین ماست
این خاک اگر طلا شده هم از رضا شده
معصومه، کوثری ست کز امواج حلم و علم
دریای خفته در دل ایران ما شده
دیدیم این که تا به ثریا توان رسید
هر دم به یمن پنجره هایی که وا شده
موسای دیگری ست، کنون نیل دیگری ست
فرعون هاست غرقه دام بلا شده
من پابرهنه آمدم از خویشتن برون
ای بشر آن بشارت محزون کجا شده
دریابمان که در به در نفس سفله ایم
ای کز کرامتت فقرا اغنیا شده
یارا دری گشا که تو باب الحوائجی
دل در سیاه چاله دنیا فنا شده

شاعر:علی محمد مودب

منبع

***********************

تسلیت میگم شهادت حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر علیه السلام رو به همه ی محبین ایشون.

خدا کنه بتونیم محبین خوبی براشون باشیم

-------------------------

خدایا به امید تو..!

۰۴خرداد

به نام خدا

سلام

****************************

وقتش نیست ولی ببخشید دیگه

**********************************

ای جان عالمیان، جان جهان، چرا قدت خم شد
با داغت مثل حسین، مثل حسن، نصیب من غم شد
می روی تا تازه شود، داغ پیغمبر به دلم
زخم پهلویت به خدا می زند خنجر به دلم
دعا کنم داغت، بگیرد از من جان
که ماتم هجران، چنین شود درمان
کربلا یک طرف و داغ مادر یک طرف
نیزه ها یک طرف و ضربه در یک طرف
که زینبت مضطر بشود، هوایی مادر بشود
حسین تو تنهاست
سر حسینت بر سر نی تداعی محشر بشود
قیامتی بر پاست

دل تنگم زینب من، بر لب من، همیشه نام توست
تا داری صبر و شکیب، گرچه غریب ،جهان به کام توست
بعد از من زینب من، جان تو و جان برادرها
ترسم روزی بشود از سر کین، به نیزه ها سرها
خطبه خوان غربت من، از حسینت خطبه بخوان
از دل این آینه ها، گرد غفلت را بتکان
به قتلگه حتی کنار مولایی
جهان شود حیران از این شکیبایی
زینب ای کرب و بلا مانده با فریاد تو
آتش گیرد نفسی گر کند دل یاد تو
نبینمت حیران به خیام نپرسمت از روضه شام
عزیز من زینب
شده انیسم خونِ جگر، نمی برم یک لحظه دگر
نام تو را از لب

شاعر: میلاد عرفان پور


منبع: پایگاه جامع مداحی حاج میثم مطیعی

***************

خدایا به امید تو...!

۰۳خرداد

به نام خدا

سلام

****************************

یه همچین شبی شاید 10 سال یا بیشتر (دقیقا یادم نیست) قبل از این که من به دنیا بیام ، حاج آقا به رحمت خدا رفتن.

حاج آقا منظورم پدربزرگ پدری هستن. ما تو خونه به همون روشی که پدر صداشون میکردن در موردشون صحبت میکنیم.

من فقط ازشون چند تا عکس دیدم و خاطراتی که پدر ازشون نقل میکنن.

بعضی از خاطرات مشهوری که همیشه برامون میگن رو مینویسم.

--------------------------------

حاج آقا سید عبدالله یه بازاری ساده بودن. به قول پدر اطلاعات دینیشون انچنان کلاسیک نبوده. توحیدشون عملی بوده.

از کوچیکی پدرشون رو از دست دادن و خودشون موندن چند برادر و مادرشون.

موقع ازدواج پولی در بساط نداشتن و مدت زیادی بعد از عقد خانمشون رو به منزل نمیارن.

یک بار که دیگه خیلی مادرشون بهشون ایراد گرفته بودن با خدا معامله ای میکنن و میرن سر مغازه. یکی از اشناها بهشون یه تعداد قاشق و چنگال میدن که بفروشن و سهمی براشون مشخص میکنن. بعد از فروش بهشون میگن همه ی پول مال شما و ایشون خونه ای تهیه میکنن و خانومشون رو میارن.

یه داستانی هستن پدر همیشه برام میگن. 

حاج اقا هر روز صبح با نام خدا در مغازه رو باز میکردن و اب و جارویی میکردن و بعد هم شروع میکردن قران خوندن تا مشتری بیاد.

یه روز یکی میاد قیچی میخواسته. میگه حاج اقا یه جنس خوب قیچی میخوام. میگن قیچی که ما داریم فلان مارکه (به نظرم پدر میگفتن دو بچه نشان) میگه بهترین جنسه؟ میگن نه اقای فلانی یه قیچی داره بهتر از این. ادرس میدن و اون اقا میره.

پدر به حاج آقا گفتن: حاج اقا واسه چی مشتری رو می پرونین خب بهش میگفتین بله بهترین مارکه.

حاج آقا میگن: نه ایشون منو امین دونست ازم سوال کرد منم وظیفه ام این بود که درستش رو بهش بگم. روزی دست خداست اگه قرار باشه از من بخره دوباره برمیگرده.

دقیقا همون روز اقا برمیگرده و میگه اون قیچی رو نپسندیدم. همین قیچی شما رو میخرم!

حاج اقا فعالیت سیاسی خاصی نداشتن اما مدتی به خاطر فعالیت های عمو، ساواک بازار ایشون رو بازداشت میکنه.

چون خیلی بازاری معتبری بودن و همه قبولشون داشتن صبح میرفتن ساواک بعد از ظهر برمی گشتن خونه.

روز اول وقتی بهشون غذا میدن نمی خورن. از روز بعدش از منزل یه تکه نون با خودشون میبرن.

وقتی ازشون میپرسیدن که چرا غذای اونا رو نمیخورین؟ میگفتن غذای اونها مال حکومت طاغوته. هر مالی خوردن نداره!

چند ماه اخر عمرشون مریض بودن و مدتی هم تو اغما.

تو دوران اغما زبانشون تو دهانشون پیچیده بوده و خانواده مجبور بودن برای تنفس بهترشون زبان رو باز کنن اما هر بار دوباره پیچیده میشده.

روز اخر که شب شهادت حضرت موسی جعفر -علیه السلام- بوده عمو داشتن روضه میخوندن.

نزدیک اذان حاج اقا چشماشون رو باز میکنن زبونشون از حالت پیچیدگی خارج میشه. شروع میکنن ذکر گفتن و سلامی میدن و هم زمان با اذان از دنیا میرن.

**********************************

به عنوان نوه ی اخر خانواده همیشه دوست داشتم جوری باشم که حاج آقا ازم راضی باشن.

خدا کنه که همین جور بشه...

*****************

برای شادی روح همه ی اموات صلواتی بفرستین.

--------------

خدایا به امید تو..!

۰۳خرداد

به نام خدا

سلام

*************************

دوست دارین منحصر به فرد باشین؟

دوست دارین نقل مجالس باشین؟

دوست دارین همه با نگاه حیرت بهتون نگاه کنن؟

دوست دارین آدما واسه این که تک باشن راه شمارو ادامه بدن؟

دوست دارین پایه گذار یه سبک جدید تو اطرافیانتون باشین؟

---------------------------------

دیگه خیلی چیزا تکراری شده. باید نو شیم، به روز بشیم.

همه ی دنیا دارن میرن جلو خب ما هم یه تکونی بخوریم دیگه، ولی نه مثل اونا یه جوری خاص خودمون.

جدیدا ماهواره داشتن و شبکه های اونور آبی دیدن تکراری شده. همه ماهواره دارن. بابا یه ذره ابتکار عمل به خرج بدین. عوض شین. 

حالا که همه ماهواره دارن شما بیاین شبکه های داخلی ببینین اونم بدون دستگاه دیجیتال. فقط 1 تا 8.

تو خیابون هر چی رد میشی آدمای مانتو روسری میبینی. بابا دیگه خیلی تکراری شده. دیدین تا یه چادری رو گرفته رد میشه همه با تعجب نگاش میکنن؟ حالا که اینجوری شما بیا چادر سرت کن روتم محکم بگیر.

دیدی اکثر ادما دیگه ماشین و موتور دارن؟ بابا خسته شدیم چیه هی ماشین می بینیم، یه ذره به روز شین. حالا که اینجوری شما بیا دوچرخه سوار شو.

دیگه بیشتر آدما موبایل دارن. تو خیابونم به زور تلفن عمومی پیدا میشه. حالا که اینجوریه با شما موبایل دستت نگیر و از آدما سراغ تلفن عمومی رو بگیر.

اطرافیانت همه آهنگ گوش میدن؟ شما بیا یه چیز متافوت گوش بده. مثلا سخنرانی یا مثلا قرآن و دعا یا مثلا مداحی و مولودی.

همه رمان زرد میخونن، شما یه کتاب جدید بخون. یه چیزی که دیگران اهلش نیستن.

**************************

اینا یه گوشه اش بود.

خیلی بیشتر از این میشه متفاوت بود فقط تفوات خوب نه بد!

بدیا کم کم داره عادی میشه. خوبیا بیشتر جلب توجه میکنن!

*****************

ادامه ی مطلب صرفا برای اونایی که حس میکنن این متن خیلی چرت و پرته :دی

********************

خدایا به امید تو..!